بیست و ششم ربیع‌الاول سال ۴۱ه. ق امام حسن(ع) از نبرد نظامی با معاویه و به دنبال آن از حکومت بر جامعه اسلامی دست کشید.

صلح نامه امام حسن(ع)، سندی برای نامشروع بودن حکومت امویان

مریم احمدی شیروان/

 بیست و ششم ربیع‌الاول سال ۴۱ه. ق امام حسن(ع) از نبرد نظامی با معاویه و به دنبال آن از حکومت بر جامعه اسلامی دست کشید. پیش‌تر و به مناسبت هفتم صفر، سالروز شهادت سبط اکبر پیامبر(ص) در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا هدایت‌پناه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به بررسی ویژگی‌های جامعه عصر امام مجتبی(ع) و شرایطی که ایشان را به این تصمیم رساند، پرداختیم. اینک و در بخش دوم گفت‌وگو با این استاد حوزه و دانشگاه به بازخوانی مفاد معاهده حسن بن علی(ع) با معاویه و تحلیل شرایط پس از آن پرداخته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

* مهم‌ترین بند معاهده امام حسن(ع) با معاویه

حجت‌الاسلام والمسلمین هدایت‌پناه با تأکید بر اینکه درباره اقدام‌های امام حسن مجتبی(ع) کمبود، به هم‌ ریختگی، جعل و تحریف اطلاعات وجود دارد، می‌گوید: یکی از مفاد مهم و مسلم در صلح‌نامه امام حسن(ع) که هم منابع شیعی و هم اهل ‌تسنن به آن اقرار دارند این است که معاویه حق ندارد خلافت را پس از خود به هیچ فرد دیگری واگذار کند. او حقی ندارد، زیرا خلیفه نیست و نه خودش و نه شورای خلافت در این مورد حقی ندارند و از دیدگاه کلامی معاویه محلی از اعراب ندارد.

او اضافه می‌کند: امام حسن(ع) خلافت را واگذار نکرد بلکه به‌طور موقت از حکومت کنار کشید و بر اساس صلح‌نامه به معاویه اجازه داد که در بازه‌ای زمانی حاکم باشد. پس از این زمان، خود به خود جریان خلافت مسلمین به مسیر اولیه خود که امام حسن(ع) بود برمی‌گشت. برخی می‌گویند که امام حسن(ع) ولایت امر مسلمین را واگذار کرده است، اما امام(ع) در متن صلح‌نامه به مسلمین اعلام کرد که من خلیفه هستم و با این تفاهم‌نامه اجازه می‌دهم که برای مدتی حکومت به معاویه داده شود، به شرط اینکه به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) عمل کند و معاویه حق ندارد پس از خودش ولیعهدی قرار دهد؛ بزرگان مسلمین نیز پای آن را امضا کردند.

این پژوهشگر تاریخ اسلام می‌افزاید: ابن عبدالبر اندلسی از دانشمندان اهل‌ تسنن در این مورد گفته است این شرط که خلافت پس از معاویه به امام حسن(ع) برسد، اجماعی بین کل مسلمین است. ذهبی و ابن‌حجر نیز دو تن از بزرگان اهل ‌تسنن در کتاب‌های خود نوشته‌اند که معاویه قول داده است اگر حادثه‌ای برای او پیش آمد و امام حسن(ع) زنده بود، خلافت به او برسد؛ منابع دیگر هم به این قضیه تصریح کرده‌اند.

* چرا امام حسن(ع) به روزگار معاویه قیام نکرد؟

عضو هیئت علمی گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه عنوان می‌کند: عده‌ای از سران شیعه ناراحت بودند و اعتراض می‌کردند که ما نمی‌توانیم با توجه به این معاهده اقدام نظامی کنیم. این مسئله‌ای است که از نظر حقوقی متأسفانه روی آن زیاد کار نکرده‌ایم. امام حسن(ع) نمی‌توانست اقدامی انجام دهد، زیرا قراردادی وجود داشت. امام حسن(ع) به سران شیعه می‌گفت تا معاویه زنده است ما حق نداریم کاری انجام دهیم، زیرا ما پای امضا و عهد خود هستیم.

او در پاسخ به این پرسش که معاویه تمام مفاد معاهده را به طور کامل زیر پا گذاشته بود، پس چرا اهل‌بیت(ع) همچنان به صلح‌نامه پایبند بودند، نیز بیان می‌کند: برخی از سران شیعه از جمله سلیمان بن صرد خزاعی از عراق به مدینه آمدند و به امام گفتند: یا بن رسول‌الله، معاویه اصلاً به شرایط قرارداد عمل نکرده است؛ چرا ساکت نشسته و قیام نمی‌کنید؟ حضرت(ع) پاسخ ‌داد تا وقتی معاویه در قید حیات است، ما به قرارداد پایبندیم. نکته اصلی در پاسخ به این پرسش، این است که تا زمان زنده بودن معاویه این قرارداد پابرجاست؛ اگر چه او به شرایط پایبند نبود و خود هنگام ورود به کوفه گفت: من برای نماز و روزه با شما صلح نکردم بلکه هدف من خلافت بود و تمام شروطی که با حسن بن علی(ع) بستم همه را زیر پا گذاشتم. اینجا بود که بسیاری از سران شیعه اشکال حقوقی داشتند که وقتی او می‌گوید من تمام شرایط را زیر پا می‌گذارم چرا باید در این قرارداد باقی بمانیم؛ نه اینکه گفته می‌شود برخی از یاران مخلص امیرالمؤمنین(ع) با امام حسن(ع) مخالفت کردند.

