خیمه از نوعی واقعی باشد؛ عمود داشته باشد و آب، کودک سه ساله و شیرخواره با پیرغلامی محاسن سپید، که بی اختیار تو را به یاد حبیب بن مظاهر می اندازد!. یا زنان در گوشه ای از خیمه و چادر، زانوی غم بغل گرفته و مویه کنان گریه وزاری داشته باشند!. ناخودآگاه دل هر آزاد مرد و آزاده زنی روانه صحرای کربلا می شود و با تداعی جلوه های عاشورا، دل به دقایق عارفانه و حماسی عاشورا می سپارد. اینجا چادرها و خیمه های عشایری در همسایگی شهر گلبهار است و عصرگاه هفتم محرم الحرام.

خیمه ی عشایر، حسینیه شد

به گزارش قدس آنلاین؛ عصرگاه هفتم محرم؛ امام جمعه گلبهار به همراه یکی از مداحان برجسته گلبهار، عبا و عمامه بر سر می گذارد و بی تکلف و ساده، عازم چادرهای عشایری در همسایگی شهر گلبهار می شود. حس معنوی ناخودآگاهی آنان را میهمان چادر و خیمه های عشایر خونگرم و مهربانی کرده، که جای جای شان، نمادها و نشان های عاشورایی به چشم می آید. عشایری که شاید سهمی از پویش های "هر کوچه و هر خانه یک حسینیه" بنا بر شرایط مکانی و زمانی شان نداشته، اما دل در گرو محرم و بزم عاشقی عاشورا دارند! این را می شود از پرچم سیاه نصب شده، با مضامین عاشورایی در اندرونی خیمه، فهمید و یا از پارچه کوچکی که به رنگ سرخ روی آن نوشته شده؛ " السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)". دل شان برای روضه، عزاداری و سوگواری در رثای امام حسین(ع) و اصحابش تنگ است. شاید اگر محرم در چرخش ماه های قمری به تابستان و هنگام ییلاق نمی افتاد؛ آنان نیز اکنون در مسجد و حسینیه های روستا و شهرشان و درعزای مولای شان به زنجیرزنی و سینه زنی می پرداختند. حالا حجه الاسلام  جواد غلامی و کربلایی جواد شاکرین با درک این شرایط و با آتش به اختیار - بر اساس رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب- در غروبی که یادآور غروب عاشوراست؛ گام در جمع باصفای عشایر گذاشته اند.

خیمه ی میانی که در بالادستش پرچین های گله است، میعادگاهی است برای عاشقان محفل و مجلس عزای حسین(ع) که بخش بالایی آن، با زیلوی ساده ای مفروش شده است. سایر وسایل ساده ی عمدتا آشپزی، اغلب در بخش جلوی اندرونی خیمه جانمایی شده و حکایت از سبک باری عشایر زحمتکش و ساعی دارد. این قسمت آب و جارو شده، چرا که پروانگان حسینی قرار است در خیمه به عزاداری و سینه زنی پرداخته و پای منبر حاج آقا غلامی، گوش جان به روضه بسپارند. بساط چایی روضه توسط زنان عشایر از جمله مرادی، قاین نژاد و عاشق که در بخش جلویی اندرونی نشسته، آماده است. پس از احوالپرسی های متداول، ابتدا امام جمعه گلبهار پای دردل های عشایر می نشیند. آقایان رمضان مرادی، محمد علی عاشقان و رضا مرادی از مشکلات و سختی های زندگی عشایری می گویند و حجه الاسلام غلامی برای رفع برخی از آنها وعده هایی می دهد. منجمله تمرینات هنرجویان مرکز آموزشی هواپیمایی گلبهار باعث رم گله ها می شود و حتی با سقوط یک راس گوسفند از صخره تلفاتی متحمل شده اند. حجه الاسلام غلامی قول می دهد پیگیر این مطالبه عشایر باشد تا هنرجویان تمرینات پروازی شان را در کریدورهای هوایی آنسوتر انجام دهند.

