۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۴
کد خبر: 732092

پژوهش و جهانی سازی علوم دینی

روزبه زارع /عضو هیأت علمی گروه غرب‌شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
پژوهش و جهانی سازی علوم دینی

قدس آنلاین: این نوشته کوتاه بنا دارد، به اقتضای فهم نگارنده، بخش کوچکی از لوازم پژوهش در سطح جهانی را به اشتراک بگذارد. روشن است که پیش از اینکه دستاورد پژوهش­‌ها مقبولیت عام پیدا کنند، لازم است تا فهمیده شوند. برای اینکه یک پژوهش و نتایج آن در سطح بین‌­المللی فهم شود، قاعدتاً باید ضوابطی را رعایت نمود که در اینجا به چند مورد از آنها -که نگارنده گمان می‌­کند در پژوهش‌­های با سبقه دینی اهمیت بیشتری دارند- اشاره می‌­شود:

  • توجه به مسائل جدید: ناظر به هر موضوعی در هر زمانه­ای مسائل جدیدی طرح یا برجسته می‌­شوند. هر پژوهشی باید فعالیت در مرز دانش زمانه خود باشد و مسائل همان زمانه را در حوزه دانشی خود به پیش ببرد. در حوزه‌­های نظری، گاهی یک مسئله قدیمی با ادبیات جدید و تصویرهای متفاوت عرضه می‌­شود و پاسخ­های جدیدی طلب می­کند. شاید بتوان یک اصل کلی را در این رابطه درنظر داشت که تکرار پاسخ­های پیشین، صرف نظر از اینکه فعالیت علمی را از طراز پژوهش خارج می‌­کند، قاعدتاً برای مسائل جدید راهگشا نیست. بنابر این، پژوهشگر موفق کسی است که ضمن مراجعه جدی و دقیق به ادبیات مباحث معاصر، توانایی خروج از قالب­های ذهنی خود را هم داشته باشد تا بتواند مسائل زمانه خود را با ابعاد مختلف آن، به خوبی، درک کند.
  • توجه به سابقه ذهنی مخاطب بین‌­المللی: معمولاً برای منتقل شدن مخاطب به محتوای یک نکته، باید طرح مسئله را از زمینه‌­ای آغاز نمود که ذهن مخاطب با آن مأنوس است. این مسئله هنگامی‌که مخاطب به فرهنگ دیگری تعلق دارد، دشواری بیشتری پیدا می­کند. پژوهشگر علاوه بر اینکه باید ضوابط کلی این فعالیت علمی را رعایت کند و مسئله­ای را به درستی تبیین، تحلیل و ارزیابی نماید، باید به این مطلب هم توجه داشته باشد که مخاطبانی با سابقه ذهنی متفاوت، باید بتوانند با نوشته او همراه شوند و منظور او را، آنطور که در نظر داشته، درک کنند. این نکته، چیزی ورای ترجمه مناسب و ملاحظات واژه‌­گزینی و مطالبی از این دست بوده و متوجه محتوا و نحوه پردازش آن است.
  • توجه به مسائل اصلی: طبیعتاً در هر زمانه­ای شماری مسائل اصلی در کنار شمار بیشتری از مسائل فرعی وجود دارند که همه آنها نیازمند ارائه راه­ حل­های پژوهشی است. به جهت صوری و از باب ارائه گزارش، تفاوت چندانی میان مسائل اصلی و فرعی نیست و دشواری بررسی یک مسئله اصلی، قاعدتاً پژوهشگری را که فقط به دنبال اضافه کردن به فهرست خروجی ­های پژوهشی خود است، به سمت پرداختن به مسائل فرعی سوق می­ دهد. حال آنکه آنچه که سرنوشت مباحث را در هر زمانه­ای تعیین می­ کند، مسائل اصلی آن زمانه است. اگر به دنبال جهانی­ سازی علوم دینی هستیم، باید راه­ حل­های دینی برای مسائل اصلی زمانه خود ارائه کنیم که البته منوط به این است که مسائل اصلی زمانه و راه­ حل­های پیشنهاد شده و تنگناها و چالش­های پیش روی هر راه ­حل را به خوبی بشناسیم.

سه نکته بالا، اهمیت ورود جدی به ادبیات جهانی بحث را روشن می­کند. جدی گرفتن محتوای زنده مباحث بین­المللی، صرف نظر از اینکه متعلق به چه دوره تاریخی باشند، زمینه را برای فهم مسائل امروزین و مباحث پیرامون آن فراهم می­کند و گزینه­هایی را برای شیوه مقبول و قابل مفاهمه تبیین و بررسی مسئله پیش چشم پژوهشگر قرار می­دهد. به آنچه در سطح جهانی در جریان است، نباید تنها به چشم شبهه نگریست و حتی برای شبهات جدید نیز نباید فقط به بازگویی پاسخ­های گذشتگان اکتفا نمود؛ شاید از خلال کند و کاوهای فکری جدید، زمینه یا آورده­ای برای زایش میراث فکری ما نیز بدست آید.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.