دست جنایت‌پرور مثلث شوم غربی - عربی - عبری بار دیگر از آستین تروریست‌ها بیرون زده شد و این بار با هدف قرار دادن یکی از دانشمندان بزرگ جمهوری اسلامی ایران، مردم عزیز را داغدار و کشور را از یکی از سرمایه‌هایش محروم کرد.

ترور «محسن فخری‌زاده» از مهم‌ترین نخبگان صنعت هسته‌ای و موشکی کشورمان که روز جمعه اتفاق افتاد، از ابعاد گوناگون مهم و قابل بررسی است. یکی از آخرین خدمات شهید فخری‌زاده نقش برجسته وی در تولید نخستین کیت بومی تشخیص کرونا بود که سهم بزرگی در تلاش‌های ملی در مهار این همه‌گیری در زمانی داشته که ایران تحت تحریم‌های غیرانسانی آمریکاست. حال چه شده که آمریکای جنایتکار و رژیم صهیونیستی این عمله منطقه‌ای‌اش به خود اجازه می‌دهد جلو چشم جهانیان دست به چنین عمل خباثت‌بار و ننگینی بزنند و فردی را هدف قرار دهند که تنها در راه اعتلای وطنش می‌کوشید؟ با این جنایت آنچه آشکار می شود این حقیقت است که آن‌ها هیچ وقت حاضر نیستند بپذیرند کشورهایی مستقل بشوند و برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند، پس تلاش می‌کنند با هر حربه ممکن جلو رشد ملت‌های استقلال‌طلب و آزادی‌خواه را سد کنند. با این نگرش آن‌ها جز به فروپاشی نظام اسلامی به چیز دیگری راضی نیستند و مذاکره از نظر آن‌ها بازی مضحکی بیش نیست.

ترور ناجوانمردانه شهید فخری‌زاده که در آستانه سالروز شهادت دکتر مجید شهریاری دانشمند بزرگ هسته‌ای کشورمان روی داد، درس‌های زیادی هم برای ما دارد. در وهله نخست این اقدام اوج بزدلی مثلث شوم آمریکا و رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه و هماهنگی و همکاری آن‌ها در سیاست‌های ضد ایرانی را بر همه آشکار کرد. به تازگی خبرگزاری‌ها اخباری از نشست محرمانه مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در غرب عربستان را مخابره کردند. به ظاهر یکی از خروجی‌های این نشست تمرکز روی هماهنگی هرچه بیشتر در اقدام‌های ضد ایرانی بوده است. رژیم صهیونیستی و در پشت آن واشنگتن در واپسین روزهای دوره زمامداری دونالد ترامپ دست به یک ماجراجویی جدید و البته خطرناک زدند. به نظر می‌رسد آن‌ها با زمان مسابقه گذاشته‌اند تا در طول مدت زمان کمتر از دو ماه باقیمانده تا روی کار آمدن «جو بایدن» شرایطی را رقم بزنند که عبور از آن بسیار سخت باشد. در ابتدا سردار بزرگ حاج قاسم سلیمانی ترور شد و پس از آن نیز عملیات خرابکارانه تأسیسات هسته‌ای نطنز اتفاق افتاد؛ اما شاید آغاز این حماقت‌ها با آن‌ها باشد، ولی همانند همیشه این جمهوری اسلامی است که حرف پایانی را می‌زند و دشمن را به پاسخگویی وادار خواهد ساخت.

پیامد دیگر جنایت اخیر، اثبات این نکته است که منطق دشمن مبتنی بر ترور و وحشت است و آن‌ها تنها زبان زور را می فهمند. غرب وحشی که مدعی دفاع از اصول دموکراتیک است هر جا منافعش اقتضا کند بدترین جنایات را مرتکب می‌شود. جمهوری اسلامی به صراحت اعلام کرده است آمریکا و رژیم صهیونیستی را مسئول جنایت ترور شهید فخری‌زاده می‌داند و انتقام سختی از مجریان و طراحان ترور می‌گیرد. اکنون واکنش صریح و سریع به این جنایت، به یک مطالبه مهم سراسری در ایران تبدیل شده است. از منظر سیاسی نیز دیپلماسی فعال در راستای افشاسازی جنایات آمریکا و عمال منطقه‌ای‌اش و به محکمه کشیدنشان باید به‌طور جد پیگیری شود. همچنین تعقیب داخلی و بین المللی آمران و عاملان این جنایت از سوی سه قوه باید پیگیری شود. اما آنچه از دولت انتظار می‌رود آن است که دیپلماسی التماسی را کنار بگذارد و پاسخی جدی‌تر بدهد؛ چرا که با این شیوه نمی‌توان به جنگ دشمن غدار رفت. دیپلماسی از موضع قدرت آن چیزی است که مردم طلب می‌کنند و در پیگیری این پروندۀ ترور، خواهان آن هستند.

از سوی دیگر آنچه مشخص است و در عملیات‌های ترور گذشته هم بر ما آشکار شده، همکاری بازرسان سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی با طرف غربی در دادن اطلاعات دانشمندان هسته‌ای کشورمان بود. سوء استفاده طرف غربی از موضوع بازرسی‌ها برای جاسوسی از اماکن و مقامات کشورمان پیشتر به صراحت از زبان برخی مسئولان بیان شده است. مماشات با طرفی که هیچ اصولی را رعایت نمی‌کند جز گستاخ‌تر کردن دشمن، دستاوردی به دنبال نخواهد داشت. پس لازم است در شرایطی که طرف خارجی توافق‌نامه برجام را به عاملی در پیشبرد اهداف ضد ایرانی‌اش تبدیل کرده و هیچ سودی از آن نصیب کشورمان نشده است، ما نیز جدی‌تر ورود کنیم و در واکنشی حداقلی، اجرای پروتکل‌های الحاقی را متوقف کنیم و در بحث ورود بازرسان خارجی محدودیت‌های بیشتری ایجاد کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.