شاید فکر کنید نمی‌شود، اما هرجور به ماجرا نگاه کنید باید حساب مقولاتی مثل گریه، غم، غصه و افسردگی را از مفهوم «عزا» و عزاداری جدا کنید.

ای اشک‌ها بریزید!

قدس آنلاین:شاید فکر کنید نمی‌شود، اما هرجور به ماجرا نگاه کنید باید حساب مقولاتی مثل گریه، غم، غصه و افسردگی را از مفهوم «عزا» و عزاداری جدا کنید.

البته چند سالی می‌شود که خیلی‌ها سعی دارند با قاتی کردن مسائلی از این دست و توسل به نظریه‌های روان‌شناسی جدید و قدیم، ثابت کنند عزاداری‌های مناسبتی در طول سال به‌خصوص در محرم از جمله موانع شاد بودن و شاد زیستن مردم است. امسال هم که «کرونا» همه نظم زندگی بشر و از جمله شادی و غمش را به هم ریخته، تقلای برخی جریان‌ها هم شدت گرفته بلکه بتوانند به مردم بقبولانند مراسم عزاداری محرم علاوه بر سلامت روانی، سلامت جسمی‌شان را هم تهدید می‌کند و می‌تواند موجب بالا رفتن آمار مبتلایان به کرونا و مرگ و میر ناشی از آن شود!

پس بگذارید در این مطلب نگاهی بیندازیم به انواع مقولاتی چون گریه، غم، افسردگی، عزاداری و تفاوت‌های میان غم و غصه‌های منفی با غم و اندوهی که در عزاداری‌های معقول و منطقی سراغمان می‌آید.

عزا یعنی چه؟

بی‌دلیل نگفتیم باید حساب گریه، غم و اندوه ناشی از عزاداری و عزادار بودن را با غصه و افسردگی (به عنوان یک بیماری) از هم جدا کنید. اجازه بدهید اول «عزا» را تعریف کنیم تا معلوم شود چرا باید حساب این موارد را از هم جدا کرد.

 «عَزا» در لغت به معنای «صبر و شکیبایی» بر هر چیزی است که انسان آن را از دست می‌دهد. البته عزا به معنای «خوب صبر کردن» هم به کار می‌رود. اصولاً در معنی کلمه «عزا» انگار قاعده و رسم و روشی معقول و سنجیده هم برای عزاداری وجود دارد و نمی‌شود اعمال عجیب و غریب و خارج از دایره عقل و شعور را عزاداری به معنی واقعی‌اش قلمداد کرد. توی فرهنگ لغات و فرهنگ مردم گوشه و کنار جهان هم که بگردید، عزاداری مراسمی است که برای آرامش بخشیدن به فرد یا افراد داغدیده برگزار می‌شود. برای این آرامش‌بخشی البته راه و روشی‌هایی هم وجود دارد، مانند همدردی کردنِ زبانی با فرد داغدیده، گریه کردن همراه با فرد داغدیده، شنیدن غم و غصه‌های فرد داغدیده، یادآوری داغ‌های دیگران به‌ویژه داغ‌های بزرگان دینی و تاریخی و... یعنی در مجموع، عزاداری تأثیر بسیارانکارناپدیری در آرامش بخشیدن به افراد داغدیده دارد.

ادعا

حالا بیایید درباره گریه، غم و اندوه حرف بزنیم. شاید خوانده یا شنیده باشید که دانشمندان می‌گویند انسان در طول زندگی خود از همان آغاز تولد تا پایان عمرش، همان‌طور که نیاز به خنده و شادی دارد، نیاز به گریستن و اشک ریختن هم دارد. دانشمندان هم نگفته باشند خودتان لابد متوجه شده‌اید همان‌قدر که گاه برایتان پیش آمده و نیاز داشتید از ته دل بخندید و شادی و شعف درونی‌تان را بیرون بریزید، گاه احساس کرده‌اید که باید بنشینید و یک دل سیر گریه کنید تا حال و احوالتان عوض شود. دانشمندان این را هم گفته‌اند که آدم‌های برخوردار از سلامت روانی، خنده و گریه‌شان در زمان و مکان مناسب اتفاق می‌افتد و آن‌ها که قادر به خندیدن و یا گریستن در شرایط و موقعیت‌های مناسب نیستند، دچار نوعی افسردگی و یا اختلال روانی‌اند. پس اینکه گریستن و عزاداری در مناسبت‌های مختلف از جمله محرم، افراد جامعه را به افرادی همیشه غمگین و فشل تبدیل می‌کند، از جمله ادعاهایی است که نه از بستر علم روان‌شناسی بلکه از پستوخانه افکار آن‌هایی به بیرون صادر می‌شود که انگار از اساس با محرم و فلسفه عزاداری‌های محرمی مشکل دارند.

