به گفته عضو هیئت‌ علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران گشایش باید خارجی باشد یعنی موضوعی که بتواند منابع ارزی بیشتری را تامین کند و بازار صادراتی بزرگتری را برای ما فراهم سازد و امکان واردات قطعات خاصی را برای ما فراهم کند یا ظرفیت تولید ما را پر کند به این موضوعات می‌توان عنوان گشایش در صنعت اطلاق کرد.

گشایش در اقتصاد، در بلندمدت و با برنامه‌ریزی حاصل خواهد شد و نه در یک یا چند روز

قدس آنلاین؛ از روزی که حسن روحانی رئیس‌جمهور در جلسه هیأت دولت وعده گشایش اقتصادی را مطرح کرد، برخی گمانه‌زنی‌ها در این رابطه مطرح شد. هرچند تاکنون جزئیات دقیق تری از شیوه و برنامه‌هایی که منجر به گشایش مدنظر رئیس جمهوری خواهد شد، اعلام نشده است اما ازجمله مهم‌ترین برنامه‌هایی که به زعم برخی کارشناسان، دولت برای ساماندهی به اقتصاد و جبران کسری بودجه ممکن است در نظر داشته باشد می‌توان به تصویب FATF، آزادسازی دلارهای بلوکه‌شده در کره، آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای رفع تحریم‌ها، انتشار اوراق سلف نفت، برنامه دولت برای جاماندگان سهام عدالت و افزایش عرضه اولیه در بازار سهام اشاره کرد.

درواقع موضوعاتی همچون تأیید مقررات FATF، آزادسازی دلارهای بلوکه شده در کره، آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای رفع تحریم‌ها، حذف یارانه‌های انرژی و .. از جمله مهمترین گمانه‌های مطرح شده در رابطه با وعده گشایش رئیس جمهور بود؛ در این بین اما برخی بررسی ها نشان می‌دهد به احتمال قوی «فروش اوراق مشارکت نفتی به‌صورت ریالی و با پایه دلاری» به‌عنوان طرحی قدیمی که قابلیت اجرای فوری دارد، می‌تواند به‌عنوان محور طرح گشایش اقتصادی دولت مطرح شود.

بااین‌حال، فعالان اقتصادی تأکید دارند که «گشایش در اقتصاد» مسئله ای نیست که ظرف چند روز یا یک هفته رخ دهد، آن هم در شرایطی که به تحریم‌های خارجی باید مسئله شیوع ویروس کرونا را هم اضافه کنیم که عملا کار را برای اقتصاد کشور سخت تر از قبل کرده است.

«آلبرت بغزیان» عضو هیئت‌ علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نیز بر این باور است که صحبت از گشایش در اقتصاد، مسئله‌ای است که در بلندمدت و با برنامه‌ریزی حاصل خواهد شد و نه در یک یا چند روز.

بغزیان در گفت‌وگو با قدس آنلاین پیش فروش نفت به مردم را طرح خوبی برای جمع آوری نقدینگی دانست ولی تأکید کرد که این طرح راه علاج تورم نیست؛ فروش اوراق ارزی بر پایه نفت که معنایش همان پیش فروش نفت است، می‌تواند اقدامی سنجیده برای جمع آوری نقدینگی باشد ولی راه علاج تورم نیست.

این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: بعد از شنیدن وعده هفته گذشته رئیس جمهور من جست‌وجوی بسیاری در این رابطه انجام دادم تا ببینم گشایشی که مدنظر آقای روحانی است چه خواهد بود؟ و اینکه چرا جناب رئیس جمهور اعلام کردند که روز دوشنبه این خبر را اطلاع رسانی خواهد کرد و چرا مثلاً نگفته‌اند روز یکشنبه یا چهارشنبه!؟ آنچه در این رابطه قابل تصور بود این بود که ما یک ساز و کاری را در نظر گرفته باشیم و دنبال کنیم که بستر آن ساخته شود و بعد به مردم بگوییم که از فردا شما می‌توانید به عنوان مثال فلان اوراق را تهیه کنید وگرنه اگر ما توافقی مثلاً با چین و یا اروپا در رابطه با گشایش ارزی کرده بودیم این موردی نیست که بخواهیم به صورت سورپرایزی به مردم اعلام کنیم.

