اگر کسی کتاب «صعود چهل ساله؛ بررسی دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی بر اساس دستاوردهای بین‌المللی» را دیده یا کتاب «گام تمدن ‌از؛ بسط بیانیه گام دوم انقلاب با تکیه بر اسناد بین‌المللی» را از نظر گذرانده باشد، شاید در وهله نخست برایش باورپذیر نباشد این‌ها خروجی هسته‌ای پژوهشی در یک مسجد و با محوریت یک امام جماعت باشد.

تولد یک اندیشکده در مسجد

آغاز دهه آخر ماه شعبان که به دهه نکوداشت مساجد نیز نامیده شده، شاید بهانه خوبی باشد تا در مورد ماجرای این تیم پژوهشی و نسبتش با مسجد بیشتر حرف بزنیم. حجت الاسلام محسن فوجی از اعضای اصلی این هسته پژوهشی، شکل‌گیری این تیم پژوهشی در مسجد امام رضا(ع) دانشگاه فردوسی مشهد را روایت می‌کند. 

یادم می‌آید عکسی از بازدید یکی از نزدیکان رهبر انقلاب از مجموعه‌ شما منتشر شد. همین ابتدا به نظر بد نیست از ماجرای این دیدار بپرسم و اینکه آیا نقطه نظری از طرف شخص رهبری نیز به شما منتقل شد یا خیر؟

کتاب «صعود چهل ساله» و «گام تمدن‌ساز» که کار شد، یکی از نزدیکان رهبر انقلاب به دفتر «تیم پژوهشی سُعدا» آمدند؛ از فضای کلی کار و حرکتی که انجام داده بودیم قدردانی کردند و گفتند حضرت آقا گفته‌اند «قلب من را شاد کردید». جمله خود آقا این بوده و بعد گفته بودند تور دستاوردها راه بیندازید و کاری کنید که دستاوردهای انقلاب اسلامی به گوش همه مردم برسد. 

حالا برویم سروقت اصل ماجرا! شکل‌گیری تیم پژوهشی سُعدا چطور کلید خورد؟

محور ماجرا امام جماعت مسجد امام رضا(ع) دانشگاه یعنی حاج آقای راجی است. من اصل ویژگی را در این می‌بینم که خود ایشان علاقه شدیدی به انقلاب و دفاع از آن داشتند، مضاف بر اینکه دارای روحیه فعالی برای پاسخ به شبهات و پرسش‌های مردم نیز بودند. با توجه به روحیه جست‌وجوگری قوی ایشان که بنابر قاعده «ان جائکم فاسق...» اگر شبهه‌ای مطرح ‌شود ایشان به جد پیگیر هستند تا پاسخ مناسبی برای آن پیدا کنند.

جرقه نخست تشکیل یک تیم از اهالی مسجد دانشگاه برای پاسخ به این شبهات کجا زده شد؟

جرقه نخستین کار تیمی در مسجد از نقد علمی سند ۲۰۳۰ خورد که بعد به این نتیجه رسیدیم می‌شود این مدل را ادامه داد. نتیجه تلاش‌های ایشان از سال ۹۱ به عنوان امام جماعت درنهایت منجر به نخستین خروجی تیم پژوهشی در سال ۹۵ شد. تمام فضای کار تیمی که منجر به انتشار کتاب «نقد علمی بر سند۲۰۳۰» شد در مسجد شکل گرفته بود. 

اکنون که این تیم به اندیشکده بدل شده، نوع تعامل و ارتباط با مسجد چطور است؟ ادامه پیدا کرده یا به طور کامل قطع شده است؟

از آنجایی که این تیم باید شبانه‌روزی و به صورت تخصصی کار می‌کرد، مکانی را گرفتیم تا بتوانیم تمام وقت کار کنیم. هنوز هم جذب نیروهای ما از طریق مسجد است یعنی آن جمع ۳۰-۲۰ نفره پژوهشگران پاره وقت ما همان بچه‌های مسجد دانشگاه هستند و حلقه ارتباطی‌مان نیز همان مسجد دانشگاه است. یکی از حلقه‌های اصلی قرار و ملاقات‌ها همان موقع نماز مغرب مسجد امام رضا(ع) است.

به نظر شما مدل پیاده شده در مسجد دانشگاه فردوسی می‌تواند در سایر دانشگاه‌ها نیز پیاده شود؟ می‌توان از الگو صحبت کرد یا این قضیه خیلی فردمحور است و به امام جماعتی با ویژگی‌های شخصیتی آقای راجی نیاز است؟

طبیعتاً آن رهبر یا به تعبیر بهتر امام جماعت مسجد باید برخی ویژگی‌های فردی داشته باشد تا بتواند آن مجموعه را به آن سمت سوق دهد.

 اگر امام جماعتی دارای روحیه میدانی و اهل کار اجرایی و فعالیت میدانی بوده و در این قضیه فعال باشد، می‌تواند آن مسجد را به یک مسجد محوری در سطح شهر که کارهای میدانی و اجرایی قوی انجام می‌دهد بدل کند. حالا اگر یک امام جماعتی در زمینه‌های فکری، علمی و پژوهشی قوی باشد و آن ویژگی پر جنب و جوش بودن را داشته باشد می‌تواند آن مسجد و اعضایش را به هسته پویا و فعال پژوهشی بدل کند. مشخص است برای یک مسجد دانشگاه که نیروهای آن بیشتر نیروهای فکری هستند و از آن‌ها کار علمی انتظار می‌رود چنین امام جماعتی که انرژی و توان کار پژوهشی و محتوایی دارد به درد می‌خورد. ما به راحتی می‌توانیم این الگو را در نقاط دیگر گسترش دهیم به این شرط که خود امام جماعت هم این روحیه پژوهشی را داشته باشد و به مرور از بین نمازگزارانش افراد مستعد را جذب کند.

