جدا از همه ویژگی‌های اخلاقی منحصر به‌فرد حاج قاسم سلیمانی، نگاه جامع به موضوعات مختلف یکی از ابعاد شخصیتی مهم این شهید بزرگوار بود. سردار سلیمانی به عنوان یکی از شاگردان مکتب اسلام و امامین انقلاب با همین جهان‌بینی خاص اعتقادی و با دید فراملی هنگامی که مردم مظلوم منطقه مورد هجوم تروریست‌های داعشی دست‌پرورده غرب قرار گرفتند، هیچ شکی به خود راه نداده و به سرعت به یاری آن‌ها شتافت. با توجه به حمایت‌هایی که از جانب نظام سلطه به‌ویژه آمریکا و رژیم‌صهیونیستی و پول‌پاشی سعودی روی داد، مقابله با این جریان اتفاق ساده‌ای نبود ولی انگیزه الهی نجات انسان‌ها از این بلیه، سردار را وا می‌داشت بتواند در نقاط مختلف دسیسه‌های دشمن را ناکام کند.

همین دیدگاه اعتقادی که در میدان مقابله با تروریسم به کمال خود رسید، به بهترین شکل نزدیکی اندیشه‌ها را به دنبال داشته و زمینه پیروزی مقاومت بر تروریست‌های تا بن دندان مسلح را در پی داشت. مکتب سلیمانی البته با خون وی آبیاری شد و درخت نوپایی که از ابتدای انقلاب اسلامی با تأکید بر وحدت مظلومان عالم بنا نهاده شده بود، امروز کم و بیش به بار نشسته است. پس از  شهادت وی، خون تازه‌ای در کالبد جریان آزادی‌طلب منطقه دمیده شد و رویکرد تازه‌ای از مقابله با اشغالگران به‌ویژه در عراق شکل گرفته است.

امروز نقش سردار سلیمانی در نزدیکی جریان‌های مقاومت منطقه از فلسطین گرفته تا عراق، سوریه و یمن غیر قابل انکار است. قهرمان ملی ما به دنبال نجات مردم از هر آیین و فرقه و نژادی بود. همین مسئله سبب شده حتی دشمنان هم ایشان را «قهرمان واقعی مبارزه با تروریسم» بدانند. انجام رایزنی و نزدیکی میان گروه‌های فلسطینی حماس و جهاد اسلامی با حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن نمود واقعی این مسیر است. با این نگاه انسانی بود که گروه‌های مختلف دینی و قومی منطقه از شیعیان گرفته تا اهل سنت، مسیحی و حتی ایزدی زیر یک چتر گرد آمدند و رؤیاهای غربی – عبری را ناکام گذاشتند. اکنون در حشدالشعبی عراق بخش بزرگی از جوانان اهل سنت و درصد کمتری مسیحی حضور دارند، در حالی که سلیمانی نه مسیحی بود و نه سنی. در تشکیلات بسیج عمومی سوریه علیه مزدوران غربی هم همین ترکیب وجود دارد. این نگاه مدیریتی که تحت فرماندهی میدانی شهید سلیمانی شکل گرفت، امروز به دیگر هسته‌های مقاومت منطقه هم تسری پیدا کرده و نوید آن را می‌دهد به‌زودی با تشکیل جبهه واحد، زمینه شکست خفت‌بار آمریکا فراهم شود.

شناساندن آمریکا به عنوان دشمن ملت‌های منطقه کاری بود که فقط از دست فردی مانند حاج قاسم ساخته بود. این هدف امروز در حال محقق شدن است و ایالات متحده در چاه حماقت‌ها و ماجراجویی‌های جهانی خود گرفتار شده است. اتحاد میدانی گروه‌های مقاومت با مدیریت حاج قاسم، کاخ‌سفیدنشینان را به این نتیجه رسانده بود که اگر این مسیر ادامه یابد، به‌زودی فریاد همه مردم منطقه برای رهایی از مظالم آن‌ها بلند خواهد شد. این برداشت درستی بود، اما تصور اشتباه دشمن آنجا بود که فکر می‌کرد با شهادت حاج قاسم این مسیر پایان خواهد یافت، غافل از اینکه سربازان سلیمانی در تداوم این راه ثابت قدم هستند و تا اخراج اشغالگران از پای نخواهند نشست.