۱۸ تیر ۱۳۹۹ - ۰۷:۱۰
کد خبر: 710976

فوتبال ایران از بدو شکل‌گیری خود تا به امروز، چنین فضا و شرایطی را تجربه نکرده بود، هرچند بسیاری از اهالی فوتبال معتقدند اخلاق حرف اول را می‌زند و فوتبال بهانه ای برای تزریق شادابی و نشاط به جامعه است اما با کمی تأمل روی اتفاقات امروز به این باور می‌رسیم که دروغ، فریبکاری و عدم احترام به قانون سرلوحه کار فوتبالی‌ها شده است!

فوتبال ایران از بدو شکل‌گیری خود تا به امروز، چنین فضا و شرایطی را تجربه نکرده بود، هرچند بسیاری از اهالی فوتبال معتقدند اخلاق حرف اول را می‌زند و فوتبال بهانه ای برای تزریق شادابی و نشاط به جامعه است اما با کمی تأمل روی اتفاقات امروز به این باور می‌رسیم که دروغ، فریبکاری و عدم احترام به قانون سرلوحه کار فوتبالی‌ها شده است!

وقتی مدیرعامل یک باشگاه لیگ برتری برای اثبات حقانیت خود مدعی می‌شود بالغ بر 10 ساعت تلاشش برای گرفتن استعلام از فدراسیون فوتبال جواب نمی‌دهد تا اینکه وی برای دو تن از مدیران ورزش کشور فایل صوتی توهین‌آمیز ارسال می‌کند، این حقیقت برملا می‌شود که اخلاق فدای نتیجه شده است!

وقتی رئیس مرکز پزشکی فدراسیون فوتبال که خود را عضو دپارتمان‌های بین‌المللی فیفا می‌داند، مدعی می‌شود چون نماینده ایفمارک در جریان نمونه‌گیری‌ها حضور نداشته هیچ‌یک از آزمایش‌ها را قبول نداریم، حتی آن‌هایی که در بیمارستان مسیح دانشوری انجام شده، به این درک می‌رسیم که مدیریت در فوتبال ایران یعنی من درست می‌گویم دیگران دروغ!

آن وقتی که مدیر تیم فوتبال استقلال پروتکل بهداشتی را یک شو قلمداد می‌کند و صراحتاً تأیید می‌کند چون خودش و فرهاد مجیدی به این پروتکل اعتقادی ندارند به بازیکنان اجازه دادند عکس یادگاری بگیرند و فاصله اجتماعی را رعایت نکردند چرا باید باور کنیم این جماعت به فکر سلامتی بازیکنان و حفظ ایمنی آن‌ها هستند!

کجای این رفتار با چارچوب‌های اخلاقی و احترام به روح قانون سازگاری دارد که ما انتظار تحول و پیشرفت در آن را داریم، واقعیت محض امروز فوتبال ایران این است که دروغ در مویرگ‌های فوتبال ایران جا خوش کرده و منافع فردی و گروهی و باشگاهی و سازمانی بر هر مسئله ای ارجحیت دارد.

صداقت حلقه گمشده فوتبال و ورزش ایران است، مهم‌ترین اصل در برهه کنونی برای مدیران فعلی حفظ موقعیت و جایگاه امروزشان است، در حالی که اگر فوتبال اروپا و حتی آسیا پیشرفت کرد به واسطه رفتارهای شفاف و تبعیت کردن از قانون بود.

البته آب از سرچشمه گل آلود است، وقتی هیئت رئیسه و رؤسای سابق و کنونی فدراسیون ساز و کار خود را بر فریب و نیرنگ بنا می‌کنند و ستون‌های مدیریتشان را با دروغ پردازی و قانون گریزی تحکیم می‌کنند انتظار زیادی است که توقع داشته باشیم زیر مجموعه از قانون تبعیت کنند! وقتی محرومیت پنج ساله نایب رئیس سابق با شعبده بازی ساده به یک سال تبدیل می‌شود بدون هیچ توضیح و حرفی، وقتی کاشف به عمل می آید فدراسیون فوتبال 9 سال بدون اساس‌نامه فعالیت کرده، زمانی که رئیس سابق کمیته تدوین مقررات افشاگری می‌کند اساس‌نامه فدراسیون کویت کپی شده و به فیفا ارسال شده چرا باید توقع تحول داشته باشیم!

فوتبال ایران سال‌هاست گرفتار چرخه معیوبی شده که شاید تنها راه نجاتش فروپاشی این سیستم معیوب باشد تا دوباره از نو ساخته شود؛ البته با این تفاوت که این مدیریت بی‌کفایت و ناکام زیر آوار این ویرانه باقی بمانند و دیگر رد و نشانی از آن‌ها در مدیریت بعدی یافت نشود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.