انتظار نداریم مسلط به زبان انگلیسی باشد و بتواند در این سایت‌ها بچرخد ولی این انتظار هست از مخاطبانش که دانشجوی رشته‌های مختلف هستند استفاده کند. نکته اینجاست آن مبنا و هدف‌گذاری باید توسط رهبر این تیم شکل بگیرد البته آن مبنا، مبنایی است که باید از دین و قرآن و مسجد بیرون بیاید.

ما وظیفه مسجد را روشنگری و حضور فعال در ذهن مردم می‌دانیم چرا که مثلاً یک روایت از امیرالمؤمنین(ع) داریم که می‌فرمایند: به هشت دلیل به مسجد بروید که یکی از آن‌ها دانش سودمند است. مردمی که به مسجد می‌روند باید حرف جدید بشنوند یعنی مسجد باید به آن‌ها دانش سودمند بدهد. پس کارکرد اصلی مسجد رشد فکری و عقلی است چرا که قرآن و همه این مدل آموزه‌های دینی ما محوریتش بر همین اساس است. در مسجد این نیروها تربیت می‌شوند تا بتوانند این نیاز جامعه را -که مثلاً امروز پاسخ به سند ۲۰۳۰ یا زمانی دیگر کارآمدی نظام است- آماده کنند.

شاید کسی بپرسد تأکید بر موضوعات علمی برای مسجد دانشگاه شاید جواب بدهد ولی در مورد مسجد بازار و کارکردهای آن چه باید کرد؟

در خود مسجد امام رضا(ع) دانشگاه هم مظاهر غیرپژوهشی و علمی داریم. برای نمونه در خود مسجد اولاً بحث ازدواج بچه‌ها مطرح و تلاش شد افراد با کفویت اعتقادی و رفتاری با همدیگر آشنا شوند و الان شاید نزدیک به ۲۰۰ ازدواج اتفاق افتاده است. بحث بعدی نیز که در مسجد پیگیری کردیم مسئله اشتغال بچه‌ها بود، حتی در مورد مسئله سربازی افراد پیگیر بودیم تا طرح پژوهشی بگیرند. طبیعتاً اهل مسجد نیازهایی دارند که وقتی دور هم جمع می‌شوند به خوبی می‌توانند حلش کنند. یکی از کارکردهای مسجد نیز همین است که مردم دور هم جمع شوند تا مشکلات همدیگر را حل کنند. 

شما که تجربه حضور در دانشگاه و بودن در کسوت یک دانشجو را دارید و طلبه هم هستید، اگر بخواهید درباره وضعیت مساجد آسیب‌شناسی داشته باشید، به چه نکاتی اشاره می‌کنید؟

اگر به پرسش قبلی مثالی را اضافه کنم پاسخ به این سؤال نیز آسان‌تر خواهد شد. در مسجد بازار چون کاسب و مغازه‌دار و این‌ها زیاد بودند حاج آقا سعی کرده بودند متناسب با زمان کم آن‌ها مثلاً نماز را سریع و متناسب با کار آن‌ها بخوانند تا بازاریان بتوانند نماز اول وقت بخوانند. جدا از آن در بحث‌های مالی‌شان، بازاری‌ها چون هر روز چک دارند و جنس مبادله می‌کنند پول خرد در حد ۵-۴ میلیون تومان نیاز دارند؛ این جور نیازها برایشان زیاد پیش می‌آید. یک اتفاق در بازار آنجا این بود فردی نزول می‌داد و متأسفانه بعضی از بازاری‌ها هم گرفتارش شده بودند. حاج آقا با دو سه خیّر بازار صندوقی در مسجد راه انداخته و ۵۰-۴۰ میلیون پول داخلش گذاشته بودند که با معرفی مسجد و شناختی که در مسجد داشتند، پول قرض می‌دادند.

 قانونشان نیز این بود که ۳ میلیون تومان می‌دادند و یک‌ماهه پس می‌گرفتند.

در زمینه آسیب‌شناسی نیز به نظرم مسئله اصلی در مساجد این است که خود امام جماعت باید پیگیر و فعال باشد و در مسائل ورود کند؛ یعنی هر طرحی که می‌خواهد اتفاق بیفتد خودش حضور داشته باشد و طرح‌های مختلف را شروع کند و ذهن پر ایده‌ای داشته باشد. به تعبیری هم ایده داشته و هم خودش در میدان فعال باشد و ورود و حرکت کند. مردم پای کار ایده هستند به شرط اینکه امام جماعت خودش ایده‌پرداز باشد و بتواند ایده‌های جدید را مدیریت کند، خودش پای کار باشد، استارت کار را بزند و بعد کار را واگذار کند. دوم اینکه به افراد میدان دهد تا افراد با سلیقه خودشان کارها را انجام دهند. ما این را در فضای کار دانشجویی تجربه کردیم. من تفاوت‌ها را در این قضیه می‌بینیم که برخی بعضاً سعی می‌کنند در کار تشکل‌ها دخالت کنند و نظر بدهند.بنابراین امام جماعت باید پیگیر و پای کار باشد و بعد مردم را مشارکت دهد تا مردم خودشان بیایند و آن کار را دست بگیرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.