مانند همیشه نظرات درباره آثار مسعود ده‌نمکی در دو جبهه موافق و مخالف است؛مدیر مرکز تولید متن سازمان سینمایی حوزه هنری معتقد است که دغدغه‌های محتوایی این فیلمساز، دغدغه‌های قابل اعتنایی است.

«ده‌نمکی» یک پدیده رسانه‌ای ویژه است

او هجمه‌ها علیه ده‌نمکی را به دلیل ضعف فرمی سریال «دادستان» روا ندانسته و این جریان را درباره زنده‌یاد فرج‌الله سلحشور هم مسبوق به سابقه می‌داند.

با سیدمحمد حسینی که در پانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت، مدیر بخش «اسلام‌هراسی و ایران‌ستیزی در سینمای غرب» بوده و سردبیری ماهنامه فرهنگی و هنری «سینما رسانه» و مجله «سینما روایت» را بر عهده داشته است، درباره مسیری که مسعود ده‌نمکی در آثارش دنبال می‌کند گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

این روزها سریال «دادستان» داد بسیاری را درآورده است، دلیل این هجمه‌ها و اعتراض‌ها علیه آقای ده‌نمکی را چه می‌دانید؟

من معتقدم که آقای ده‌نمکی در فضای پرداختن به کارهای خودش، آدم ویژه‌ای است. فیلم‌های سینمایی او جزو پرمخاطب‌ترین آثار سینما و تلویزیون بوده است، زمانی هم که فعالیت مطبوعاتی داشت باز هم جزو ژورنالیست‌های شناخته شده بود چون بلد است با مخاطبش حرف بزند. ضمن اینکه آثارش، وجه ژورنالیستی هم دارد یعنی سعی می‌کند به مسائل عامه مردم بپردازد. به نظرم نقطه قوت آثار او در حوزه رسانه‌ای، پرداختن به مسئله فقر و غنا و قرار دادن طبقه فرودست جامعه در برابر طبقه مرفه است که بسیار هم موفق بوده، شاید از لحاظ تکنیکی، آثارش چندان شاخص نباشد و در سطح متوسط باشد اما دغدغه‌های محتوایی این فیلمساز، دغدغه‌های قابل اعتنایی است. 

یکی از ایرادهایی که به آثار ده‌نمکی به ویژه «دادستان» وارد شده این است که سینما و تلویزیون جای بیانیه دادن نیست به همین دلیل تکنیک و فرم اهمیت می‌یابد، نظر شما در این باره چیست؟

به هر حال یک مفهوم باید در قالب فرم خودش را عرضه کند و اگر نتواند چنین کند، انتخاب مدیوم اشتباه بوده است. اگر قرار است محتوایی در قالب فرم خاصی عرضه شود باید آن مدیوم درک شود و مجری، فرم را درست اجرا کند اینکه بتواند دغدغه‌های مهم اجتماعی را به درستی تبدیل به فیلم‌نامه کند چون فیلم‌نامه‌ها در تولید فیلم و سریال اهمیت فراوانی دارند. البته در آثار اخیر آقای ده‌نمکی کمی شتاب‌زدگی به چشم می‌خورد، اینکه با عجله دارد کارهایش را می‌سازد و زمان کافی برای نوشتن فیلم‌نامه آثارش نمی‌گذارد. البته در مورد فیلم آخرش «زندانی‌ها» دغدغه فیلمساز مهم و جذاب است.

بخشی را که درباره امام زمان(عج) مطرح می‌کند بسیار مهم است. در سینمای ایران و در ۱۶ فیلم جشنواره فیلم فجر، یک لحظه مناجات با خدا نیست؛ در حالی که سینمای آمریکا مملو از خداست. اینجا نقطه تاریک تولید فیلم‌ها و سریال‌هاست.

یک مشت آدم بی‌اعتقاد دارند فیلم می‌سازند در چنین سینمایی، دم آقای ده‌نمکی گرم که نگاهی به مفهوم امام زمان(عج) در فیلم «زندانی‌ها» دارد، عده زیادی اصلاً چنین کاری نمی‌کنند که حتی عکس آن هم عمل می‌کنند. من وکیل مدافع آقای ده‌نمکی نیستم ولی می‌گویم ایشان با وجود اینکه در چنین جو و اتمسفری حضور دارد همچنان سعی می‌کند دغدغه‌های سالم خودش را تبدیل به فرم کند اما اشکال اینجاست که تجربه‌ای در زمینه تبدیل این مفاهیم به فرم نداریم و حتی به خودمان احترام نمی‌گذاریم یعنی کمک نمی‌کنیم که فیلمسازان دغدغه‌مند محتوایی به لحاظ فرمی هم در این حوزه رشد کنند. به یاد دارم اشکال‌های اینچنینی که اکنون به آقای ده‌نمکی وارد است تا دلتان بخواهد به سمت زنده‌یاد سلحشور هم بود. همین بچه حزب‌اللهی‌ها آثار آقای سلحشور را از لحاظ فرمی تخریب می‌کردند ولی وقتی ایشان از دنیا رفت، رهبری اسم ایشان را در کنار اسم شهید آوینی قرار دادند. درکی که رهبری از این فیلمساز دارند مهم است اینکه چه تأثیری در جامعه داشته است. ضمن اینکه پرداخت مفاهیم قرآنی، دینی، عدالت‌خواهی و از این دست مفاهیم ارزشی، مسیری سخت و طولانی را پیش رو دارند.

