عقب‌گرد دلار از رشد خیره‌کننده ماه‌های اخیر، تحلیل‌های مختلفی را در خصوص آینده بازار در پی داشته است.

ریزش ادامه دار دلار

قدس آنلاین: نرخ دلار در دو سه روز اخیر و پس از صعود به قله ۲۶ هزار تومان، نزولی شده و تاکنون کاهش قیمت را بین ۲۰ تا ۲۱ هزار تومان تجربه کرده است. برخی تحلیل‌ها بر این مبناست که دلار حالا به سقف قیمتی رسیده و از این به بعد کاهشی خواهد بود و اگر بانک مرکزی بتواند ۲۷میلیارد دلار ارز صادراتی بازنگشته را به کشور بازگرداند، شاید نرخ به کمتر از ۱۵ هزار تومان سقوط کند، اما برخی این ریزش را اصلاحی موقت می‌دانند و چه بسا از ۳۵ هزار تومانی شدن دلار در ماه‌های پیش‌رو سخن می‌گویند!

دیروز مهلت چهار ماهه صادرکنندگان برای بازگشت ارز به کشور تمام شد و حتی قوه‌قضایی متخلفان را به تعقیب قضایی تهدید کرده است. کارشناسان ارزی معتقدند علاوه بر این عامل که افزایش عرضه ارز را در سامانه نیما رقم زده، وضعیت شاخص بورس که تقاضا در بازار سکه و ارز را کاهش داده و عقب‌نشینی درهم از نرخ ۷ هزار تومان را در شروع دوران ریزش دلار مؤثر می‌دانند.

 رشد ۱۳۱ درصدی عرضه ارز در نیما

کاهشی شدن نرخ دلار در حالی است که رئیس کل بانک‌مرکزی در ادامه رشته پست‌های اینستاگرامی‌اش از آرام شدن بازار در پی سیاست‌های جدید خبر داده و اینکه دولت از محل بازی‌های ارزی به دنبال جبران کسری‌بودجه است و بانک مرکزی بازار را کنترل نمی‌کند، را رد کرده و براساس تازه‌ترین آمار بانک‌مرکزی، ۳۴۲میلیون دلار در سامانه نیما عرضه شده که رشد ۱۳۱درصدی داشته است.

تسنیم در گزارشی می‌نویسد: بررسی‌های صورت ‌گرفته از معاملات ارزی در بازار ارز تهران حاکی از آن است که تقاضای خرید به ‌طور چشمگیری در نرخ‌های اعلامی در کانال‌ها به ‌شدت کاهش یافته است و نرخ معاملات در بازار رسمی به‌ مراتب پایین‌تر می‌باشد. به گفته فعالان بازار ارز، پس از آغاز روند نزولی قیمت‌ها در بازار، تقاضا برای خرید ارز کاهش یافته و فروشنده‌ها بیشتر از روزهای قبل شده‌اند. این اتفاق فرایندی عادی در بازار است؛ چرا که معمولاً هر زمان بازار معکوس می‌شود، اکثر دارندگان ارز، فروشنده می‌شوند.

براساس همین گزارش، پیش از این بازاری‌ها و کارشناسان اقتصادی پیش‌بینی کرده بودند که با پایان مهلت صادرکنندگان برای بازگشت ارز صادراتی، قیمت ارز در بازار کاهش یابد؛ چرا که در هفته‌های اخیر سیل تقاضا برای خرید ارز از سوی صادرکنندگان به منظور ایفای تعهداتشان موجب تشکیل صف خرید ارز در بازار شده بود.

 رئیس کل چرا باید توییت بزند!؟

به باور برخی تحلیلگران، وعده‌های متعدد رئیس کل بانک‌مرکزی برای کاهش نرخ ارز، معمولاً با نتیجه معکوس در بازار همراه و پس از هر وعده موج تازه افزایش قیمت ارز در بازار رخ داده است. بر همین اساس کاهشی شدن نرخ دلار شاید به صورت واقعی اتفاق نیفتد و ممکن است تنها منجر به آرام‌سازی نسبی و موقت بازار ارز شود.

یک کارشناس اقتصادی به خبرنگار ما می‌گوید: اصولاً حافظه اقتصادی ما ضعیف است و بدون شک دلایل کلیشه‌ای مانند تحریم‌ها و یا منفی بودن تراز تجاری و... امروز برای تحلیل بازار قانع‌کننده نیست.   واقعیت این است که بانک‌مرکزی امروز اراده‌ای برای مدیریت نرخ ارز ندارد، حال آنکه دو سال پیش این اراده را داشت و دلار ۱۶ هزار تومانی را در شرایطی ملتهب، به ۱۰ هزار تومان رساند.

آلبرت بغوزیان معتقد است: بیشترین حجم ارز در بانک‌مرکزی جابه‌جا می‌شود، اما این بانک بازار را رها کرده است. وی ادامه می‌دهد: رئیس کل بانک‌مرکزی آمریکا کمترین حرف را در طول سال می‌زند و من نمی‌دانم چرا رئیس کل بانک‌مرکزی ما اصولاً باید مدام توییت کند؟ حاصل این توییت‌ها چیزی جز این نیست که بانک‌مرکزی علاقه‌ای به حفظ آرامش بازار ندارد، چرا، نمی‌دانیم.

به گفته وی، مردم عمدتاً به دنبال سوداگری در بازارهای ارز، طلا و سکه نیستند بلکه می‌خواهند قدرت خریدشان را حفظ کنند. واقعیت این است که دولت به دنبال جبران کسری بودجه است و این هدف با این شیوه، تورم‌آفرین است.

