بر اساس آمارها کشور ما در بعضی از آسیب‌ها در وضعیت هشدار و در بعضی دیگر حتی بحرانی است؛ به همین دلیل با تأکید مقام معظم رهبری سازمان امور اجتماعی در وزارت کشور راه‌اندازی شده است.

دستگاه‌های مسئول آسیب‌های اجتماعی، عینک بخشی‌نگری را بردارند

حالا سه‌سال از عمر سازمان امور اجتماعی می‌گذرد و همین موضوع بهانه‌ای شد تا به سراغ رضا محبوبی، معاون امور آسیب‌ها و مسائل اجتماعی این سازمان برویم و با وی در خصوص عملکرد این نهاد گفت‌وگو کنیم.

سازمان امور اجتماعی چرا تشکیل شده و آیا در سه سال گذشته به اهدافی که برای آن ترسیم شده رسیده است؟

دلیل تشکیل این سازمان نبود یک نهاد رصدکننده، برنامه‌ریز، هماهنگ‌کننده و ناظر است. در جلساتی که در محضر مقام معظم رهبری داشتیم ایجاد این سازمان مورد تأیید ایشان قرار گرفت. به نظرم این سازمان در سه سال گذشته اگر ۱۰۰ درصد در اهدافش موفق نبوده باشد قطعاً در راستای این چهار رسالت خود گام‌های خوبی برداشته است. مثلاً تا پیش از فعال شدن این سازمان در مورد اینکه با یک تهدید در حوزه آسیب‌های اجتماعی روبه‌رو هستیم، اجماعی وجود نداشت و هر دستگاه در چارچوب وظایف خودش کار می‌کرد بدون اینکه یک نگاه جامع به کل موضوع داشته باشد. اما الان این توافق تقریباً در همه دستگاه‌های اصلی نظام به‌وجود آمده که چنین مسئله‌ای وجود دارد و باید به آن پرداخته شود.

از سوی دیگر به برنامه و تقسیم کار ملی رسیده‌ایم. به لحاظ میدانی هم در دو سال گذشته شاهد کاهش رشد طلاق در ایران و همچنین کاهش آمار ورودی‌ها به زندان‌ها هستیم یا روند افزایشی خودکشی در بعضی از استان‌ها متوقف شده است.

یعنی شما کاهش طلاق و کم شدن آمار ورودی به زندان‌ها را نتیجه تلاش‌ها و عملکرد سازمان امور اجتماعی می‌بینید در حالی که به باور بسیاری از کارشناسان، سخت‌گیری‌های دستگاه قضایی در صدور رأی زندان و طلاق زوجین موجب کاهش آمار در این دو بخش شده است؟

ما بر اساس شواهد و آمار و ارقام با هم صحبت می‌کنیم. شاید تجربه زیستی خودم این باشد که انگار این اتفاق نیفتاده است ولی چیزی که می‌گوییم بر اساس آمارهاست. در حالی که در مورد آسیب‌های اعتیاد، فضای مجازی، خودکشی افراد در نوجوانی و جوانی و زنانه‌تر شدن بعضی از آسیب‌های اجتماعی چنین ادعایی را مطرح نمی‌کنیم؛ چون در این آسیب‌ها روند فزاینده‌ای داریم. ضمن اینکه ادعا نمی‌کنیم کاهش آمار طلاق و کم شدن ورودی به زندان‌ها محصول کار سازمان امور اجتماعی بوده چون اگر این اتفاق افتاده واقعاً در وهله نخست ناشی از عملکرد خود سیستم قضایی بوده است. ما داریم به صورت ائتلافی کار می‌کنیم و این نتیجه تلاش سیستم قضایی، نهادهای فرهنگی و پلیس بوده است.

یعنی هماهنگی بین اعضای دبیرخانه شورای عالی اجتماعی برای حل آسیب‌ها وجود دارد و نگرانی کارشناسان در خصوص مشکل موازی‌کاری‌ها بی‌مورد است؟

تا حدی هماهنگی بین دستگاه‌ها ایجاد شده است؛ اما کامل نیست. من هم تأیید می‌کنم هنوز موازی‌کاری در بین دستگاه‌های مسئول مشاهده می‌شود و برخی از دستگاه‌هایی که دور میز شورای اجتماعی کنار هم هستند جزیره‌ای عمل می‌کنند.

موازی‌کاری‌ها در حال حاضر بیشتر متوجه کدام دستگاه‌های مسئول است؟

اجازه بدهید به نام این سازمان‌ها اشاره نکنم؛ چون این یک موضوع تشکیلاتی و ساختاری است و ما باید در چارچوب شورای اجتماعی به حداکثر هماهنگی برسیم. اما می‌خواهم بگویم باید دستگاه‌های مسئول عینک بخشی‌نگری را بردارند تا بتوانیم در کاهش آسیب‌های اجتماعی توفیقات بیشتری داشته باشیم.

