۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۹
کد خبر: 713046

در روزهای گذشته منابع خبری در داخل هند گزارش‌هایی را در مورد کنار گذاشته شــدن هند از پروژه خط ریلی چابهار- زاهدان منتشــر کردند کــه با بازتاب‌های گسترده‌ای در هر دو کشور مواجه شد. هرچند این موضوع از سوی مقامات جمهوری اســلامی مورد تأیید قرار نگرفت، ولی کاملاً مشخص است که تهران به هیچ عنوان نســبت به عملکرد هند در توســعه و بهره‌برداری از بندر چابهار رضایت ندارد.

در روزهای گذشته منابع خبری در داخل هند گزارش‌هایی را در مورد کنار گذاشته شــدن هند از پروژه خط ریلی چابهار- زاهدان منتشــر کردند کــه با بازتاب‌های گسترده‌ای در هر دو کشور مواجه شد. هرچند این موضوع از سوی مقامات جمهوری اســلامی مورد تأیید قرار نگرفت، ولی کاملاً مشخص است که تهران به هیچ عنوان نســبت به عملکرد هند در توســعه و بهره‌برداری از بندر چابهار رضایت ندارد.

در شرایطی که نزدیک به دو دهه از ابراز تمایل هندی‌ها برای سرمایه‌گذاری در چابهار می‌گذرد و ســفر چهار سال پیش نارندرا مودی به تهران و امضای تفاهم سه جانبه ایران، هند و افغانستان برای ترانزیت کالا امیدواری‌ها را برای تکمیل هر چه سریعتر این کریدور مهم اقتصادی شــمال- جنوب بیشــتر کرده بــود، تعلل و اتلاف وقت هندی‌ها چندان قابل توجیه به نظر نمی‌رسد.

اینکه چرا دهلی نو چنین رویکردی را در قبال همکاری با تهران در پیش گرفته موضوعی درخور تأمل است. در حالی که برخی این رویکرد را با تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی مرتبط می‌دانند، نباید فراموش کرد که حداقل در مورد بندر چابهار این مسئله مصداق پیدا نمی‌کند؛ چراکه همکاریه‌ای هند با ایران در این بندر مشمول تحریم‌های ایالات متحده نبوده و از معافیت برخوردار است.

بنابراین تعلل و بدعهدی دهلی‌نو را شاید بتوان به عواملی فراتر از بحث تحریم‌های آمریکا مرتبط دانست؛ همان عواملی که در سال‌های اخیر مسبب فراز و نشیب روابط هند با همسایگان و دیگر کشورهای منطقه نیز بوده است. در این رابطه به دو عامل مهم و شاید هم تلفیق این دو میتوان اشاره کرد؛ نخست اوج‌گیری ناسیونالیســم ملی و مذهبی در هند و دوم رویکرد فرامنطقه‌ای سیاست خارجی هند و تلاش این کشور برای قرار گرفتن در جایگاه قدرت‌های بین‌المللی و فرامنطقــه‌ای.

 از زمان روی کار آمدن نارندرا مودی و حزب بیجیپی، جای گرفتن هند در میان قدرت‌های برتر قرن بیســت و یکم مهمترین ایده و مشغولیت ذهنی ناسیونالیست‌های هندی را شکل داده که البته در این میان خصومت و رقابت سنتی با چینی‌ها در انتخاب این مســیر نقش تعیین‌کننده داشــته است.

 اما محدودیت ظرفیت و توانایی‌های هند به خصوص در مقایسه با چین، دهلی‌نو را ناچار ساخته تا به اتحاد راهبردی با واشنگتن و دنباله‌روی از سیاست‌های جهانی و منطقه‌ای آن متوسل شود.

 ایالات متحده هم با درک این شرایط نقش متوازن‌کننده و بازدارنده را برای هند قائل شده و از این کشور برای مهار و بازدارندگی کشورهایی همچون چین و ایران بهره‌برداری می‌کند. با این حال تبعات منفی این رویکرد فرامنطقه‌ای دهلی‌نو به تدریج در حال آشــکار شدن است.

 اختلاف‌های میان هند و چین علاوه بر اینکه بر روابط تجاری و اقتصادی این دو کشــور تأثیرهای منفی برجای گذاشته، به نزدیکی سیاسی هر چه بیشتر اســام‌آباد و پکن و تقویت محور ترانزیتی کاشــغر- اسلام‌آباد منجر شده است.

در عین حال کمرنگ شدن نقش هند در پروژه چابهار و احتمال گسترش همکاری‌های بلندمدت چین و ایران می‌تواند پایانی برای رؤیای دسترسی سریع و آسان هند به بازارهای آســیای مرکزی و حتی اروپا باشد. ناگفته نماند که این تحولات بر نقش هند در تحولات سیاسی و اقتصادی افغانستان نیز تأثیرگذار خواهد بود، چنان که در روزهای گذشته پکن پیشنهادی را به کابل برای بهره‌گیری از محور ترانزیتی چین- پاکســتان مطرح کرده است.

همه این تحولات حکایت از آن دارد که تداوم رویکرد فعلی، هند را به تدریج از دایره همکاری‌های منطقه‌ای خارج ساخته و میدان را برای رقیبانی چون چین خالی خواهد کرد. در این شــرایط همه چیز به تصمیم دهلی‌نو بستگی دارد؛ اینکه همچنان پیاده نظام آمریکا در منطقه و بازنده بزرگ همکاری‌های اقتصادی باقی بماند و یا بازنگری مجددی در راستای متوازن ساختن سیاست‌های فرامنطقه‌ای و منطقه‌ای خود انجام دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.