این شب‌ها مردم تماشاگر مجموعه تلویزیونی «باخانمان» از شبکه سوم سیما هستند. ماجرای سریال قصه یک استاد دانشگاه به نام مسعود (با بازی حسام محمودی) است که در مسیر ازدواج با دخترعمویش سمانه (با بازی مارال فرجاد) و مخالفت خانواده‌ها، والدین واقعی خودش را پیدا می‌کند و درگیر اتفاق‌های دیگری می‌شود.

خنداندن مردم کار سختی است

شما در سریال باخانمان در نقش «سمانه» بازی می‌کنید، درباره اضافه شدن به این سریال و نقشی که ایفا کردید برایمان بگویید.

من در این سریال نقش یک دختر دندانپزشک به نام سمانه را بازی می‌کنم که ۱۰سال است با پسرعمویش قرار است ازدواج کند اما عمو و مادرش مرتب سنگ‌اندازی می‌کنند و نمی‌گذارند این وصلت صورت بگیرد و اتفاق‌هایی در این مسیر به وجود می‌آید که مخاطبان در سریال می‌بینند. نقش مادرم را خانم افسانه بایگان و نقش عمویم را آقای آتیلا پسیانی بازی می‌کنند. آقای نیک‌نژاد تابستان امسال من را به این کار دعوت کردند اما از آبان ماه روبه‌روی دوربین رفتم، بخش‌هایی از کار مربوط به گروهی که با آقای پورشیرازی و خانم لرستانی کار می‌کردند، فیلم‌برداری شده بود. 

ویژگی‌های نقش سمانه در سریال باخانمان چه بود که شما را برای ایفای این نقش جذب کرد؟

واقعیت این است در این سال‌ها سعی کرده‌ام تئاتر کار کنم چون خاستگاه من در بازیگری، تئاتر است و همیشه هم پررونق بوده اما از زمانی که درگیر بیماری کرونا شدیم، بازار تئاتر هم کساد شد. راستش خودم هم جرئت نمی‌کنم که در این اوضاع کرونایی تئاتر کار کنم. اولویت من همیشه تئاتر بوده ولی اگر موقعیت ویژه‌ای در تلویزیون یا سینما برایم پیش می‌آمد قبول می‌کردم. من هشت ماه در خانه بودم و کار نمی‌کردم تا اینکه در مهرماه، کرونا گرفتم و بهبود یافتم، پس از آن تصمیم گرفتم با رعایت پروتکل‌های بهداشتی کار کنم. وقتی نقش سمانه به من پیشنهاد شد، احساس کردم ویژگی‌های متفاوتی دارد و نقش بامزه‌ای است. به نظرم نقش «سمانه» جای کار بیشتری برای پرداخت در سریال داشت اما در همین حد به آن اکتفا شد چون سیر داستان به سمت دیگری رفت. جدای از فیلم‌نامه و جذابیت‌های نقش، دیگر بازیگران و کارگردان هم برایم در اولویت بودند که بازی در این مجموعه را قبول کنم.

در این سریال، بازیگران ناشناخته در کنار بازیگران شناخته شده‌ای همچون حسن پورشیرازی، آتیلا پسیانی، سعید امیرسلیمانی، افسانه بایگان و شهره لرستانی حضور دارند، گروه بازیگران چطور به یکدستی در بازی‌ها رسیدند؟

بیشترین بازیگران ناشناخته این سریال، بازیگران تئاتر هستند و فرصتی به آن‌ها داده شد که در تلویزیون با بازیگران باتجربه همبازی شوند. نوع بازی حسن پورشیرازی و شهره لرستانی هم به بازیگران جوان‌تر و کم‌تجربه‌تر فرصت ایفای نقش‌هایشان را به بهترین شکل ممکن داد. 

ورود بازیگران تئاتر به عرصه سینما و تلویزیون را در سال‌های اخیر چطور ارزیابی می‌کنید؟

به نظرم به دلیل بیشتر شدن سالن‌های خصوصی در دهه ۹۰، رونق گرفتن تئاتر سبب شد که بازیگران تئاتر دیده شوند و به آن‌ها برای ایفای نقش در سینما و تلویزیون پیشنهادهای خوبی شود. به دلیل رونق گرفتن تئاتر در این دهه، بازیگران تئاتر فرصت ظهور بیشتری پیدا کردند. این مسیر، راه درست ورود به بازیگری است.

