۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۲
کد خبر: 717015

در حوالی شعر 

شعر هیئت و مقتضیات آن

محمدکاظم کاظمی/شاعر و پژوهشگر

هیئت‌های عزاداری با شعر همواره پیوستگی دیرینه‌ای داشته‌اند. غالب محتوای کلامی‌ای که در یک هیئت ارائه می‌شود یا ذکر مصیب است و یا نوحه و شعر که البته نوحه را هم می‌شود نوعی از شعر تلقی کرد.

قدس آنلاین: هیئت‌های عزاداری با شعر همواره پیوستگی دیرینه‌ای داشته‌اند. غالب محتوای کلامی‌ای که در یک هیئت ارائه می‌شود یا ذکر مصیب است و یا نوحه و شعر که البته نوحه را هم می‌شود نوعی از شعر تلقی کرد.

از طرفی یک مصرف عمده شعر عاشورایی فارسی در هیئت‌ها بوده است، به گونه‌ای که بعضی از شاعران برجسته مذهبی‌سرا، خود ذاکر و مداح هم بوده‌اند و یا ذاکران اهل‌بیت(ع) گاهی دستی در کار شعر داشته‌اند.

ولی در عین حال این را نباید از نظر دور داشت که تحولات شعر فارسی در این قرن‌ها و به‌ویژه در عصر حاضر بیشتر از تحولات هیئت‌های مذهبی بوده است. ساختار روضه‌ها، نوحه‌ها و مجالس مذهبی از عصر صفوی و قاجاری تا به حال بسیار فرقی نکرده است، ولی شعر فارسی بسیار تحولات به خود دیده است، به خصوص از مشروطیت به بعد. از این رو گاهی گسست‌هایی میان شعر پیشرو، تکنیکی و فاخر فارسی و هیئت‌های مذهبی رخ داده است که بیشتر این گسست را در میان دو انقلاب مشروطیت و انقلاب‌اسلامی می‌توان دید.

با انقلاب اسلامی، شعر از چند جهت دوباره به مجالس مذهبی نزدیک شد، یکی از این جهت که غالب شاعران نسل انقلاب مذهبی بودند و علاقه‌مند به این امور و دیگر از این جهت که شعر باری دیگر به مردم نزدیک شد، به گونه‌ای که اگر کانون‌های شعر پیشرو فارسی را در قبل از انقلاب باید در کافه‌ها و نشریات روشنفکری سراغ می‌گیریم، در عصر انقلاب باید در مجامع مردمی سراغ بگیریم.

ولی با این همه باز هم مدتی طول کشید تا این فاصله تقلیل یابد و به واقع شاعران هیئتی نسل انقلاب آن‌هایی بودند که توانستند میان جلسات و انجمن‌های پیشرو شعر انقلاب و سلایق و پسندهای مردم جمع کنند. به نظر من اولین شاعر نسل انقلاب که در این زمینه یک توفیق ویژه بدست آورد، مرحوم محمدرضا آقاسی بود. پس از آن و در ۱۵، ۱۰ سال اخیر جوان‌ترهایی هم به میدان آمده‌اند و می‌شود گفت دهه ۹۰ دوران وفور شاعران توانمندی بوده است که شعرشان در هیئت‌ها نیز قابل ارائه بوده است. شاعر شاخص این گروه، سیدحمیدرضا برقعی است، هر چند در سال‌های اخیر چهره‌های جوان آن‌قدر در این عرصه رخ نشان داده‌اند که دیگر نمی‌توان به چند نام معدود بسنده کرد.

به نظر من توجه به پسند و سلایق مردم، یک ضرورت برای شاعر مذهبی ماست، ولی این همراهی ظرایف خود را هم دارد. شاعر نمی‌تواند پیرو چشم و گوش بسته این سلایق باشد، چون گاهی توقع عموم مردم از نظر صراحت و وضوح شعر، یک توقع بجا نیست. شاعر باید مسیر تحول شعر را طی کند، ولی فاصله‌اش با مردم نباید آن‌قدر زیاد باشد که دیگران او را نبینند و گم کنند. پیشرو بودن و در عین حال رعایت یک فاصله مناسب با مردم، چیزی است که دشوار است، ولی توفیق نهایی شاعر در همین خواهد بود و کسانی که چنین کردند، موفق بودند و البته سطح سلایق مردم را هم بالا بردند. هیئت‌های ما در دهه ۸۰ که شعر آقاسی و امثال او را دیده بودند، دیگر به شعر دهه ۶۰ قانع نمی‌شدند و توقع هیئت‌های امروز از مرحوم آقاسی هم درگذشته است.

در این میان دانش شعری و سلیقه مداحان و ذاکران هم بسیار اهمیت دارد. این‌ها حلقه وصل مردم و شاعرند و ‌باید ضمن اینکه در پی شعر مناسب برای تأثیر در جلسات‌ هستند، این را هم در نظر بگیرند که نقشی مهم در ارتقای سلیقه و ذوق عموم مردم دارند. این چیزی است که نباید قربانی افزایش مخاطب و پرشوربودن مجلس شود.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.