مجید اخشابی می‌گوید: تولید آثار عاشقانه، الگویی دم ‌دستی و خیلی ساده است. اگر قرار باشد تولیدکنندگان چنین آثاری، راجع به مفاهیم ملی، اجتماعی و انسانی کار کنند، نمی‌توانند از همان الگوی عاشقانه تبعیت کنند. به همین دلیل اغلب انها همان الگو را مد نظر قرار می‌دهند و در ادامه، آن زبان و صرفا همان نوع گفتمان را به کار می‌گیرند.

الگوی تولید آثار عاشقانه، دم‌دستی و کوچه‌بازاری است

به گزارش قدس آنلاین، ایلنا نوشت: مجید اخشابی یکی از خوانندگانی است که طی ماه‌های اخیر بیکار ننشسته و همواره در زمینه تولید و آموزش و پژوهش حضوری پر رنگ داشته است. 

مجید اخشابی درباره تاثیر موسیقی بر وضعیت روحی و روانی مردم در شرایط بحرانی می‌گوید: موسیقی عالی‌ترین، پرنفوذترین، سهل‌الوصول‌ترین و حتی ارزان‌ترین هنری است که می‌تواند پا به پای جامعه کارکرد داشته باشد. شما حساب کنید اگر قرار باشد فیلمی سینمایی با موضوع کرونا ساخته شود، زمان خواهد برد. مثلا اگر تولید چنین اثری را کلید بزنیم، شاید یکی دو سال بعد به نتیجه برسد و نتیجه بخش باشد. اما آن نوع تاثیرگذاری که بر روح و جان مردم رسوب کند، توسط موسیقی ایجاد می‌شود و هنرهای دیگر در این زمینه مانند موسیقی نیستند و حتی اگر باشند، نیز تمام آن ویژگی‌ها را ندارند.

چندی پیش طبق روال هر سال، همزمان با سالروز ولادت امام هشتم (ع) قطعه‌ای را به ایشان تقدیم کردید. طی این مدت که بیماری کرونا زندگی همه اقشار جامعه را مختل کرده، به چه فعالیت‌های دیگری مشغول بوده‌اید؟

پس از تولید و ارائه اثری که می‌گویید، قطعات دیگری را نیز منتشر کرده‌ام. اثری دارم با عنوان «حیفه» که فایل تصویری آن تا چند روز آینده منتشر خواهد شد. قطعه دیگری دارم که «تموم می‌شه روزای سخت» نام دارد و در ایام نوروز منتشر شد. این اثرِ اختصاصی، به همت حوزه هنری، در جهت امیدبخشی و دعوت مردم به همکاری و استقامت در مقابله با کرونا و همراهی با کادر درمان کشور ساخته و پرداخته شد. قطعه دیگری را نیز منتشر کرده‌ام که «فرشته عشق» نام دارد. این اثر نیز برای تشکر از کادر درمان کشور تولید شده است. در اسفندماه گذشته نیز سریالی با عنوان «میانبر» ساخته یزدان فتوحی از تلویزیون پخش می‌شد که خواننده تیتراژش بودم. به هرحال در این ایام، تلاش بسیاری داشته‌ام تا کارهای متعددی را منتشر کنم.

با توجه به این که در برهه‌های زمانی خاص و مناسبات و مقاطع مختلف همواره فعال بوده‌اید، بفرمایید که موسیقی در شرایط بحرانی تا چه حد بر بهبود آلام و وضعیت روحی و روانی مردم موثر است. به طور مثال تولید آثار موسیقایی و تقدیم آنها به کادر درمان کشور، صرفا کاری تشریفاتی محسوب نمی‌شود و به شرط ارائه آثار مفهومی و فاخر، می‌تواند بر روحیه پزشکان و پرستاران موثر باشد.

باید پذیرفت که موسیقی پر نفوذترین، عالی‌ترین، پرکاربردترین و تاثیرگذارترین هنری است که می‌تواند به صورت خیلی وسیع و به سادگی پیام‌ها و مفاهیم مورد نیاز را منتقل کند و در راستای حفظ روحیه و ایجاد انگیزه، همچین تغییر ذائقه‌های کسل و نگران مردم موثر باشد. به طور کلی می‌توان توسط موسیقی حس‌های منفی را زدود و به همین دلیل همه باید از این ابزار و موهبت الهی استفاده کنیم. بله، بی‌شک هنرمندان می‌توانند با انتشار آثار مفهومی در شرایط بحرانی بسیار موثر واقع شوند.

البته به شرط آنکه موسیقی عامه‌پسند که همان پاپ است در راستای درست و صحیح حرکت کند.

بله. متاسفانه هنر پاپ امروز تا آن حد به سمت ابتذال رفته که جز مفاهیم عاشقانه کوچه بازاری و دم دستی و خیابانی هیچ مفهوم جدی دیگری را به مخاطبان منتقل نمی‌کند. باید یادآور شد این موضوع به دانش و سواد هنری تولیدکنندگان باز می‌گردد. که البته و به طور معمول نیز آنها نمی‌توانند از چهارچوب و راستایی که در آن فعالیت کرده‌اند، خارج شوند. به هرحال الگوی تولید آثار عاشقانه، الگویی دم ‌دستی و خیلی ساده است. اگر قرار باشد تولیدکنندگان راجع به مفاهیم دیگری مانند مفاهیم ملی، اجتماعی و انسانی کار کنند، نمی‌توانند از همان الگوی عاشقانه تبعیت کنند. به همین دلیل اغلب فعالان یک الگو را مد نظر قرار می‌دهند، که در آن الگو تبحر اندکی نیز دارند و در ادامه، آن زبان و صرفا همان نوع گفتمان را به کار می‌گیرند.

