۲۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۵
کد خبر: 727901

یادداشت/

طرح دوباره موضوع FATF از خاستگاه سیاسی

مسعود براتی/ تحلیلگر اقتصاد سیاسی و کارشناس حوزه تحریم

شرایط تحریمی کشور و مرتبط دانستن آن با تصویب‌نشدن لوایح FATF که در روزهای اخیر برخی جریانات و رسانه‌های غرب‌گرا در کشورمان دوباره به‌طور جدی درباره آن سخن می‌گویند، موضوع جدیدی نیست و تکرار حرف‌های گذشته است؛ اظهاراتی که پشتوانه منطقی و کارشناسی چندانی نمی‌توان برای آن متصور بود.

قدس آنلاین: شرایط تحریمی کشور و مرتبط دانستن آن با تصویب‌نشدن لوایح FATF که در روزهای اخیر برخی جریانات و رسانه‌های غرب‌گرا در کشورمان دوباره به‌طور جدی درباره آن سخن می‌گویند، موضوع جدیدی نیست و تکرار حرف‌های گذشته است؛ اظهاراتی که پشتوانه منطقی و کارشناسی چندانی نمی‌توان برای آن متصور بود. این‌ها توجه ندارند که کشور و اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در شرایط شدیدترین تحریم‌های پولی و بانکی قرار دارد و تحریم‌ها حتی در حوزه‌های غیر بانکی نیز با پشتوانه تحریم‌های بانکی در حال اجراست. در چنین شرایطی، اجرای استانداردهای شفافیت‌سازی مدنظر گروه ویژه اقدام مالی، کاملاً تکمیل‌کننده حلقه تحریم‌ها خواهد بود و روزنه‌های اقتصاد را برای دور زدن تحریم دچار مشکل و انسداد می‌کند.

در شرایط تحریمی، این اقدام کار عاقلانه‌ای نیست، اما به نظر می‌رسد طرح موضوع FATF از سوی جریان غرب‌گرای داخلی بیشتر خاستگاه سیاسی دارد تا کارشناسی. در همین زمینه بعضی‌ها اظهارات کلی و تکراری را هم مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه ایران باید با نهادهای بین‌المللی تعامل داشته باشد تا بتواند در اقتصاد جهانی حضور یابد، در حالی که توجه ندارند اقتصاد جهانی در سیطره جدی آمریکا قرار دارد و حتی در مرتبه بسیار عالی‌تر آن و در حوزه روابط بانکی جهانی نیز کاملاً تحت سیطره دولت آمریکاست؛ بنابراین وقتی از اقتصاد جهانی سخن می‌گویند، عملاً به معنای پذیرفتن بازی و قواعد آمریکاست.

به نظر می‌آید هدف واضح این موضوع این است که باید با آمریکا کنار آمد گرچه برخی حتی ظاهرسازی هم ندارند و به‌صراحت چنین خواسته‌ای را مطرح می‌کنند.

از سوی دیگر، در حال حاضر با انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس‌جمهور بعدی آمریکا و شعاری که درباره بازگشت به برجام مطرح کرده، برخی دچار این خوش‌بینی شده‌اند که قرار است فضای برجام دوباره حاکم شود و گرچه در شرایط قبلی FATF  مانع بوده، اما اکنون باید هرچه سریع‌تر و به‌صورت داوطلبانه این قضیه حل شود. البته این موضع دو ایراد اصلی دارد؛ اول اینکه در همان زمانِ برجام هم تحریم‌ها به‌طور کامل برداشته نشده بود و ساختار تحریمی بانک‌ها باقی ماند. به همین علت بود که روابط بانکی ایران به حالت قبل بازنگشت. این تصور و تلقی که تحریم‌ها برداشته شده و در زمان برجام می‌شد کار کرد اما به دلیل تصویب نشدن FATF  این اقدام صورت نگرفت، یک تصور غیرکارشناسی، نادرست و دروغی است که از خارج کشور به داخل منتقل شده است. در حال حاضر و در بهترین حالت اگر بخواهیم با نگاهی ساده‌اندیشانه به موضوع نگاه کنیم، اگر بایدن به برجام برگردد و فضا همان فضای برجام در سال‌های 95 و 96 باشد، FATF همچنان برای ایران مشکل‌گشایی نخواهد کرد. اما به نظر می‌رسد جریان غرب‌گرا در این موضوع هم به دنبال هدف قرار دادن جریان سیاسی رقیب است و می‌خواهد با فریب عمومی به این هدف دست یابد.

در وضعیت کنونی که تحریم‌ها به‌صورت کامل و حداکثری در حال اجراست، اگر ما استانداردهای FATF مانند پیوستن به دو کنوانسیون را که توصیه و دیکته کرده کامل انجام بدهیم، ارتباطمان با جهان کمتر و کمتر خواهد شد و درنهایت به ضرر روابط فعلی ماست؛ زیرا در شرایط فعلی تحریمی، همه روابط کشورمان بر مبنای دور زدن تحریم بنا شده است و وقتی نتوانیم از این ابزار برای ارتباط‌گیری استفاده کنیم، طبیعتاً حجم تعاملات کمتر خواهد شد. از سوی دیگر، اگر فرض کنیم دوره برجامی دوباره تکرار شود، اجرای استانداردهای FATF سبب تعمیق اثرات تحریم در داخل کشور می‌شود و دو قطبی تحریمی و غیرتحریمی را در کشور شکل می‌دهد. البته در آن‌صورت هم شاید منافع برخی جریانات و گروه‌ها تأمین شود اما منافع و امنیت ملی کشور به خطر می‌افتد.

گرچه بحث وضعیت لوایح در مجمع تشخیص مصلحت نظام به یک وضعیت مشخصی رسیده است اما برخی دولتی‌ها از جمله معاون حقوقی رئیس‌جمهور مطرح کرده‌اند که لوایح قابلیت بررسی دوباره را دارند، این در حالی است که دولت راهی ندارد جز اینکه از مسیر مجلس عمل کند و لایحه جدید بدهد. دولت قانوناً نمی‌تواند از ظرفیت مجمع تشخیص مصلحت استفاده کند و اگر به این سمت پیش برود، اقدامش عملاً به معنای دور زدن مجلس خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.