هیئت داوران پانزدهمین دوره جشنواره شعر فجر در بخش شعر نو کتاب‌های «امان‌نامه» اثر سیداکبر میرجعفری و «پرنده بی‌آسمان» سروده محمدرضا روزبه را به عنوان برگزیده مشترک انتخاب کردند. به انگیزه این موفقیت به سراغ دکتر محمدرضا روزبه، شاعر و استاد دانشگاه رفتیم.

گیرنده‌های حسی‌ام قوی‌تر شده

کتاب قبلی شما، «پیله تا پروانگی» بسیار موفق شد و مورد توجه اهالی ادبیات قرار گرفت. آیا کتاب «پرنده بی‌آسمان» هم در امتداد همان اثر است؛ نیمایی‌های کوتاه با لحظات و کشف‌های ظریف و فلسفی؟

بله. این مجموعه شعر هم در ادامه همان سبک و همان فضاهاست، با این تغییر که شاید توجه به هارمونی و هندسه کلام در این کتاب نسبت به مجموعه قبلی بیشتر شده باشد. شعرهای این مجموعه هم به لحاظ زمانی متعلق به بعد از کتاب از پیله تا پروانگی است. یعنی بیشتر مربوط به سال‌های ۹۷ و ۹۸ است. کتاب «پرنده بی‌آسمان» شامل چند رباعی، تعدادی سه‌گانی، چند قطعه و چند بازسرایی از شعر و ادبیات عرب و اروپاست ولی اغلب شعرهای این کتاب نیمایی است که در بخش اول کتاب قرار گرفته‌اند.

در سال‌هایی که خبری از شما در بازار کتاب‌های شعر نبود، ناگهان با نیمایی‌های شاخص و خوب اعلام حضور کردید. چه شد که پس از چند سال پرکار شدید؟

تجربه حال و هوای خاص و قرار گرفتن در معرض عواطف خاص و محرک‌های عاطفی ویژه و نوعی لبریختگی عاطفی نسبت به اشیا، آدم‌ها و فضای پیرامون و همه این‌ها موجب شده در عرصه شعر پرکار بشوم.

مشهور است که دانشگاه ذوق شاعران را کور می‌کند و شاعران کمی هستند که می‌توانند ذوق و احساسات شاعرانه را در خود حفظ کنند. شما چطور پس از چند سال سکوت به این موفقیت نائل آمدید؟

شاید همین طور باشد. به هر حال احساس می‌کنم گیرنده‌های حسی من قوی‌تر شده و شاید لبریختگی عاطفی‌ام سرشارتر شده است. با این همه با بخش اول صحبت شما هم موافق هستم. جو دانشگاه و آن فضای رسمی و روش‌مند به هر حال روی ذوق و قریحه شاعری تأثیر منفی دارد و جلو آن جنون و جسارت‌های ناب شاعری را می‌گیرد و مانع پویه و پروازهای بلند و شگفت می‌شود و گاهی اوقات اصلاً کلام شاعرانه را تا حد کلام ادیبانه، فاخر، رسمی و عاقلانه فرود می‌آورد. به هر حال منکر این نیستم که درباره من هم این صادق است، اما کوشیده‌ام شعرم از عارضه آن فضا و گفتمان دانشگاهی تا حدودی برکنار باشد و تلاش کرده‌ام شعر و زندگی‌ام حاصل ضربان حسی و عاطفی من باشد. با وجود این خود بنده هم فکر می‌کنم شاید اگر من هم فردی دانشگاهی و شناور در فضای آداب و گفتمان دانشگاهی نبودم، پویه و پروازهای شعری من بلندتر و بالنده‌تر می‌بود با همه این‌ها مطالعات دانشگاهی و حضور در فضای دانشگاهی می‌تواند نوعی از انطباق ذهنی و سلامت ذهن، زبان و نگاه هم به شاعر ببخشد و شعر شاعر را از پراکندگی و ولنگاری ذهن و زبان مبرا کند. تلاش من این بوده که وجه مثبت مطالعات دانشگاهی را در شعرم حفظ کنم. اینکه تا چه حد موفق بوده‌ام بر عهده مخاطبان شعر و ادبیات فارسی است.

انسان دو ساحت عقلانی و احساسی دارد؛ آن بخش که مربوط به تدریس و مطالعات دانشگاهی من است مربوط به ساحت عقلانی و آن بخش که مربوط به شعر و لحظه‌های شاعرانه و دقایق ظریف در شعر من است، مربوط به ساحت احساسی است. من کوشیده‌ام این دو ساحت را تا حدودی از همدیگر مستقل نگه دارم تا بر یکدیگر تأثیر منفی نگذارند و هیچ کدام نقش و جایگاه دیگری را تخریب نکنند.

مجموعه‌های جدیدی در راه خواهید داشت؟

بله. اگر بتوانم مجموع سروده‌های سال گذشته تا حال را جمع‌آوری کنم، آن‌ها را به دست چاپ خواهم سپرد. شعرهای این دو سال هم عموماً نیمایی هستند؛ نیمایی‌های کوتاه که حاصل تأملات ناگهانی و شاید کشف‌های عاطفی با جانمایه‌های فردی، اجتماعی و گاه فلسفی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.