شاید به همین دلایل است که در زمینه تولید آثار ملی و انسانی با کمبود آثار مواجهیم.

بله همینطور است. تولیدکنندگانی که درباره نحوه فعالیت‌هایشان توضیح دادم در زمینه تولید آثاری با مفاهیم جدی و حماسی و ملی ناتوانند و موفق نخواهند بود. نکته خنده‌دار این است که آنها حتی اگر چنین آثاری را نیز تولید کنند، موسیقی و تنظیم (بر اساس همان الگویی که بلدند) همانی است که بوده و فقط ممکن است شعر تغییر کند. در این صورت آن احساس لازم به مخاطب و شنونده منتقل نمی‌شود و در نتیجه اثر ماندگار نخواهد بود.

اگر توجه کنید خوانندگان پاپی که درباره دانش و سواد و شیوه تولیداتشان توضیح دادید، در چند ماه گذشته که درگیر بحران کرونا بوده‌ایم، نسبت به قبل کم‌کارتر بوده‌اند. از طرفی آن خوانندگان کاربلد نسل‌های گذشته نیز جز تعدادی معدود، فعالیتی جدی نداشته‌اند و اثری را ارائه نکرده‌اند. 

درست است. به هر صورت هنرمندان برای اشاعه مفاهیم ارزشی و ارزشمند باید در کنار مردم‌شان باشند، اما از طرفی نیز نمی‌توان به فعالان و هنرمندان موسیقی برای کم کاری‌شان خرده گرفت؛ زیرا به هرحال درآمد اغلب آنها از طریق برگزاری کنسرت‌ها و برنامه‌های جمعی و اجتماعی تامین می‌شود و حال چند ماهی است منبع درآمد آنها قطع شده و روزگار سختی را می‌گذرانند. این را هم اضافه کنید که اغلب این افراد در شرایط دشوار فعلی باید زندگی خود را نیز مدیریت کنند تا در نهایت از پس مشکلات عدیده موجود برآیند.

هزینه سنگین تولیدات را نیز به مشکلات مذکور اضافه کنید.

بله متاسفانه تولید و انتشار آثار نیز هزینه زیادی دارد. از طرفی، در کشور ما هر اثر تولیدی که در فضای مجازی منتشر شود، بازگشت و بازخورد مالی ندارد و نمی‌توان سودی را برای آن متصور شد، به همین دلیل از هنرمندان کاری بر نمی‌آید. 

پس چاره کار چیست؟

به نظرم سردم‌داران هنری و ارگان‌های سازمانی و دولتی باید به فکر باشند و باعث شوند هنرمندان به تولید اثر بپردازند تا به این ترتیب موازنه‌ای میان اذهان عمومی و تولیدات هنری برقرار شود. متاسفانه چنین بخش‌هایی نیز  بنا به دلایل مختلف از جمله مقولاتی چون کسری و کمبود بودجه، نداشتن امکانات و گذران روزمرگی، مسئولیت خود را به درستی انجام نمی‌دهند و حاصل چنین وضعیتی، سکوت و رخوتی است که در عرصه هنر شاهد آن هستیم. به هرحال امیدواریم حداقل مراجع ذیربط به میدان بیایند و باعث شکل گیری و تولید آثار هنری متناسب با فضای روز جامعه شوند.

به طور کلی در وضعیت بحرانی فعلی، شاید نیاز مردمی که شرایط روحی و روانی مناسبی ندارند به هنر و دیدن و شنیدن آثار هنری و پرداختن به تفریحات سالم بیشتر شده است. این در حالی است که سینماها و تئاترها وضعیت خوبی ندارند و کنسرتی نیز برگزار نمی‌شود. همه اینها لزوم تولید آثار هنری را بیشتر کرده است.

بله. اینکه گفتم موسیقی عالی‌ترین، پرنفوذترین، سهل‌الوصول‌ترین و حتی ارزان‌ترین هنری است که می‌تواند پا به پای جامعه کارکرد داشته باشد، دلیلش همین است. شما حساب کنید اگر قرار باشد فیلمی سینمایی با موضوع کرونا ساخته شود، زمان خواهد برد. مثلا اگر تولید چنین اثری را کلید بزنیم، شاید یکی دو سال بعد به نتیجه برسد و نتیجه بخش باشد. البته برنامه‌هایی چون فیلم‌های کوتاه و مستند جای خود دارند، اما آن نوع تاثیرگذاری که بر روح و جان مردم رسوب کند، توسط موسیقی ایجاد می‌شود و هنرهای دیگر در این زمینه مانند موسیقی نیستند و حتی اگر باشند، نیز تمام آن ویژگی‌ها را ندارند؛ از جمله اینکه ارزان و فوری تولید شوند و مستقیما با روح و جان ارتباط برقرار کنند. جدا از همه اینها، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های موسیقی تکرارپذیر بودن آن است. شما در نهایت یک فیلم سینمایی را یک یا دو بار تماشا می‌کنید و بیش از این جایی برای تکرار ندارد؛ اما می‌توانید یک قطعه و آهنگ را هر روز و هرباره گوش دهید. اینکه می‌گویم موسیقی می‌تواند در عمق روح و جان مردم نفوذ کند و رسوب کند به همین دلایل است. ویژگی‌هایی که گفتم موسیقی را از تمام هنرها متمایز می‌کند و باعث تاثیرگذاری بسیار بیشتر  آن می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.