سه سطح گریه

بحث را خیلی علمی یا سیاسی و پیچیده نکنیم. نمی‌خواهیم در این مطلب، فقط دو مقوله خنده و گریه را زیر ذره‌بین علم و توجیهات علمی بگذاریم. تلاشمان این است که در شب و روزهای سوگواری حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) ضمن نیم نگاهی که به روان‌شناسی گریه داریم از اهمیت این مسئله در بعد معنوی و اعتقادی انسان حرف بزنیم. گریه کردن معمولاً در سه سطح متفاوت انجام می‌شود. سطح اول همان حالت معمولی و ناگزیر گریه یعنی سطح فیزیولوژیک است. از گریه نوزاد بگیرید تا صدمات جسمی که می‌تواند بزرگسالان را به گریه بیندازد، در این سطح قرار می‌گیرند.

سطح دوم گریه، عرصه حضوراحساسات و حالات عاطفی هستند. در این سطح هم می‌توانید گریه‌های ناشی از خشم نوزادان و کودکان تا گریه‌های بزرگسالان ناشی از تحقیر، شکست در انجام کاری و... را قرار دهید. سطح سوم ماجرا البته بسیار متفاوت است. یعنی مسئله فقط احساسات و عواطف سطحی نیست بلکه پای احساسات عمیق‌تر و عواطف متعالی‌ در میان است. اگر فکر می‌کنید داریم یک گریه ساده و دلایلش را خیلی پیچیده و علمی‌سازی می‌کنیم لطفاً به حالتی در خودتان یا دیگران دقت کنید که در حین نیایش با درک عمیقی که از یک مقوله عرفانی پیدا می‌کنید و یا به عبارت ساده‌تر، هنگام دعا و نماز احساس می‌کنید سیمتان به جایی در عوالم دیگر وصل شده است. قطعاً جنس این گریه و جنس حالت‌های پس از آن با دو سطح دیگر متفاوت است. حالا کارشناسان برای این سطح حتی از مواردی چون «گریه زیباشناختی» هم حرف زده‌اند که ناشی از درک آثار و نشانه‌های هنری بسیار با ارزش می‌شود. طبیعی است که این سطح و این حالت از هر نوعش که باشد مستلزم بدست آوردن آگاهی و بینش خاص از خود، جهان اطراف و پدیده‌ها و روابط میان آن‌ها خواهد بود.

مثبت و منفی

حالا به جز این‌ها می‌شود درباره اینکه گریه و خنده از ویژگی‌های خاص انسان است و در دیگر موجودات دیده نمی‌شود حرف زد. اما مهم‌تر از این مقوله، آن است که درباره نتایج و عوارض گریستن بنویسیم. دانشمندان می‌گویند در مورد تأثیرات گریستن و جنبه‌های مثبت و منفی آن به یافته‌های بسیار مهمی دست یافته‌اند: «گریستن به‌عنوان یک رویداد رفتاری تحت تنظیم و کنترل دستگاه‌های سمپاتیک و پاراسمپاتیک صورت می‌گیرد و در عین حال که به بهبود حالات روحی و جسمی فرد کمک می‌کند، حالت برانگیختگی اجتنابی بالایی را هم به‌وجود می‌آورد که در نهایت موجب خاتمه دادن به‌موقع به گریه می‌شود... به عبارت دیگر همراه گریه، آمیزه‌ای از احساسات و حالات مثبت و منفی تجربه می‌شود... گریه با آهسته‌تر کردن تنفس، اثرات آرام‌بخش از خود به جا می‌گذارد و با اینکه تعریق، افزایش ضربان قلب و نشانه‌های استرس و هیجان و... را هم به همراه دارد اما این آثار منفی آن بسیار زودگذر هستند. این در حالی است که نتایج و اثرات مثبت روحی و جسمی آن بسیار دیرپاتر و ماندگارند».

