۲۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۲
کد خبر: 731640

داعش و سناریوهای پیش رو

پیمان حسنی؛ کارشناس مسائل بین‌الملل

گروه تروریستی داعش که در سال ۱۹۹۹ به رهبری ابومصعب الزرقاوی تشکیل شد، با در اختیار داشتن قدرت رسانه‌ای قوی، توانست افراد زیادی را از کشورهای مختلف جذب خود کند. اما شکست‌های پیاپی این گروه، کشته شدن رهبران رده بالا و بهبود وضعیت امنیتی دولت‌های هدف داعش در منطقه، احتمال فروپاشی و نابودی این گروه را بیش از گذشته مطرح کرده است. با این حال به نظر می‌رسد همچنان بقایای این گروه در منطقه شامات درصدد احیای مجدد این گروه تروریستی و تداوم فعالیت‌های آن باشند. با وجود شکست سنگین داعش و برچیده شدن دست آن از اراضی عراق و سوریه، همچنان می‌توان سه سناریو را برای تداوم فعالیت‌های این گروه در نظر گرفت: نخست، تداوم فعالیت‌ها در منطقه شامات (عراق و سوریه)؛ دوم، فعالیت پراکنده در مناطق مختلف جهان و سوم، انتقال به مناطق جدید مانند افغانستان.

آنچه از منظر برخی تحلیلگران امری جدی‌تر است، انتقال داعش به شرق یعنی کشورهایی چون افغانستان، پاکستان و حتی آسیای میانه است. تداوم فعالیت این گروه در عراق و سوریه با توجه به شکست سنگین آن در این منطقه دور از انتظار است. البته ممکن است فعالیت‌های جزئی در این مناطق همچنان ادامه داشته باشند، اما با توجه به انتقال برخی سران اصلی این گروه به کشورهایی چون افغانستان و پاکستان، مسئله انتقال داعش به شرق قوت می‌گیرد.

بر اساس نظریات روان‌شناختی، عمده دلایل شکل‌گیری و موفقیت گروه‌های تروریستی در برخی مناطق، عواملی چون ناکامی دولت در تأمین نیازهای مردم جامعه (به اصطلاح دولت ورشکسته)، عدم برآورده شدن نیازهای اقتصادی و اجتماعی افراد، تأکید و تمرکز فعالیت‌های این گروه حول محور اسلام و تقدیس اقدامات شرارت‌آمیز خود است. ناگفته نماند سابقه وجود گروه‌های تروریستی چون القاعده در این کشورها نیز بی‌تأثیر نیست. با این اوصاف، ذکر این مسئله ضروری است که انتقال داعش به مناطقی از آسیای مرکزی و آسیای جنوبی، برای آنان بسیار مطلوب است. این دو منطقه در حدود ۴۰ درصد از مسلمانان جهان را در خود جای داده و از طرفی در حدود ۵هزار نفر از نیروهای داعش از کشورهای آسیای میانه تشکیل می‌شدند. از آنجایی که داعش بر محور قرائت افراطی از اسلام قرار داشته و گفتمان دوگانه خودی و غیر خودی را سرچشمه و خط مشی خود قرار داده است، می‌توان این چنین برداشت کرد که داعش می‌تواند در این مناطق به راحتی رشد و نمو داشته باشد.

با نگاهی به نقشه خلافت داعش، این گستره از نزدیکی چین آغاز شده، سپس خاورمیانه و قسمت عظیمی از آفریقا را دربرمی‌گیرد. ولایت خراسان در این نقشه که شامل ایران، افغانستان و پاکستان می‌شود، می‌تواند پایگاه جدید داعش در دوره دوم ظهور آن باشد. ناکامی‌های اقتصادی و اجتماعی مردمان این خطه و از طرفی دولت ضعیف در این منطقه، موجب می‌شود به محض اعلان حضور داعش در این مناطق، یارگیری با سرعت بالایی انجام شده و در نتیجه داعش در سرزمین‌های جدید متولد شود.

علاوه بر این، برخی ملاحظات امنیتی در بحث انتقال داعش به شرق نیز دخیل هستند. سه مقوله مهم در این زمینه نقش دارند. نخست مسئله مهار ایران، دوم بحث کنترل چین و سوم موضوع روسیه و کنترل صادرات گاز توسط این کشور است. در خصوص مورد اول و مسئله ایران، باید گفت این کشور همواره هدف اقدامات ضدامنیتی محور غربی عربی عبری بوده است. تبدیل شدن ایران به یک بازیگر امنیتی و گرفتاری آن در تور اقدامات تروریستی، این کشور را از پرداختن به موضوعات دیگر واداشته و آسیب‌های متعددی را متوجه آن خواهد کرد. در مورد چین، می‌توان چنین گفت که جنگ تجاری چین و آمریکا و متعاقب آن شناخته شدن چین به عنوان تهدید علیه آمریکا، همواره در کانون توجه مقام‌های این کشور بوده است. ناکامی دولت ترامپ در کنترل کرونا و سقوط اقتصادی آمریکا، موجب شده این کشور درصدد ضربه زدن به اقتصاد چین باشد. با توجه به اینکه تحریم چین به دلیل اقتصاد قدرتمند آن ممکن است کارایی کافی را نداشته باشد، حضور نیروهای تروریستی در مرزهای غربی چین می‌تواند اهرم فشاری برای مهار پیشتازی این کشور در عرصه اقتصاد جهانی باشد.

روسیه نیز همواره در اسناد امنیتی آمریکا به عنوان رقیب تلقی می‌شود. داشتن کنترل صادرات گاز به اروپا به‌خصوص آلمان به عنوان اهرم فشاری قدرتمند در دست روسیه برای مهار کردن سیاست‌های ضد روسی اتحادیه اروپاست. حضور داعش در منطقه آسیای میانه، زنگ خطری برای روسیه بوده و در اجرای این امر، در بحران اخیر قره‌باغ، حمایت کامل ترکیه و نیز تسهیل انتقال داعش به این منطقه نباید مغفول واقع شود. در حقیقت آنچه موجب ورود جدی روسیه به این بحران و خاتمه دادن به آن بود، بحث امکان اتصال ترکیه به کشورهای آسیای میانه و دور زدن مسیر انتقال گاز به اتحادیه اروپاست. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت انتقال داعش به آسیای میانه و مرکزی، امری حتمی و مطلوب برای ادامه حیات آن است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.