وی در رابطه با اینکه چه اتفاقی در شرایط کنونی باید رخ بدهد که بتوان از آن به عنوان گشایش یاد کرد، نیز گفت: در شرایط کنونی اگر روزنه‌ای وجود داشته که باز تر شده مثل تزریق و ورود ارزی صورت می گرفت می‌شد به آن عنوان گشایش اطلاق کرد و گرنه جز این موارد موضوع دیگری که بتوان به آن عنوان گشایش داد وجود ندارد.

گشایش باید خارجی باشد / بتواند منابع ارزی بیشتری تامین کند

به گفته عضو هیئت‌ علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران فرض کنیم منظور دولت از این گشایش، فروش نفت به مردم یا همان انتشار اوراق سلف نفت باشد؛  یعنی نفتی را که دولت می‌خواهد به فروش برساند اما پولی در ازای آن نمی‌تواند دریافت کند را به مردم بفروشد و وقتی که قرار شد این نفت استخراج شود و مشتری برای آن پیدا شد آن را از مردم می‌خرد و به فروش می رساند و تبدیل به پول می‌کند و بعد صندوق توسعه ملی هم به عنوان ضمانت کننده وارد کار شود و ضمانت کند که دولت پول مردم را پس خواهد داد؛ حال اینکه صندوق توسعه ملی هم ارگان داخلی است  در حالی که گشایش باید خارجی باشد؛ یعنی موضوعی که بتواند منابع ارزی بیشتری را تامین کند و بازار صادراتی بزرگتری را برای ما فراهم سازد و امکان واردات قطعات خاصی را برای ما فراهم کند یا ظرفیت تولید ما را پر کند به این موضوعات می‌توان عنوان گشایش در صنعت اطلاق کرد. به عنوان مثال اگر رئیس جمهور می‌گفتند که قرار است از فردا نرخ نظام ارز شناور مدیریت شده را پیگیری کنیم و نرخ ارز را در کانالی هدایت و مدیریت می‌کنیم و تمام منابع ارزی را استفاده می‌کنیم این قابل انجام بود و تکلیف تمام سرمایه گذاران و تولیدکنندگان مشخص می‌شود؛ همه متوجه می‌شدند که این روند جدی است و فردا قابل عوض شدن و تغییر نیست. در حالی که ما هنوز هم متوجه نشدیم که بازار متشکل ارزی که عنوان شد به چه شکلی عمل خواهد کرد و کجاست؟ صحبت از معرفی ابزار دیگری به میان می‌آوریم مثل بازار متشکل نفتی که مدنظر دولت است که به همان اندازه پیچیده و مبهم است.

مشکل تورم کنونی ما  کمبود تولید و افزایش قیمت تمام شده است

وی تصریح کرد: باید گفت که اگر هدف دولت از این اقدامات بازکردن دست دولت و تامین کسری بودجه و کاستن از حجم نقدینگی باشد خیلی ساده‌تر از اینها و با تبعات کمتر می‌توان این کارها را انجام داد. معتقدم تورم کنونی ما مشکلش کمبود تولید و افزایش قیمت تمام شده است نه تورم ناشی از تقاضا؛ عمده تورم ما ناشی از فشار هزینه‌ها و افزایش قیمت ارز است. وقتی نرخ دلار از ۶ هزار تومان به ۲۶ هزار تومان افزایش پیدا می‌کند خب مشخص است که این هزینه تولید و کاهش درآمد ارزی باید خودش را یکجا نشان دهد. از طرفی ما ارزی نداریم که وارداتی هم صورت بگیرد بنابراین مشکل تورم ما را باید بخش تولید حل کند. اگر تولید ما به ظرفیت قبل برگردد بسیاری از مشکلات تورمی ما حل خواهد شد. گشایش یعنی تولید وامانده را به میزان و ظرفیت قبلی برگرداند. اگر بنا بر گشایش است باید یک کانال اعتباری قوی مثلاً با کمک روسیه و چین باز شود تا ما بتوانیم نفت مان را بفروشیم و پولی که از این طریق تأمین می‌کنیم نیاز خودمان را وارد کنیم. اگر توانستیم این اقدام را انجام دهیم می‌توانیم مدعی شویم که گشایشی صورت گرفته است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.