به تازگی انتشارات سوره مهر داستان «بابای نه سالگی» را پس از ۱۰ سال منتشر کرده است. این کتاب که در سال ۹۰ برگزیده کتاب سال دفاع مقدس کودک و نوجوان شده است، حدود ۱۰ سال در غفلت و فراموشی بود اما حالا با عوض شدن انتشارات، در قطع و اندازه جدید منتشر شده است.

بچه‌ها داستان دفاع مقدسی می‌خوانند؟

«بابای نه سالگی» روایت دختر شهیدی است که در سن ۹ سالگی متوجه می‌شود پدر اصلی‌اش به شهادت رسیده است.

با بهناز ضرابی‌زاده، نویسنده نام‌آشنای ادبیات دفاع مقدس و نویسنده «بابای نه سالگی» درباره این کتاب و چند و چون ادبیات کودک و نوجوان دفاع مقدس گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید.

«بابای نه سالگی» سوژه خاصی دارد. چه شد که این سوژه را برای نوشتن داستان انتخاب کردید؟

 یکی از دوستان داستانی از خانواده شهیدی نقل می‌کرد که دخترشان در ۹ سالگی متوجه شده پدرش، پدر واقعی او نیست و پدر اصلی‌اش به شهادت رسیده است و خانواده بنا به دلایلی این مسئله را به دختر نگفته بودند. این داستان برای خود من بسیار جالب و جذاب بود و تصمیم گرفتم همین مسئله را دستمایه کتاب «بابای نه سالگی» قرار دهم. موضوع این داستان بیشتر به فرزندخواندگی و پدرخوانده برمی‌گردد البته با نگاه به فرزندان شهیدی که مادران آن‌ها پس از شهادت پدرشان ازدواج کرده‌اند و در حقیقت فرزندخوانده شدند. در این قصه، ناپدری در حقیقت عموی همین دختر است البته من برای نوشتن این داستان خیلی از تخیلم استفاده کرده‌ام اما در چاپ اول، کتاب را به همان زهراخانم فرزند سردار شهید صفدر ترکمان و به تمام فرزندان شهیدانی که به نوعی درگیر این مسئله شده بودند، تقدیم کردم.

اگر بخواهید داستان‌های دفاع مقدس کودک و نوجوان را آسیب‌شناسی کنید، به چه مواردی اشاره می‌کنید؟

 ما در ادبیات دفاع مقدس بزرگسال ایده‌های تازه و خوبی داشته‌ایم اما در حوزه کودک و نوجوان وضعیت خوب و درخشانی نداریم. در حوزه نوجوان کارهای خوبی منتشر شده اما اندک هستند و جوابگوی نیاز ما نیستند. آثاری مثل «هستی» نوشته فرهاد حسن‌زاده، «گردان قاطرچی‌ها» نوشته داود امیریان، آثار آقای شاه‌آبادی، آثار محمدرضا بایرامی و کتاب «دشتبان» احمد دهقان از آثاری هستند که بسیار بر دل من نشسته‌اند. مدتی نویسندگان ما در گروه سنی نوجوان دفاع مقدس آثار خوبی نوشته‌اند اما اکنون علاوه بر اینکه در حوزه کودک دفاع مقدس خیلی ضعیف هستیم، در حوزه نوجوان هم به همان شکل ادامه داده‌ایم. یعنی دیگر کار خوبی منتشر نمی‌شود و کلاً آثار کمتری تولید می‌شود.

با توجه به حضور شما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چرا نقش کانون در تولید ادبیات کودک و نوجوان دفاع مقدس چندان پررنگ نیست؟

 خلأهای حوزه دفاع مقدس را نمی‌توان به ناشر خاصی ربط داد. باید نویسنده‌های ما علاقه‌مندی، ظرفیت، توجه و دغدغه نوشتن این گونه آثار را داشته باشند. وقتی اثر خوبی خلق شد، قطعاً ناشر کارِ خوب را می‌گیرد و منتشر می‌کند. اتفاقاً کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مدتی بود که کارهای خوبی با این موضوع منتشر می‌کرد ولی به نظر من این می‌تواند سلیقه نویسنده باشد که در این موضوع ورود پیدا کند یا نه. برای این کار باید جنبش و جریانی در حوزه کودک و نوجوان اتفاق بیفتد تا توجه نویسندگان به این موضوع جلب شود و به نوعی تشویق شوند. مثل کاری که حوزه هنری در حوزه انقلاب انجام می‌داد و هر سال با جایزه‌های خوب جشنواره را برگزار می‌کرد. همان جشنواره دفاع مقدس موجب شد آثار زیادی با موضوع انقلاب نوشته و منتشر شود. در حوزه کودک و نوجوان دفاع مقدس لازم است که متولیان امر این دغدغه را از این طریق برای نویسنده‌ها ایجاد کنند و با ابزار جشنواره‌ نویسندگان را ترغیب به نوشتن در حوزه دفاع مقدس کنند. 

اتفاقاً چندین سال است جایزه دفاع مقدس برگزار نمی‌شود و جوایز مطرح دیگر هم بخش کودک و نوجوان ندارند و این حوزه کاملاً مغفول مانده است.

 جوایز ادبی مشوق‌های خوبی هستند تا هم استعدادهای خوبی به ظهور و بروز برسند و هم نویسنده‌های حرفه‌ای به این سمت ترغیب شوند. ضمن اینکه نوشتن برای کودک در حوزه دفاع مقدس سخت است و باید از کسانی که برای این گروه سنی می‌نویسند حمایت بیشتری شود. اتفاقاً برای گروه سنی کودک و نوجوان موضوعات زیادی برای نوشتن وجود دارد. کتاب خود من در جایزه ادبیات کودک و نوجوان دفاع مقدس مقام نخست را کسب کرد و ما می‌توانستیم روی چاپ حاضر همین برگزیده بودن را بنویسیم که از آن غفلت شد. اما پس از اینکه کتاب جایزه گرفت اتفاق خاصی برایش نیفتاد. در حالی که با این جایزه، کتاب باید دیده می‌شد و به خوبی توزیع می‌شد. قطعاً این اتفاق برای کتاب‌های خوب دیگر هم افتاده است. می‌خواهم بگویم اگر کتاب خوبی هم تولید شود مشکلاتی مانند خلأ توزیع و تبلیغ سبب می‌شود کتاب دیده نشود. 

به عنوان آخرین پرسش بگویید آیا بچه‌ها داستان دفاع مقدسی را می‌خوانند؟

نباید برای بچه‌ها از تلخی‌های جنگ بنویسیم چون آن‌ها ظرفیت لازم را برای درک غم‌ها و سختی‎های جنگ ندارند. به نظر من ما باید از ابعاد دیگری به این قصه نگاه کنیم؛ مثلاً از دریچه امید، سازندگی و ایثار به جنگ نگاه کرد چون این‌ها موضوعاتی هستند که می‌توان به آن‌ها پرداخت و برای بچه‌ها الگوسازی‌های خوبی کرد. البته ما می‌توانیم به ادبیات فانتزی هم ورود پیدا کنیم و از قهرمان‌های شهیدمان الگوهای خوبی به بچه‌ها بدهیم. باید از ابعاد مختلفی به این مسئله نگاه کنیم. اگر چنین باشد، بدون تردید ادبیات کودک و نوجوان دفاع مقدس خواننده خواهد داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.