۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۳
کد خبر: 713647

می‌گویند ۵۰ سال قبل از میلاد «مسیح» - که درود پروردگار بر او باد- مردم اسکاتلند علیه امپراتوری روم، دست به شورش زدند و تصور کردند که می‌توانند با تکیه بر زور بازوی جوانان خویش، از اسارت پردرد و ذلت‌بار امپراتوری «روم» نجات یابند.

قدس آنلاین: می‌گویند ۵۰ سال قبل از میلاد «مسیح» - که درود پروردگار بر او باد- مردم اسکاتلند علیه امپراتوری روم، دست به شورش زدند و تصور کردند که می‌توانند با تکیه بر زور بازوی جوانان خویش، از اسارت پردرد و ذلت‌بار امپراتوری «روم» نجات یابند.

هنگامی که خبر شورش به مرکز امپراتوری رسید، بی‌درنگ دستور سرکوب صادر و ژنرال کار آزموده‌ای به نام «ژولیوس سزار» به عنوان فرمانده سربازان سرکوبگر راهی اسکاتلند شد. این کاملاً آشکار بود که جوانان و مردان بی‌تجربه اسکاتلندی، در برابر هنگ باتجربه و سازمان‌دهی شده امپراتوری، کم بیاورند و نتوانند به مقاومت ادامه دهند.

اما ژولیوس سزار در این ماجرا دست به اقدامی زد که بعدها در تاریخ سیاست، به‌عنوان یک الگوی عقیم‌سازی سیاسی، مورد توجه قرار گرفت.

او فرمان داد یک دست همه جوانان، شمشرزنان و شورشی‌های اسکاتلندی را قطع کنند!

هدف این خشونت خونریزانه امپراتوری، این بود که یک ملت کوچک را از اندیشه ملی و باور به توانایی ملی خالی و پشیمان کند و نگذارد به سیطره اندیشه سلطه و قدرت امپراتوری، گزند و آسیب برسد.

جهان امروز، جهان حقوق بین‌الملل ساخته شده پس از جنگ جهانی دوم، دائم حرف از پیشرفت ارزش‌های انسانی می‌زند و به ارزش‌های دموکراتیک تمدن غربی، می‌بالد. بر همین اساس هم، جهان و ملت‌ها و فرهنگ‌ها را به جوامع پیشرفته دموکراتیک غربی و نیز جهان عقب‌مانده غیردموکراتیک تقسیم می‌کند. هر صبحگاه، از جهان دموکراتیک تجلیل و هر غروب، تحقیر را نثار جهان غیردموکراتیک می‌کند. هیچ‌گاه از ژولیوس سزار و خلاقیت درنده سیاست عقیم‌سازی یا ناتوان‌سازی ملی و اجتماعی او و تکرار و شبیه‌سازی تاریخی و وحشیانه آن، در همه قرن‌ها سخن نمی‌گوید! چرا؟ چون حقوق بین‌الملل و ارزش‌های جهان دموکراتیک، مدافع عقیم‌سازی ملت‌ها و ناتوان‌سازی آن‌هاست.

آنچه در دو دهه پیش در یوگسلاوی تکه و پاره شده رخ داد و جوانان مسلمان در قتلگاه «سربرنیتسا» قتل عام و در گورهای دسته جمعی مدفون شدند، حکایتگر کدامین حقیقت پنهان یا آشکار تمدن دموکراتیک غرب و جهان حقوق بین‌الملل و نهادهای وابسته حقوقی بشری آن است؟ کشتار وحشیانه جوانان مسلمان سربرنیتسا، اجرای همان نسخه خشونت‌بار ژولیوس سزار در اسکاتلند بیست قرن پیش بود.

امروز هم «ژولیوس سزار» ‌ها نه تنها در جهان پیشرفته و کاملاً دموکراتیک تمدن غربی، نقش‌آفرینی می‌کنند، بلکه بعد از هر کشتار بزرگ ملت‌ها و فرهنگ‌ها، به منظور استحکام پایه‌های تمدن دموکراسی، به سراغ معبد کوچک «صندوق رأی» می‌روند و با بوسه بر آن، خود را خدمتگزار جهان پیشرفته دموکراسی معرفی می‌کنند تا کشتار و قتل‌عام یک ضرورت ماقبل دسترسی به صندوق رأی باشد و چرخ‌های تاریخ دموکراسی بچرخد و آن را به پیش ببرد.

کشتار جوانان سربرنیتسا، در آخرین سال‌های قرن دموکراسی و آزادی انسان‌ها به همه چشم‌ها نشان داد که سلطه بر انسان‌ها و هویت‌ها، یک هدف فراموش ناشدنی تمدن غربی است و اگر نویسنده و استاد و شاعر و یا سیاستمداری، جز این بگوید؛ بی‌گمان دروغی بزرگ به تاریخ و ملت خویش گفته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.