عده‌ای بر این باورند که ده‌نمکی، آن قدری که تئورسین خوبی است، تکنسین خوبی نیست. چرا افرادی مانند او یا شمقدری که دغدغه‌های مهمی دارند در مقام تهیه‌کننده، فیلم‌نامه‌نویس یا مشاور کارگردان قرار نمی‌گیرند و اصرار دارند که خودشان فیلم بسازند؟

درباره آقای شمقدری موافقم که سریال «روزهای ابدی» ضعیف از آب درآمده است اما ماجرای آقای ده‌نمکی فرق می‌کند. ضمن اینکه کارگردانی بخشی از روند تولید فیلم و سریال است. وظیفه تهیه‌کننده این است که پشت صحنه ورزیده و کاربلدی را فراهم کند تا به ارتقای ساختار و فرم اثر کمک شود، اینجاست که یک اثر کارگردانی با اثر دیگرش متمایز می‌شود مثلاً فیلم «اخراجی‌های یک» هم ساخته آقای ده‌نمکی است ولی آنجا تیم تولید خوبی دارد که کار درمی‌آید و به لحاظ سینمایی، فیلم قابل توجهی است. به نظرم آنچه باید درباره آن حرف بزنیم، دغدغه‌های محتوایی است که باید در یک ساختار و فرم خوب بنشیند ولی اینکه به بهانه فرم و ساختار ضعیف به این دغدغه‌های مهم و اصیل پرداخته نشود، مسیر غلطی است. به سریال «یوسف پیامبر» چقدر تاختند که فرم و بیان بدی دارد ولی اقبال جامعه از این سریال بسیار خوب بود و در بازپخش هم از آن استقبال شد. آقای سلحشور را محکوم می‌کردند که اصلاً سینما و تلویزیون را نمی‌فهمی! حتی ایشان پاسخ داد که من اصلاً سینماگر نیستم، کار من قرآنی است. به نظرم این هجمه‌ها را به بسیاری وارد کردند. آقای بحرانی هم در ساخت «ملک سلیمان» با همین هجمه‌ها مواجه شد. ضمن اینکه پرداختن به ماهیت و محتوای اخلاقی و ارزشی کار دشواری است. نوشتن فیلم‌نامه‌هایی با عشق مثلثی و مربعی که کار سختی نیست. سینمای ایران مملو از این قصه‌های کپی پیستی است. مسئله اینجاست که اگر بخواهید درباره یک مفهوم متعالی و دغدغه‌مند فیلم و سریال بسازید، کار سخت می‌شود. 

آیا فیلمسازان جوان نمی‌توانند به این عرصه‌ها ورود پیدا کنند، کما اینکه در یکی دو سال اخیر با حمایت برخی نهادهای فرهنگی، عده‌ای از فیلمسازان جوان انقلابی، آثاری با مضامین جنجال‌برانگیز ساختند؟

قطعاً آقای ده‌نمکی از این فیلمسازان جوان جلوتر است چون می‌داند که نباید کلیت نظام را زیر سؤال ببرد و فقط اشکال‌ها را بگوید. رهبری فرمودند که فساد موردی داریم نه فساد سیستمی. ولی فیلمسازان جوان به صراحت می‌گویند که فساد سیستمی است و در مقابل بیانات رهبری حرف می‌زنند چون بلد نیستند و زمانی که وارد این عرصه مفهومی می‌شوند، عجله دارند. این فیلمسازان جوان مثل ژورنالیسم کف خیابانی توی اتوبوس و تاکسی، حرف می‌زنند. این سطح از ژورنالیسم و مطالبه‌گری در آثار فیلمسازان جوان دیده می‌شود یعنی گزاره‌های رانندگان تاکسی را تبدیل به یک اثر سینمایی می‌کنند، اتفاقاً برخی از این آثار، فرم بسیار ضعیفی هم دارند. من آثار اولیه مهدویان را از نظر فرم و تکنیک از این نظر قبول دارم که در آن آثار از آدم‌های کاربلد به ویژه در پشت دوربین بهره برده بود ولی در «شیشلیک» که پشت صحنه‌اش، آدم‌های کاربلد ندارد ضعف فیلم‌سازی او مشهود است.

پس هجمه‌هایی که علیه آقای ده‌نمکی به خاطر سریال «دادستان» راه افتاده را روا نمی‌دانید؟

اصلاً، من ده‌نمکی را یک پدیده رسانه‌ای ویژه می‌دانم که هر زمان اثری را تولید می‌کند، حاشیه‌های آن اثر جدی می‌شود. این نشان می‌دهد که آن اثر نسبت به آثار دیگر وجوه متمایزی دارد. در چند قسمتی که از سریال «دادستان» پخش شده است دیدید چقدر سر و صدا کرد در حالی که سریال «روزهای ابدی» آقای شمقدری بسیار ضعیف بود و باید بیشتر به آن هجمه وارد می‌شد اما نشد. آقای ده‌نمکی روی مسائل حساسی دست می‌گذارد و حرف‌هایش را می‌زند که به خاطر نگاه قدرتمند ژورنالیستی‌اش صدای بسیاری را درآورده است کما اینکه علیه زنده‌یاد سلحشور هجمه‌های فراوانی را وارد کردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.