جلسه؛ مختصر اما مفید و معنوی است. امام جمعه گلبهار همان روی زیلو به ایراد سخن می پردازد. ابتدا با عرض تسلیت فرا رسیدن محرم و ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از زحمات و سخت کوشی عشایر برای امرار معاش تشکر و آرزوی خیر و برکت دارد. حجه الاسلام غلامی در ادامه به بیان فلسفه قیام عاشورا می پردازد و مبارزه با ظالم را از سوی امام حسین(ع) بر اساس مبانی انسانی، دینی و شرعی عنوان می نماید. حاج آقا غلامی با اشاره به قدرت اشک بر مصایب عاشورا اظهار کرد: از مخالف ستم گران و ظالمان با مجالس حسینی و روضه مشخص می شود که این اشک ها و گریه ها، خانه ظلم را تکان داده و ویران می کند. زنده ماندن اسلام راستین یکی از اهداف قیام امام حسین(ع) است.

روضه که شروع می شود؛ غم و بغض عظیم حاضران در خیمه عشایری عیان می شود و نوبرانه های اشک بر چشم ها جاری می شود. روضه؛ روضه ی شش ماهه است اما میان روضه خوانی حجه الاسلام غلامی؛ در تمامی خیمه؛ پریشانی زینب(س)، فریاد "قاسم" و زیبایی "علی اکبر" و جبروت حیدری ساقی دشت کربلا حضرت عباس(ع) احساس می گردد. قصه ی عطش ناکی حضرت علی اصغر(س) صدای ناله ها را بلندتر می سازد اما زوزه باد اجازه نمی دهد تا خیلی در صحرا شنیده شود. شاید صحرا شرمنده شود چرا که اینجا با این نوحه و ماتم، بی شباهت به صحرای کربلا نیست. روضه ی شش ماهه برای زنان عشایر مانند تمام زنان زینبی، سهمگین است لذا مویه هایشان جگرسوز می شود. آنان با لب تشنه شش ماه و نیازش به شیر، خوب آشنا هستند. به نازکی گلو و سهمناکی تیر سه شعبه ی هرمله ی جنایتکار واقفند. روضه به آوردن جنازه شش ماهه به سمت حضرت رباب و خیمه می رسد.

و شرمندگی امام حسین(ع)! حالا مردان غیرتمند عشایر؛ دست ها را روی چشم گذاشته و های های می گریند. حاج آقای غلامی روضه را پایان می دهد: صلی الله علیک یا اباعبدالله....!

نوبت به مداح می رسد: "  فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد؛ باید که زیر نامه اش امضاء شود؛ حسین(ع)"!. کربلایی جواد شاکرین با لحن حزینی می خواند و حالا تمام زنان و مردان با آه و ناله  شان جلوه های زیبای عزاداری را نشان می دهند. رفته رفته نوای نوحه تغییر می یابد و دست ها روی سینه می رود. "وای علی اصغرم، وای علی اصغرم...". 

سینه زنی و عزاداری کودکان معصوم عشایر بار غم روضه ی عاشورا را بیشتر می نماید. مهیا کوچولو همراه با زنان و محمدجواد و سعید پا به پای مردان سینه زنی و عزاداری دارند.

حالا خیمه ی خاکی عشایر چون خیمه های عاشورائیان انباشته از عشق است. رمضان مرادی از عشایر حاضر در جلسه، با اظهار رضایت از برگزاری محفل ساده و بی ریای عزاداری و سینه زنی، از حضور سرزده و غیرمترقبه امام جمعه گلبهار سپاس وقدردانی نموده، و آن را غافلگیرانه می داند. وی می گوید: گرچه چادرهای عشایری خارج از محدوده گلبهار و در همسایگی این شهر است اما این حضور معنوی امام جمعه گلبهار و مداح جلسه، سیره حقیقی مسئولان و مدیران ارزشی و انقلابی است که باید به تمامی مسئولان تسری یابد.

تمام پذیرایی محفل روضه خلاصه است در چای روضه که در انتها نیز کام خشکیده حاضران را با ذکر "یا حسین(ع)، تر می نماید. هدایایی از جمله نوشت افزار و ماسک میان کودکان توزیع می شود. 

حالا؛ عطر حسینی را باد دشت، در فضا گسترش داده، و شعله عشق حسینی همچنان در دل ها فرزوان است؛ حتی اینجا؛ میان خیمه و چادرهای عشایری گلبهار.

گفتنی است این اقدام فرهنگی معنوی به ابتکار و تعامل خداپسندانه ی امام جمعه گلبهار و خبرنگار پایگاه خبری تحلیل قدس آنلاین در میان چادرهای عشایر گلبهار برگزار شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.