بغوزیان می‌گوید: اینکه آرامش را به بازار برمی‌گردانیم به چه معناست؟ آیا قرار است در نرخ ۲۷ هزار تومان، ۳۵ هزار تومان و یا ۲۳ هزار تومان بازار آرام شود یا در نرخ‌های پایین‌تر و یا بالاتر!؟ اگر این رویه رهاسازی بازار ادامه پیدا کند، قطعاً افزایش نرخ ارز ادامه خواهد یافت. واقعیت این است که بیشترین ارز در اختیار بانک‌مرکزی است و نمی‌توان باز هم تقصیر را به گردن دلالان یا سایت‌های اینترنتی انداخت. با این روند باید تا پایان تابستان منتظر دلار ۳۰ هزار تومانی و تا پایان سال و به فرض اتمام کرونا شاید دلار ۴۰ هزار تومانی بود.

 واقعیت‌های اقتصادی قوی‌تر از توییت‌های رئیس کل

اقتصاددان دیگری معتقد است: افزایش نرخ ارز تنها به شخص، سازمان یا توییت رئیس‌کل مربوط نیست و متقاضیان بازار ارز با بسته‌ای از عوامل سیاسی، اجتماعی،   اقتصادی و بین‌المللی روبه‌رو و واقعیت‌های اقتصادی کشور واضح و مبرهن هستند.

ایرج ندیمی به خبرنگار ما می‌گوید: ذخایر ارزی کشور مادام‌العمر نیستند و نباید اجازه واردات غیرضروری را داد. ما فعلاً امکان اصلاح روابط بین‌الملل را نداریم پس باید تقاضای ارزی را محدود کرد و یا تأمین آن را به تعویق انداخت. متأسفانه امروز مشکل بزرگی به نام مناطق آزاد، ویژه و بازارچه‌های مرزی داریم که تقاضا را تحریک می‌کند پس چاره‌ای جز مدیریت منابع ارزی و هدایت نقدینگی به بازارهای دیگر نیست.

وی، با اشاره به رشد روزافزون نقدینگی می‌گوید: تا وقتی این مشکل هست و کسری بودجه و خلق پول ادامه دارد و از دیگر سو رابطه بانک‌مرکزی با بانک‌ها و دولت با بانک‌مرکزی اصلاح نشود، همه بازارها از جمله ارز،   متورم است.

به گفته وی، امروز بازارها مکمل هم در تورم شده‌اند و دیگر دنباله‌رو یکدیگر نیستند و نمی‌توان نرخ ارز را به صورت دستوری و مذاکره‌ای تعیین کرد؛ بنابراین فرقی نمی‌کند دکتر همتی رئیس کل باشد، یا سیف یا هر شخص دیگری تا زمانی که سیاست‌ها تغییر نکند، وضعیت بازارها تغییر نمی‌کند.

ندیمی از عملکرد نمایندگان فعلی مجلس هم انتقاد می‌کند که به تعبیر وی تنها شعار می‌دهند و با تحریک تقاضا، بازارهای مختلف از جمله بازار ارز را متلاطم‌تر می‌سازند.

به باور این عضو اسبق کمیسیون اقتصادی مجلس، در حال حاضر می‌توان کاهش نرخ ارز را نوعی جابه‌جایی سرمایه‌ها دانست که براساس آن سرمایه‌ها با افزایش نرخ سود بانکی اندکی به سمت بازار پولی رفته‌اند و بازارسرمایه هم روزانه حدود یک‌هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی به خود جذب می‌کند، اما هیچ تضمینی برای تغییر مسیر دیگر باره نقدینگی و جابه‌جایی آن در بازارهای مختلف وجود ندارد، مگر آنکه سیاست‌ها تغییر کند.

 شوک بی‌سابقه ارزی؛ اخذ مالیات تورمی برای خواص

در همین حال یک پژوهشگر اقتصادی، شوک ارزی دو مرحله‌ای دولت دوازدهم را که همچنان ادامه دارد، از نظر شدت و عمق در تاریخ کشور بی‌سابقه می‌داند و در یادداشتی می‌نویسد: در پی این شوک، بیش از یک‌هزار میلیارد تومان نقدینگی و بیش از ۵ هزار هزار میلیارد تومان حباب دارایی در بورس خلق شده است.

به نوشته احسان سلطانی در این مدت قیمت بنزین و اغلب کالاهای اساسی بین سه تا پنج برابر و قیمت مواد اولیه داخلی نزدیک به پنج برابر شده است و با وجود اینکه حتی قیمت سبزی خوردن و آب معدنی با دلار آزاد تعیین می‌شود، درآمد مردم به ریال است.

وی معتقد است: در کمتر از سه سال گذشته، بیش از نیم قرن سلطنت پهلوی ارزش پول ملی کاهش یافته و در شرایطی دولت از تنگنای ارزی سخن می‌گوید که میانگین درآمد ارزی سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ کشور از درآمد ارزی سالانه کشور تا سال ۱۳۸۵ بیشتر بود و در زمان جنگ اقتصاد کشور با نفت زیر ۱۰دلار و بدون صادرات غیرنفتی اداره شد.

به تعبیر سلطانی، هدف از شوک‌های ارزی و قیمتی، اجرای نسخه نئولیبرال اخذ مالیات تورمی از عامه مردم برای تأمین منافع اقلیت خاص است که در غیر این صورت دستمزدها نباید سرکوب می‌شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.