با وقوع بحران‌های طبیعی و اجتماعی، نقش مشارکت‌های مردمی در عبور از این بحران‌ها بیش از گذشته مورد توجه نظریه‌پردازان حوزه جامعه‌شناسی قرار گرفته است؛ تا جایی که در بحران کرونا که وسعت آن تمام جهان را دربرگرفته، نظریه‌پردازان موفقیت و یا عدم موفقیت دولت‌ها در کنترل این بیماری را منوط به مشارکت مردمی می‌دانند.

از خواب مدنی غربی ها تا بیداری اجتماعی ایرانیان

قدس آنلاین: با وقوع بحران‌های طبیعی و اجتماعی، نقش مشارکت‌های مردمی در عبور از این بحران‌ها بیش از گذشته مورد توجه نظریه‌پردازان حوزه جامعه‌شناسی قرار گرفته است؛ تا جایی که در بحران کرونا که وسعت آن تمام جهان را دربرگرفته، نظریه‌پردازان موفقیت و یا عدم موفقیت دولت‌ها در کنترل این بیماری را منوط به مشارکت مردمی می‌دانند. به بهانه روز تشکل‌ها و مشارکت اجتماعی با دکتر کریم خان‌محمدی، عضو هیئت علمی گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم گفت‌وگویی را در خصوص جایگاه مشارکت‌های اجتماعی در جامعه ایران انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

آقای دکتر! مشارکت اجتماعی در آموزه‌های جمعی اسلام چه جایگاهی دارد؟

مشارکت اجتماعی یک نوع تعاون است؛ قرآن کریم هم می‌فرماید: تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان. قرآن دستور می‌دهد در کارهای نیک و مبتنی بر تقوا همدیگر را کمک کنید. بیشتر ادیان به‌ویژه ادیان ابراهیمی این تأکید بر مشارکت را دارند. پیامبر اکرم(ص) هم می‌فرمایند: «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ». هر انسانی در عرصه زندگی باید مشارکت کند و خودش را سهیم بداند. مشارکت مدنی یعنی حضور جدی در سرنوشت جامعه؛ این در مقابل بی‌تفاوتی مدنی است که یک مفهوم غربی است. در غرب مدرن مردم تشویق می‌شوند به فردگرایی و اینکه کاری به کار دیگران نداشته باشند. در نتیجه اگر یک نفر آسیبی دیده باشد یا افتاده باشد روی زمین یا تصادف کرده باشد، منطق بی‌تفاوتی مدنی می‌گوید شما رد شوید، پلیس یا شهرداری کمکش می‌کند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت آموزه‌های اسلامی، مشحون از تشویق به مشارکت اجتماعی است؛ مثل آموزه صله رحم که می‌گوید با فامیل و خانواده خود همبستگی بالایی داشته باش، یعنی اگر در فامیل کسی مشکلی دارد، فرد احساس کند باید به کمکش برود. حتی تشکیل خانواده که به آن سفارش شده نوعی مشارکت اجتماعی است؛ وساطت برای ازدواج همین طور و یا قرض‌الحسنه؛ در برخی از روایات داریم که قرض دادن بهتر از کمک بلاعوض است؛ این نوعی مشارکت است تا زندگی دیگران سامان بگیرد.

مشارکت اجتماعی در ایران با چه آیین‌ها و مناسکی همراه بوده است، این مناسک چه کارویژه‌هایی را در قبال جامعه بروز می‌دادند؟

مشارکت اجتماعی در ایران سابقه بسیار طولانی دارد. ما در ایران نوعی مشارکت و تعاون داشتیم که ناخودآگاه بوده است، به گونه‌ای نهادینه شده که گاهی خود مشارکت‌کننده‌ها نمی‌دانستند این یک نوع مشارکت اجتماعی است. در تمام مناسک‌ سنتی که در ایران وجود دارد نوعی مشارکت اجتماعی دیده می‌شود. مردم‌شناسان، مناسک را به دو گونه مناسک گذار و تقویت تقسیم می‌کنند. مناسک گذار زمانی است که انسان‌ها می‌خواهند از یک مرحله به مرحله دیگر منتقل شوند و چون این عبور سخت است، برای آسان شدن آن، مناسکی به وجود می‌آید. در تمام این مناسک، نوعی مشارکت اجتماعی می‌بینیم، مردم می‌آیند کمک می‌کنند تا این گذار به راحتی انجام گیرد. مثل مرگ که در آن فرد از دنیا به آخرت منتقل می‌شود اما مناسکی که برگزار می‌شود برای اطرافیان فردی است که فوت کرده؛ آن‌ها هم از مرحله‌ای به مرحله دیگر عبور می‌کنند؛ فردی تا دیروز پدر داشته امروز یتیم شده است یا زنی شوهر داشته و امروز ندارد. در جوامع قبلی، این مناسک یک هفته و ۴۰ روز بوده، امروز سه یا چهار روز است. حتی در جوامع سنتی وقتی کسی از دنیا می‌رفته، پول جمع می‌کردند و از این طریق پول زیادی جمع می‌شد که مقداری برای غذای افرادی که آمده بودند صرف می‌شد، مقداری هم اضافه می‌آمد که صاحب عزا از آن استفاده می‌کرد. این یک نوع مشارکت اجتماعی است که فرد عزادار حداقل از نظر مادی با مشکل مواجه نشود. گاهی مشارکت‌کنندگان نمی‌دانستند این یک نوع تعاون است، می‌گفتند رسم است دیگر. عروسی هم به همین شکل؛ اهالی کل روستا در هزینه عروسی مشارکت می‌کردند و گاهی حتی پولی باقی می‌ماند که عروس و داماد با استفاده از آن می‌توانستند زندگی اقتصادی خود را تأمین کنند. مناسک تقویت مثل عید نوروز که در آن می‌خواهیم هویت ایرانی خودمان را حفظ کنیم. در این عید نیز مشارکت وجود دارد؛ به فقرا لباس نو و به بچه‌ها هدیه می‌دهند. ماه رمضان که توصیه بسیار شده به افطاری دادن و در آخر آن ماه هم کمک کردن واجب است که به آن زکات فطریه می‌گویند یا در محرم که فراموش نکردن عاشورا همراه است با نذری و کمک به دیگران.

