وقتی یک کار خیر انجام می‌شود و منفعتش به همه‌ مردم می‌رسد، دیگر رنگ و لعاب و مقام فردی که آن را انجام داده مهم نمی‌شود.

هدایای کفش‌فروش ارمنی به  موزه آستان قدس رضوی

مهم این است که تا دنیا دنیاست نام آن فرد در کائنات باقی می‌ماند. وقف این‌گونه است. مهم نیست واقف از چه دین و مذهبی برخاسته، مهم این است که فهمیده این کاری که تصمیم به انجام آن گرفته، ماندگار می‌ماند و برکتش هم نامش را ماندگار می‌سازد.

در حریم حضرت رضا(ع) از این جنس انسان‌ها زیاد هستند. گویی خاک این دیار چنان کشنده و جذب‌کننده است که مهم نیست کیش و مذهبت چه باشد؛ تنها به پاداش کار خیر و عمل نیکی که انجام داده‌ای به تو می‌نگرند. این مجموعه‌دار مسیحی که مجموعه‌های سکه، تمبر و اسکناس خود را به موزه‌ آستان قدس رضوی اهدا کرده، از همین دست انسان‌هاست.

باید بیش از ۷۰ سال داشته باشد اما پیرمرد نیست. دلش حسابی جوان است اگرچه با تاریخ زیاد

دست و پنجه نرم کرده. برایم جالب است که بیش از ارمنی بودنش به اینکه ایرانی است، افتخار می‌کند. این کفش‌فروش مسیحی در هیچ دانشگاهی تحصیل نکرده اما مدال‌ها، اسکناس‌ها و سکه‌های ایروان و دوره‌های مختلف حکومت ارمنستان و شوروی را به خوبی می‌شناسد و در حوزه‌ تشخیص آن‌ها بسیار ماهر و مطرح است. با اینکه فارسی صحبت کردن برای ادیک آوانسیان بسیار مشکل است اما با صمیمیت خاصی درباره‌ هدایایی حرف می‌زند که به موزه‌ آستان قدس رضوی تقدیم کرده است.

می‌گوید دوستان ایرانی و مسلمان بسیار صمیمی‌ دارد و از طریق همان‌ها دانسته گنجینه‌ای به این عظمت در مکانی مقدس وجود دارد: «آقای عبدالحسین زعفرانی، اهداکننده‌ سکه‌های ولایتعهدی امام رضا(ع) است که رابطه‌ای بسیار صمیمی با ایشان دارم. یکبار در گفت‌وگویی، دلیل وقف مجموعه‌هایش را جویا شدم و او مسئله را این‌گونه برایم مطرح کرد که علاقه‌ وافری به گنجینه‌هایش دارد و ترجیح می‌دهد آن‌ها را به قدسی‌ترین و امن‌ترین جای کشور بسپارد تا به بهترین شکل از آن‌ها استفاده و نگهداری شود؛ همین گفت‌وگو برایم انگیزه ایجاد کرد».

او اهداکننده‌ مجموعه‌ای از سکه‌های ماشینی ضرب شده در ایران، ارمنستان و شوروی است که به گفته‌ خودش سال‌ها برای گردآوری آن زحمت کشیده؛ همچنین تمبرهای کشور ارمنستان را که قدمتشان به  ۹۰ سال پیش از اشغال توسط کمونیست‌های شوروی می‌رسد، وقف موزه‌ حرم مطهر کرده. از او درباره‌ امر وقف در دینش می‌پرسم و با حوصله پاسخ می‌دهد: «درباره وقف و اهدای ملک یا هر شیئی در دین ما آن‌طور که در اسلام به روشنی به آن اشاره شده، مطلبی عنوان نشده اما همیشه در کتاب‌های دینی و گفته‌های رهبران دینی‌مان بر اطعام و رسیدگی به کودکان و افراد کهنسال تأکید شده است. به‌خصوص روزهایی خاص که گرد هم می‌آییم، از هیچ کمکی یا دادن وجهی برای یاری به افراد مستمند و نیازمند در میان خود دریغ نمی‌کنیم، اما باید گفت نگاه به فرهنگ وقف در دین اسلام بسیار ویژه و گسترده است و ابعاد مختلفی را پوشش می‌دهد».

جمله‌ای لابه‌لای حرف‌هایش در ذهنم می‌پیچد. آن را به زبان می‌آورم و آوانسیان هم با لبخندش این‌گونه میهمانم می‌کند: «بله درست است؛ واقعاً وقف دل بزرگی می‌خواهد. من شخصاً با اعتقاد و اطمینانی که به دوستان مسلمان خود داشتم پا در این مسیر گذاشتم اما به نظرم، انسان می‌تواند حتی از عزیزترین و گرانبهاترین داشته‌هایش در مقابل کسی یا چیزی بگذرد یا به اصطلاح شما وقف کند، به‌ویژه در دین شما مسلمانان که انگیزه‌های بسیاری مانند اماکن متبرکه برای این هدف وجود دارد».

حرف‌های شیرینش را این‌طور خاتمه می‌دهد: «آن‌طور که من متوجه شده‌ام در موزه‌ آستان قدس رضوی علاوه‌بر اینکه در بهترین شرایط از نمونه‌های نفیس نگهداری می‌شود، آن‌ها را برای انجام تحقیقات نیز در اختیار محققان قرار می‌دهند و به نظر من، بهره‌ بردن علمی از هر چیزی، بهترین راه برای حفظ داشته‌هاست زیرا اگر شیئی بدون استفاده‌ در پیشرفته‌ترین ویترین‌ها نگهداری شود هیچ سودی ندارد اما برای مثال اگر روی همین سکه‌های کشور ارمنستان تحقیقات تخصصی صورت گیرد، می‌توان تاریخچه‌ای از ضرب سکه‌های ارمنستان تهیه کرد و بسیاری از مردم از آن استفاده کنند».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.