در قرن چهارم هجری عصر امامت امام رضا(ع)، تمدن و فرهنگ اسلامی به اوج خود رسید. هر چند این دوره حساسیت ویژه‌ای داشت، از یک سو عباسیان با هدف بی‌اعتبار کردن علویان شبهاتی را به دین و فرهنگ اسلامی وارد می‌کردند و از سوی دیگر فرقه‌های کلامی مختلف پا به عرصه فرهنگ اسلامی گذاشته بودند.

عصر امام رضا (ع) دوران شکوفایی تمدن اسلامی است

در چنین شرایطی امام رضا(ع) با شیوه‌های جدید، نبرد با این انحرافات را دنبال می‌کرد.

برای بررسی این مبحث مهم به سراغ حجت‌الاسلام محمدرضا رنجبر رفتیم تا دیدگاه‌های این استاد حوزه و دانشگاه را در این مورد جویا شویم.

عصر امام رضا(ع) را دوران طلایی تمدن اسلامی می‌دانیم؛ در این مورد چه نظری دارید؟

بله، در تاریخ ثبت شده که بهترین دوران گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی، عصر حضرت رضا(ع) است. در بررسی شرایط قرون پیش می‌بینیم خلافت امویان مبتنی بر جمعیت عربی بود، یعنی بیشتر جنبه سخت‌افزاری فتوحات اسلامی را در نظر داشت. بنابراین شاید بتوان گفت امویان به نحوی مانع گسترش تمدن اسلامی بودند. اما بیشتر عناصر عباسیان مبتنی بر افراد غیرعرب و ایران بود. بنابراین قرن چهارم، یعنی زمان حکومت مأمون عباسی بیشتر فتوحات نرم‌افزاری بود و اسلام بر تمدن و اندیشه ملل مفتوحه تأثیر گذاشت. نکته دیگر اینکه مأمون بیشتر از خلفای پیش از خود به مسائل عقلی و فلسفی علاقه داشت و علما را از نقاط مختلف گرد می‌آورد و حتی در بیت‌الحکمه کتاب‌هایی را از علوم مختلف ترجمه می‌کرد.

  مأمون از ایجاد این نهضت علمی چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟

از مهم‌ترین دلایل این مسئله گسترش زندیقی‌گری در دوران عباسی بود، به طوری که مهدی عباسی بیشترین کشتار را در مورد زنادقه انجام داد. اما خلفای عباسی دریافتند با کشتار به جایی نمی‌رسند، بنابراین به عقل‌گرایی رو آوردند، زیرا تصور می‌کردند معتزله می‌تواند پاسخگوی زنادقه باشد. همچنین مأمون با حمایت از معتزله در پی مقابله با امام هشتم(ع) بود تا با تشکیل جلسات در مناظره به نوعی برای حضرت رضا(ع) رقیب‌تراشی کند. حتی نقل شده یکی از علل تشکیل نهضت ترجمه، منحرف کردن اذهان مردم از ائمه(ع) بوده است.

  حضرت رضا(ع) در این نهضت چه نقشی داشت؟

حضرت در شکوفایی عقل‌گرایانه معارف و عقاید اسلامی نقش بسیار مهمی داشت به طوری که با توجه به کم شدن تعداد بزرگان و علما و جوان بودن این اسلام در مقابل سایر ادیان، اگر حضور پربرکت ایشان نبود معلوم نبود با این هجمه‌ای که به جهان اسلام وارد می‌شد، چه بر سر اسلام و مسلمین می‌آمد.

بنابراین امام(ع) از یک سو با ارائه دلایل متقن و عقلی، معارف اسلامی را توجیه و اثبات و از سوی دیگر معتزله را که دارای افکار عقل‌گرایی افراطی بودند با بیان عقل‌گرایانه کنترل می‌کرد.

  مناظره‌های امام رضا(ع) چه نقشی در تعدیل فرقه‌های فکری آن زمان داشت؟

مناظره‌های امام(ع) به دو دسته تقسیم می‌شد. مناظره با گروه داخلی که همان فرقه‌های اسلامی بود و گروه خارجی که با علمای سایر ادیان صورت گرفت.

مهم‌ترین مباحث مناظره‌های امام رضا(ع) در مواجهه با دانشمندان غیرمسلمان اثبات توحید خدا، نفی شبهه، جبر و اثبات نبوت پیامبر اکرم(ص) و در مواجهه با فرقه‌های اهل سنت، اثبات امامت امیرالمؤمنین(ع) و الهی بودن امامت ایشان بود. امام با فرقه‌های گوناگون شیعه، به‌ویژه واقفی‌ها که فقط معتقد به هفت امام بودند مناظرات بسیاری داشت تا جایی که شیعه را به دو گروه واقفیه و اثنی‌عشریه تقسیم کرده و می‌گویند: شیعیانی که به امامت حضرت رضا(ع) معتقدند اثنی عشریه و قطعیه هستند زیرا فردی که امامت ثامن الحجج(ع) را بپذیرد در واقع ۱۲ امام را پذیرفته است. همچنین در مناظره‌های امام جلو فرقه‌گرایی در آیین تشیع گرفته شد. 

نقش آزادی بیان را در فضای حاکم بر عصر امام رضا(ع) چطور ارزیابی می‌کنید؟

هر چند آزادی بیان در فرهنگ آن‌ها بود، اما به هر حال اوضاع جامعه نیز در فعالیت‌های آن‌ها تأثیر داشت. در دوران امام رضا(ع) تا حدی از فشارها کاسته شده بود زیرا هارون، خلیفه عباسی که امام کاظم(ع) را به شهادت رسانده بود تصمیم نداشت فرزند ایشان را هم در تنگنا قرار دهد.

 پس از هارون و در دوران پنج ساله حکومت امین، جنگ‌های او و برادرش مأمون بر سر خلافت فرصت خوبی برای فعالیت حضرت رضا(ع) ایجاد کرد و پس از حضور امام رضا(ع) در ایران هنگام خلافت مأمون، تمدن اسلامی پیشرفت بسیاری پیدا کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.