کابوس «پماد کورتیزون» موقعی به پایان رسید که یک هواپیمای اختصاصی از سوئیس به لندن رفت و با خود ۲۰ لوله پماد کذایی را به زوریخ آورد.

هواپیمای اختصاصی برای پماد خارش دست اعلیحضرت!

به گزارش قدس آنلاین، کانال حرف حساب  برشی از کتاب «پشت پرده تخت‌طاووس» (صص ۱۳۴-۱۳۵) تألیف مینو صمیمی، منشی مخصوص فرح پهلوی در امور بین‌ا لمللی منتشر کرده است که در ادامه از نظر می‌گذرد.

خاندان پهلوی نظام بوروکراتیک و ساختار اداری کشور را کلا در اختیار خود قرار داده و کشور را به ملک خصوصی خود بدل ساخته بود. در این راستا خاطرات فراوانی از اقدامات عجیب و غریب این خاندان ثبت شده است که عمق فاجعه و فساد این خاندان را آشکار می‌سازد.

«مینو صمیمی» منشی مخصوص فرح پهلوی در امور بین‌ا لمللی، در کتاب خاطرات خود تحت عنوان «پشت پرده تخت طاووس» نمونه‌ای از این مشی شاه پهلوی را چنین نقل می‌کند:

«یکی از وظایف بسیار دشوارم در مواقع سفر شاه به سوئیس دوندگی برای تأمین خواسته‌های عجیب و غریب شاه و ملکه بود... یک روز بعدازظهر سفیر به من دستور داد: «زودباش، هرکاری داری زمین بگذار و آماده شو که یک کار بسیار بسیار فوری پیش آمده است». و بلافاصله نیز ادامه داد: «هم‌اکنون خبر داده‌اند که اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر به‌دلیل عود بیماری اگزمای مزمن وجود مبارک، دچار خارش دست شده‌اند و نیاز به یک پماد کورتیزون دارند، که گویا برای رفع ناراحتی ایشان بسیار مؤثر است و باید به‌سرعت تهیه شود». اولین فکری که به ذهنم رسید، رفتن به نزدیک‌ترین داروخانه برای خریدن پماد کورتیزون بود. بلافاصله نیز با راننده‌ی مخصوص سفیر حرکت کردم تا در اولین داروخانه پماد مورد نظر را تهیه کنم. مدیر داروخانه با شنیدن نام پماد کورتیزون سری تکان داد و گفت: «پمادی به این نام نداریم». و آن‌گاه پس از جست‌وجو در کتاب قطور راهنمای داروها توضیح داد: «اصولاً‌ چون پمادی به این نام در سوئیس ساخته نمی‌شود، یافتن آن در سراسر سوئیس محال است. ولی پمادهایی حاوی کورتیزون با نام‌های دیگر وجود دارد که می‌تواند به جایش مصرف شود».

تمام آن روز بعدازظهر تا شب در شهرهای مختلف سوئیس از این داروخانه به آن داروخانه رفتم، و حتی در آن سوی مرز جست‌وجوی داروخانه‌های داخل خاک آلمان را هم از قلم نینداختم، تا شاید پماد کذایی را پیدا کنم؛ ولی از آن همه تکاپو هیچ نتیجه‌ای به‌دست نیاوردم... موقعی که سرانجام در ساعت ۶ بعدازظهر با دست خالی به سفارتخانه بازگشتم، مواجهه با سفیری که از شدت ناراحتی رنگ به چهره نداشت، به من فهماند که بیچاره در تمام مدت بعدازظهر از سوی وزیر دربار -که همراه شاه در سن‌موریتس به سر می‌برد- تحت فشار قرار داشته تا هر چه زودتر پماد را پیدا کند و بفرستد... بالاخره کابوس «پماد کورتیزون» موقعی به پایان رسید که یک هواپیمای اختصاصی از سوئیس به لندن رفت و با خود ۲۰ لوله پماد کذایی را به زوریخ آورد. بعد هم این پمادها در فرودگاه زوریخ به یک اتومبیل انتقال یافت و با سرعت به «سن موریتس» فرستاده شد تا برای درمان خارش دست شاه مورد استفاده قرار گیرد.»

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری فارس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.