حجت‌الاسلام والمسلمین هدایت‌پناه توضیح می‌دهد: معاویه جنایت‌های بسیاری مرتکب شد و برای خود ولیعهد مشخص کرد، اما امام حسن(ع) می‌خواست دیگر هیچ عذر شرعی برای پایبندی به قرارداد وجود نداشته باشد. پس از مرگ معاویه، قرارداد تمام شد و دیگر قراردادی برای پایبند بودن به آن وجود نداشت؛ ادله حقوقی هم علیه خلیفه نامشروع وجود داشت تا امام علیه او اقدام کند. امام حسن(ع) از نظر اجتماعی کاری کرد که دست بسته معاویه برای همه باز شود تا همه بدانند فاصله و اختلاف بین آنان بسیار زیاد است. امام حسن(ع) کل حکومت امویان را با مفاد معاهده غیرقانونی کرد؛ بندی که امام(ع) در صلح‌نامه آورد فقط مربوط به معاویه نیست و براساس آن کل خلفایی که پس از او آمده‌اند غیرقانونی و نامشروع هستند.

* پایه قیام امام حسین(ع) صلح‌نامه امام حسن(ع) است

این استاد حوزه و دانشگاه تأکید می‌کند: پایه اساسی قیام امام حسین(ع) علیه یزید بر اساس مفاد صلح‌نامه امام حسن(ع) بوده است. در سال‌های صلح و دوران حکومت معاویه او کارهای بسیاری برای تغییر هویت سیاسی مذهبی کوفه انجام داد و تا توانست شیعه‌زدایی کرد.

نویسنده کتاب تاریخ زندگی امام حسن مجتبی(ع) در ادامه و در پاسخ به این پرسش که امام حسن(ع) با معاویه صلح کرده بود، پس چرا توسط او به شهادت رسید نیز توضیح می‌دهد: یکی از ادله‌ای که برای شهادت امام حسن(ع) گفته می‌شود همین پرسش است، زیرا معاویه با امام حسن(ع) که دیگر کاری به کار او نداشت و با او صلح کرده بود، نباید هیچ اقدامی می‌کرد یا حتی باید روی خوش هم به او نشان می‌داد؛ اینکه معاویه، امام(ع) را به شهادت رساند نشان از این است که معاویه از یک چیز نگران است و آن هم موردی نیست غیر از مفاد صلح‌نامه؛ اینکه معاویه حق ندارد پس از خود جانشینی بگذارد و ولایت امر مسلمین پس از معاویه به امام حسن(ع) و مسیر اولیه خود برمی‌گردد، راه را برای معاویه بسته بود. او می‌خواست پادشاهی کند و پادشاهی را بین بنی‌امیه نگه دارد؛ پس باید امام حسن(ع) را از سر راه خود برمی‌داشت، اما باز هم اجازه نداشت جانشینی بعد از خود بگذارد. معاویه امام حسن(ع) را به شهادت رساند، زیرا به گمان باطل خود می‌خواست مفاد صلح‌نامه را ابتر و خنثی کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین هدایت‌پناه در پایان تأکید می‌کند: در مورد امام حسن(ع) هنوز شبهات بسیار زیادی وجود دارد؛ و متأسفانه مقداری ساده با این مسائل روبه‌رو شده و عمیق نیستیم. تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی(ع) همانند میدان مین است و جای آزمون و خطا نیست، زیرا با شناخت اندک ممکن است در دام مورخان همسو با امویان افتاده و چیزی بنویسیم که خواست آن‌ها بوده است. برخی از محدثان نیز اشتباهاتی انجام داده و روایت‌های نادرست را وارد منابع حدیثی کرده‌اند؛ بیشتر مورخان و نویسندگانی که با آن‌ها سروکار داریم در دوره اموی و عباسی بوده‌اند و در این دوره‌ها در مفاد صلح‌نامه دست‌کاری شده است. جریانی که در دوره عباسی رخ داده، قیام سادات حسنی است. عباسی‌ها به خصوص منصور دوانیقی برای کوبیدن «نفس زکیه» که معضل پیچیده‌ای برای آن‌ها به وجود آورده بود، به تحریف درباره جد آن‌ها پرداختند. مصیبت برای امام مجتبی(ع) این است که هم اموی‌ها درباره ایشان جعل و تحریف کرده‌اند، هم عباسی‌ها. تصویری که از امام حسن مجتبی(ع) در تحقیقات مستشرقان و حتی برخی مسلمین ارائه می‌شود، تصویری غیرمنصفانه است که ریشه در گزارش‌های غلط و شایعات دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.