چرا تئاتر نسبت به سینما و تلویزیون برای شما اولویت بیشتری دارد؟

چون با پارتی نمی‌توان در تئاتر رشد کرد. بازیگر تئاتر باید یکسری توانمندی‌هایی داشته باشد ولی در سینما و تلویزیون، توانمندی ملاک اصلی نیست گاهی ضعف‌های بازی را کارگردانی و تدوین خوب می‌پوشاند اما در تئاتر، این طور نیست. ضعف‌های بازیگر روی صحنه آشکار می‌شود. وقتی در تئاتر حرفی برای گفتن داشته باشید عرصه بر کسانی که با پارتی در سینما و تلویزیون میدان پیدا می‌کنند تنگ می‌شود به همین دلیل در فضای تئاتر، حرفه‌ای‌تر می‌توان کار کرد بنابراین وقتی می‌توانم در فضای تئاتر، حرفه‌ای‌تر کار کنم و فضای رشد بیشتری دارم، برایم اولویت بیشتری دارد.

چرا فضای سینما و تلویزیون برای پارتی‌بازی مهیاتر است؟

چون بحث تجارت است و کسانی که پول دارند، مسیر سینما و تلویزیون را تعیین می‌کنند. متأسفانه این روند غلط در تئاتر هم راه یافته است یعنی یک جوان بی‌تجربه با پول و پارتی، کارگردان تئاتر می‌شود ولی این‌ها ماندگار نیستند، مدتی با پول و دستمزدهای بالا به بازیگران کار می‌کنند اما فراموش می‌شوند. در سینما و تلویزیون هم چنین است مدتی هستند، می‌روند و بعد فراموش می‌شوند. 

ژانر مورد علاقه شما در بازیگری چیست؟

ژانر مورد علاقه من، درام است ولی سال‌های اخیر، بیشتر طنز بازی کرده‌ام چون موقعیت جامعه و ذائقه مخاطب، فیلم و سریال طنز را می‌طلبد به ویژه در یک سال اخیر به دلیل شیوع بیماری کرونا و تنگناهای اقتصادی، ترجیحم بازی در فیلم‌ها و سریال‌های طنز بوده است تا مردم سرگرم شوند. اگرچه بازی در گونه طنز، کار بسیار دشواری است چون خنداندن مردم، سخت است. بازیگران موفق در ژانر طنز علاوه بر استعداد خوبی که در بازیگری دارند از هوش بالایی هم برخوردارند تا بتوانند از موقعیت‌های مختلف برای ایجاد طنز بهترین استفاده را ببرند. 

سریال‌های طنز دهه ۹۰ را در تلویزیون چطور می‌بینید، به نظر شما دلیل اینکه سریال‌های طنز این دهه نسبت به دهه ۸۰ از اقبال کمتری برخوردار است، چیست؟

دهه ۸۰ با سریال‌های رضا عطاران، دهه موفقی برای تلویزیون در سریال‌سازی طنز بود چون مانند او، دیگر تکرار نشد. به نظرم یکی از دلایلی که موجب اقبال کم به سریال‌های طنز تلویزیون شده، ممیزی‌های بیش از اندازه است. به یاد دارم که در سریال ساختمان پزشکان چقدر ممیزی اعمال شد. البته در دهه ۹۰ هم سریال‌های طنز خوب داشتیم اما آنچه در سریال‌های طنز تلویزیون مرا آزار می‌دهد این است که تماشاچی را ساده‌لوح فرض می‌کنیم در حالی که مخاطبان، بسیار باهوش هستند. متأسفانه این معضل در سریال‌های درام هم وجود دارد ولی در طنز، این پیش‌فرض ساده‌لوح پنداشتن تماشاچی، نتیجه کار را خیلی احمقانه و ضعیف می‌کند. 

دلیل این معضل را ضعف فیلم‌نامه می‌دانید؟

به نظرم دلیل اصلی‌اش ممیزی‌های بیش از اندازه در سریال‌های تلویزیونی است. فیلم‌نامه‌نویس برای ایجاد موقعیت‌های طنز در سریال‌های تلویزیونی خیلی محدود است اما در شبکه نمایش خانگی، این محدودیت‌ها کمتر است و نتیجه‌اش می‌شود استقبال از این سریال‌ها. به نظرم استقبال از سریال‌های شبکه نمایش خانگی بسیار بهتر از این است که مردم سراغ سریال‌های مبتذل و بی‌محتوای ترکیه‌ای ماهواره بروند. اگر کمی فضای تلویزیون بازتر شود هیچ کسی سریال‌های مزخرف جِم را تماشا نمی‌کرد ولی محدودیت‌ها موجب می‌شود که مردم از سریال‌های تلویزیون دل‌زده شوند و به سمت سریال‌های بی‌محتوا و ضدارزش ترکیه‌ای سوق پیدا کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.