ضد افسردگی

اگر بخواهیم ساده‌تر و عینی‌تر حرف بزنیم باید به سخنان دو سال پیش یک کارشناس وطنی استناد کنیم. دکتر سید علی مرعشی، متخصص روان‌شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفته بود: «درفضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، عده‌ای همواره بر این طبل می‌کوبند که عزاداری‌های محرم برای سلامت روان مضر بوده و سبب افسردگی می‌شود.

در پژوهشی که سال 1392 انجام دادیم به افرادی که در مراسم عزای امام حسین(ع) شرکت می‌کردند و کسانی که شرکت نمی‌کردند به عنوان گروه شاهد پیش از شروع دهه اول محرم پرسش‌نامه افسردگی داده شد و پس از پایان دهه اول محرم دوباره هر دو گروه مورد آزمون قرار گرفتند... بر اساس نتایج مقایسه، میانگین نمره افسردگی دو گروه در تحلیل واریانس، کسانی که افسردگی نداشتند پس از عزاداری هم افسرده نشدند و نمره افسردگی افراد افسرده پس از شرکت در مراسم عزاداری امام حسین(ع) کاهش‌یافته و میانگین آن به زیر حد معمول رسیده بود.

بنابراین فرض افسرده شدن به علت شرکت در عزاداری محرم، رد شد و بلکه خلاف آن تأیید شد؛ به این معنی که شرکت در عزاداری محرم برای سلامت روانی مفید است و سبب کاهش افسردگی یا بهبود آن می‌شود...».

اما چگونه؟

با این همه هنوز هم جا دارد از خودمان بپرسیم چگونه شرکت در مراسم عزاداری محرم و محزون شدن و گریستن در آن، درنهایت می‌تواند موجب شعف و ابتهاج درونی شود و یا کاهش افسردگی را به دنبال داشته باشد؟

متخصصان در پاسخ به این پرسش به سازوکارهای موردقبول در مکاتب روان‌شناسی عرفی اشاره می‌کنند. از جمله اینکه افراد در این‌گونه مراسم عزاداری، برون‌ریزی یا تخلیه هیجانی می‌کنند و این موجب می‌شود هیجان‌های منفی باقی‌مانده تقلیل یابد.

یکی از دلایل افسردگی، احساس تنهایی است؛ شرکت در مراسم عزاداری امام حسین(ع) همراه با خیل عظیمی از افراد سبب می‌شود فرد خودش را تنها نبیند و خود را عضو یک گروه منسجم تلقی کند و به این ترتیب احساس حمایت اجتماعی می‌کند و از تنهایی به در می‌آید. از آنجا که ضعف سرمایه‌های معنوی سبب افزایش آسیب‌پذیری روانی از جمله استعداد افسردگی می‌شود؛ در عزاداری محرمی حجم بالایی از سرمایه‌های معنوی در دسترس مردم است.

افراد افسرده یا در معرض ابتلا به افسردگی، در مراسم عزاداری حسینی این فرصت را پیدا می‌کنند تا مصائب خود را با مصائب امامشان که او را از خود بهتر می‌دانند مقایسه کرده و از دیدگاه شناختی بزرگ‌نمایی مصائب خود را متوقف کنند.

 همچنین اگر یکی از دلایل افسردگی را احساس پوچی، بی‌هدفی و بی معنایی بدانیم، در مراسم سوگواری برای امامان معصوم(ع) فرد این فرصت را پیدا می‌کند تا با الگوگیری از زندگی پر فراز و نشیب آن‌ها، زندگی پرمعناتر و هدفمندتری را شروع کند؛ این مقوله هم به دور شدن از افسردگی کمک می‌کند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.