همان طور که شما در صحبت‌هایتان اشاره کردید بخش زیادی از این مشارکت‌ها مربوط به گذشته می‌شود و امروزه ما شاهد کاهش این نوع مشارکت‌ها هستیم، دلیل این امر چیست؟

مهم‌ترین عامل آن، تغییرات سریع است؛ مردم شناس‌ها  می‌گویند در جامعه‌ای که در حال گذار به توسعه است تغییرات سریع رخ می‌دهد. در چنین جامعه‌ای مشارکت‌ها تضعیف می‌شود و همه به فکر خودشان هستند. عامل دیگر پدیده تورم است، وقتی ثبات اقتصادی نباشد مشارکت اجتماعی کاهش پیدا می‌کند. امروزه کسی بخواهد قرض‌الحسنه بدهد برایش صرف مادی نمی‌کند. مورد بعد غلبه رویکرد اقتصادی است؛ اقتصادی شدن جامعه صرف‌نظر از تورم؛ مثل همین پدیده بورس. یکی از پیامدهای منفی بورس‌بازی که همه مردم رفتند سراغ آن، این است که مشارکت اجتماعی کاهش پیدا می‌کند. یعنی مردم به یکدیگر پول قرض نمی‌دهند، شما به هر کسی مراجعه کنید بگویید ۱۰ میلیون تومان قرض بده، می‌گوید پولم در بورس است. پس اگر جامعه در حال ثبات باشد، تورم کاهش پیدا کند، ما می‌توانیم مشارکت اجتماعی را احیا کنیم. غرب فردگرا که جامعه را به اقتصادی بودن تشویق می‌کرد، دید همه انسان‌ها تنها ماندند و مشارکت کاهش پیدا کرده است، به همین دلیل تأمین اجتماعی و بیمه‌ها را جایگزین مشارکت اجتماعی کردند. این طور انسان‌ها احساس می‌کنند به یکدیگر نیاز ندارند، بیمه هستند و اگر مشکلی پیش بیاید بیمه‌ها به دادشان می‌رسند. به نظر می‌رسد تأمین اجتماعی دولتی هرچند همزمان با مشارکت مردمی باید وجود داشته باشد اما نباید با وجود آن، از مشارکت اجتماعی غفلت کرد، چرا؟ چون شما اگر بخواهی وامی از دولت بگیری زمان زیادی می‌برد. ولی در بازار وقتی فردی مشکلی داشت فلان حاجی زنگ می‌زد به دیگری می‌گفت شاگردم می‌خواهد ازدواج کند، آن‌قدر پول لازم دارد و تضمینش را هم می‌کرد، در عرض ۱۰ دقیقه پول پرداخت می‌شد؛ بدون عقلانیت صوری؛ به این معنی که وقتی شما از بانک قرض بگیری مجبوری در دو سال قرض را پس بدهی، حالا شما مشکلت حل می‌شود می‌توانی همه پول را برگردانی می‌گویند نمی‌شود باید سودش را بدهی. بنابراین مشارکت اجتماعی ترجیحات زیادی دارد. ما نیاز به احیای سنت‌های مشارکت اجتماعی قدیمی داریم و برای آن باید محلات را تقویت کنیم، در محله، آدم‌ها یکدیگر را بشناسند، تعاونی تشکیل بدهند، مساجد محله‌محور تقویت شود. در این صورت افراد به جای مراجعه به بانک‌ها به یکدیگر کمک می‌کنند.

دلیل تفاوت مشارکت اجتماعی در بحران کرونا بین جامعه ایران و سایر جوامع چیست؟

کرونا در ایران سبب احیای مشارکت اجتماعی شد. در این بحران این مسئولان نبودند که خوش درخشیدند بلکه ملت ایران بود که خوش درخشید. یعنی اگر مشارکت اجتماعی مردم نباشد دولت‌ها از پس خیلی از کارها برنمی‌آیند، همان طور که ما سابقه جنگ و مشارکت مردم را داریم. در اربعین ۲۰ میلیون نفر وارد عراق می‌شوند، با اینکه دولت عراق ضعیف است اما همه آن‌ها به نحو احسن اداره می‌شوند، در مقابل، عربستان با اینکه دولتی قوی دارد، در حج ۳ میلیون جمعیت را گاهی نمی‌تواند اداره کند. روحیه مشارکت اجتماعی در ایران یک سرمایه اجتماعی است که باید حفظ بشود همین که مردم ایران اهل مشارکت‌اند این مثل پولی است که در صندوق ما از قدیم مانده است و وظیفه ما حفظ این سرمایه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.