انقلاب مشروطه با مجاهدت و فداکاری ایرانیان به ثمر نشست، اما نتیجه پیروزی که به بهای خون جوانان وطن بدست آمده بود، به سرعت در میان بی خبری مردم در اختیار مستبدانی قرار گرفت که به اقتضای زمان، لباس طرفداری از مشروطه را به تن کردند. اداره خراسان نیز در دست یکی از این مستبدان فرصت طلب بود.

خدمات کلنل پسیان به آستان‌قدس رضوی

قوام السلطنه، که سوابق خانوادگی او با خیانت برادرش وثوق الدوله در قرارداد ۱۹۱۹ بی نیاز از هر توضیح و شرحی است؛ با وجود طرفداری از مشروطه، خود به مانند یک مستبد بر خراسان حکومت می‌کرد.

او برای کنترل بهتر و کسب بهره بیشتر، خراسان را به دست خان ها سپرده بود و حکومت‌های ملوک الطوایفی در شمال به سرپرستی تیمورتاش و خان‌های کُرد و ترکمن و در جنوب به سرپرستی شوکت الملک علم و شجاع الملک هزاره، عملاً به هر روشی که مایل بودند، امور را اداره می‌کردند.

 راهزنان و شورشیانی چون خدوسردار و سالارخان نیز، مال و جان و ناموس مردم را مورد تعرض قرار می‌دادند و غارت می‌کردند و با پرداخت سهم به حکام، عملاً از هر بازخواستی مصون بودند.

ژاندارمری، به عنوان یک نیروی نظامی جوان و حاصل مشروطه، با ریاست محمدحسین میرزا جهانبانی، داماد وثوق الدوله، عملکرد خاصی نداشت. ژاندارم ها که ماه ها حقوق عقب افتاده داشتند، حتی حاضر نبودند حمله یاغیان را در اطراف مشهد دفع کنند و در همین حال، بودجه ژاندارمری صرف مخارج شخصی جهانبانی و اختلاس قوام می‌شد.

پیوندهای والی، اشراف و زمین داران بزرگ با یکدیگر، طبقه  حاکم فاسدی را به وجود آورده بود که عملاً مالیاتی پرداخت نمی‌کرد و برایش اعمال شدن یا نشدن قوانین کشور علی السویه بود. 

ورود کلنل و آغاز اصلاحات

در چنین شرایط اسف انگیزی، حکومت مرکزی که از پس قوام بر نمی‌آمد، کلنل محمدتقی خان پسیان را به جای جهانبانی، به فرماندهی ژاندارمری خراسان منصوب کرد. با ورود او به خراسان وضعیت عمومی عملاً تغییر کرد. پسیان که پس از مدت کوتاهی به وسعت فساد در سیستم حکومتی خراسان پی برده بود، کمر همت به اصلاح امور بست.

کودتای سیدضیاء

 با وقوع کودتای سیاه در تهران، سیدضیاء که از فعالیت قوام علیه خود آگاه بود، مخفیانه دستور دستگیری او را برای پسیان فرستاد و کلنل که از ماهیت واقعی سید ضیاء آگاه نبود و از طرفی قوام را عنصری ضد مردمی و وابسته می‌دانست، وی را بازداشت کرد و به تهران فرستاد. به این ترتیب، زمام امور خراسان از ۱۳ فروردین سال ۱۳۰۰ شمسی در اختیار پسیان قرار گرفت و او دست به اصلاحات گسترده ای زد.

کلنل با کمک موسیو دوبوا، مستشار اداره مالیه خراسان، به امور مالیاتی رسیدگی کرد و از بدهکاری‌های سنگین مالیاتی قوام و اشراف خراسان پرده برداشت.

 او که برای اجرای اصلاحات در خراسان به پول نیاز داشت، اقدام به وصول مالیات‌های عقب افتاده کرد و با پی بردن به اختلاس‌های گسترده طبقه حاکم، دارایی‌های آن‌ها را ضبط کرد و از آن برای عمران شهر بهره برد.

تأثیر براداره آستان قدس

 پسیان با ترمیم سیستم اداری آستان قدس و انتظام مالی آن، موفق به ایجاد یک صندوق خیریه از درآمدهای آستان قدس برای کمک به محرومان شد. این درحالی بود که در دوره قوام، به سبب اختلاس‌های گسترده او و اطرافیانش از موقوفات، آستان قدس به تعداد زیادی بدهکار بود و حتی برخی از این طلبکاران از محل درآمد موقوفه ها نزول می‌گرفتند! کلنل به سرعت جای حکام مستبد را با عناصر مردمی عوض کرد.

 نیروی ژاندارمری که به واسطه فساد مقام‌های قبلی به یک دستگاه بی فایده مبدل شده بود، احیا شد و در پایان دوره خدمت پسیان، تعداد این نیروها در خراسان به ۴ هزار نفر رسید. مقایسه این تعداد نیرو با تعداد نیروهای رضاخان برای تصرف تهران(۲هزارو۵۰۰ قزاق) نشان دهنده کار عظیم و خارق العاده پسیان در همین مدت محدوداست.

 او نیروهای ژاندارمری را در مناطق مختلف، نظیر سبزوار، تربت حیدریه و نیشابور، تقسیم کرد و حضور این نیروها امنیت را به این مناطق بازگرداند.

 پسیان با استفاده از منابع مالی به دست آمده در همین مدت نخستین سیلو و اولین مدارس دولتی را در مشهد بنیان نهاد. دیدگاه خاص او مبنی بر شروع تغییر از بالا سبب شد تا بسیاری از عوامل فاسد و خودفروخته از کار برکنار شوند و به جمع مخالفان او بپیوندند. همین مخالفان با روی کار آمدن دوباره قوام و حمایت رضاخان، شورش بزرگ قبایل شمال خراسان را به راه انداختند و با خیانت برخی نزدیکان زمینه به شهادت رسیدن کلنل و معدود یارانش را در جعفرآباد قوچان فراهم کردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.