از منظر سازمان امور اجتماعی مهم‌ترین آسیب‌هایی که در جامعه وجود دارد کدام‌اند؟

بر اساس گزارشی که سال ۱۳۹۲ تهیه کرده‌ایم اعتیاد، حاشیه‌نشینی، طلاق، مفاسد اخلاقی و اجتماعی همچنان از اهمیت خاصی برخوردار هستند که می‌توان دو آسیب فضای مجازی و خشونت را هم اضافه کرد.

سازمان امور اجتماعی برای یافتن علل آسیب‌ها و راهکارهای آن چه مسیری را پیموده است؟

ما از همان ابتدای تشکیل سازمان ۵۰هیئت اندیشه‌ورز را در کشور راه‌اندازی کرده‌ایم که حدود ۵۰۰ نفر از استادان دانشگاهی و حوزوی و کارشناسان دستگاه‌های اجرایی و نهادهای برنامه‌ریز مثل مــــرکــــز پژوهش‌های مجلس درگیر فرایند شناخت ریـــشـــــه‌های آسیـــــب‌های اجتمـــــاعی شده‌اند؛ یعنی برای ریشه‌یابی آسیب‌های اجتمـــــــاعی در اتــــــاق‌های در بسته ننشستیم تا تحـــــلیـــــل‌های روشنفکری ارائه کنیم؛ بلکه از نظرات استادان و نخبگان کشور استفاده و پیمایش‌های ملی زیادی اجرا کرده‌ایم.

در ریشه‌یابی آسیب‌های اجتماعی عمده دلایل کدام‌ها بوده‌اند؟

این موضوع را می‌توان در سه سطح طبقه‌بندی کرد. سطح نخست که موضوع مشترک خیلی از آسیب‌های اجتماعی کشور است عوامل کلان و ساختاری هستند؛ مثلاً مشکل فقر و بیکاری خودش را در مسائلی چون طلاق نشان می‌دهد؛ بنابراین هر چه بتوانیم سطح امید و رضایت را بالا ببریم انتظار می‌رود برخی از آسیب‌های اجتماعی کمتر شود. در این خصوص ضعف نهادهای فرهنگی کشور در تربیت نسل تاب‌آور هم بسیار مهم است و اگر خروجی نظام تعلیم و تربیت در بُعد عمومی و تخصصی به گونه‌ای باشد که نسل‌های آینده آماده پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی و مواجهه با بحران‌های مختلف در زندگی باشند به‌طبع کمتر درگیر آسیب‌های اجتماعی می‌شوند.

سطح دیگری از عوامل آسیب‌ها که در سطوح میانی قرار دارد مربوط به ضعف دستگاه‌های مسئول است که دلایل مختلفی دارد؛ مثلاً شاهد ناتوانی بخشی از نیروی انسانی در دستگاه‌های مسئول یا موازی‌کاری‌ها و کمبود منابع مالی هستیم. برای نمونه در دادگاه‌های درمان‌محور تجربه‌های موفقی داریم اما برای توسعه آن در کشور نیاز به ده‌ها میلیارد تومان پول داریم. به هر حال دستگاه‌هایی داریم که هنوز ضرورت‌های امروز را درک نکرده اند و منفعلانه عمل می‌کنند.

سطح سوم هم مربوط به عوامل فردی است. در واقع حتی اگر عوامل ساختاری و عوامل سطح میانی نیز درست عمل کنند باز هم آسیب‌های اجتماعی در جامعه وجود خواهد داشت، چون این موضوع به توانایی‌های فردی و نحوه مواجهه افراد با مسائلی که در زندگی دارند برمی‌گردد.

اگر عمده ریشه‌های آسیب‌های اجتماعی به صورت دقیق شناسایی شده آیا واقعاً سیاست‌های کلان ما به این سمت است که آسیب‌ها را کاهش دهد؟

به عنوان کارشناسی که بیش از ۳۰ سال در حوزه آسیب‌های اجتماعی کار کرده‌ام عرض می‌کنم واقعاً اراده مجموعه نظام بر سامان دادن اوضاع اجتماعی و کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی است؛ به طوری که اگر الان با هر یک از فرمانداران کشور صحبت کنید قطعاً از آسیب‌های اجتماعی به عنوان اولویت کارشان نام می‌برند. اما اگر سؤال شود آیا مجموعه سیاست‌های کلان نظام مبتنی بر این حوزه تنظیم می‌شود، پاسخ منفی است. یعنی مجموعه مصالحی که نظام برای خودش تعریف کرده سبب شکل‌گیری سیاست‌های کلانی می‌شود که در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست آثار خودشان را می‌گذارند و من فکر می‌کنم حتماً مجموعه تصمیم‌گیران نظام در تدوین سیاست‌های کلان به اثر آن سیاست‌ها در حوزه اجتماعی توجه دارند و چه بسا اگر توجه به این حوزه‌ها نداشتند شکل سیاست‌های ما در حوزه‌های کلان با آن‌چیزی که الان هست متفاوت می‌بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.