قیمت ها را برای خودشان روی بسته بندی درج می کنند تا حرف دولت زمین نماند اما در عمل قیمت فروش مرغ آزاد در کشتارگاه حدود ۳۰ هزار تومان است.

فروش مرغ دولتی به قیمت آزاد در مشهد/ مسئولان بی اطلاعند؟

 قصه پرغصه پرکشیدن مرغ از سفره مردم، دیگر به یک داستان تکراری تبدیل شده است. مرغ یا نیست و یا گران است، آنهم در آستانه فرارسیدن ماه مبارک رمضان. هرچند مسئولان استانی با جدیت در پی رفع این مشکل هستند و بابرگزاری جلسات متعدد تنظیم بازار و تشکیل قرارگاه و... می خواهند شاخ مرغ را بشکنند اما درعمل این مرغ است که حرفش را برکرسی نشانده و پیروزمندانه "قد قد" می کند.

تردیدی نیست که مدیران استانی بسیاری از کارهای ریز و درشت خود را معوق کرده و پرونده مرغ را بالا آورده اند تا بتوانند قیمت آن را پایین بکشند اما در عمل هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است. مشخص است که این روزها قیمت مرغ یک پا دارد آنهم گران. به راستی مشکل مرغ از کجا آب می خورد؟

قیمت های دولتی روی بسته بندی مرغ را برای خودشان می زنند

چند روزی است که دولت قیمت قانونی فروش مرغ را ۲۴هزار و ۹۰۰ تومان اعلام کرده است اما مشکل مرغ همچنان پابرجاست. به همین دلیل و به صورت ناشناس به چند فروشگاه در سطح شهر مراجعه کردم تا ببینم آیا می توان با قیمت دولتی از بازار مرغ تهیه کرد یا خیر.

ابتدا به فروشگاهی رفتم که رونق خوبی داشت و مرغ هایش از پشت شیشه یخچال به مردم چشمک می زدند. چندین مشتری نیز در مقابل فروشگاه ایستاده وقصد خرید داشتند. از همان پشت شیشه به خوبی قیمت ۲۴هزار و ۹۰۰ تومان و تاریخ روز روی بسته بندی مرغ ها مشاهده می شد اما فروشنده قیمت را ۳۱ هزارتومان اعلام کرد. وقتی علت این تناقض را پرسیدم طلبکارانه به من گفت: خودم از کشتارگاه ۲۹ هزار و پانصد تومان می خرم. چگونه ۲۴هزار و ۹۰۰ تومان بفروشم.

پرسیدم مگر خود کشتارگاه این قیمت را روی بسته بندی ها درج نمی کند. پس چگونه مرغ را نزدیک ۳۰ هزارتومان با شما حساب می کند؟ گفت: قیمت ها را برای خودشان درج می کنند تا حرف دولت زمین نماند اما در عمل قیمت فروش مرغ آزاد در کشتارگاه همین است. تنها مقداری مرغ با قیمت دولتی را به صورت سهمیه به چند فروشگاه تحویل می دهند تا هر که خواست با کارت ملی و ایستادن در صف بتواند مرغ ۲۴ هزار و ۹۰۰ تومانی تهیه کند. باقی مرغ ها را هم همانگونه و با درج قیمت دولتی روی بسته بندی آن روانه بازار می کنند اما فروشش آزاد است.

صحبت های این فروشنده را نمی توانستم باور کنم. احتمال می دادم که او شخصی زیاده خواه است و سهمیه توزیع مرغ دولتی داشته اما همه را به مردم ارائه نداده است واکنون در حال آزاد فروشی سهمیه دولتی است. یا اینکه این مرغ ها را از یکی از همکارانش که مجوز داشته با قیمت مناسبی برداشته و اینجا آزاد می فروشد. اینکه کشتارگاه با حضور ناظران دولتی و کنترل های روزمره بتواند به همین راحتی تخلف کند برایم ناممکن به نظر می رسید.

مرغ هم مثل روغن است

به یکی دیگر از فروشگاه های عرضه مرغ سر زدم. فروشگاهی که لامپ های نئون نامش برروی شیشه های مغازه یکی در میان خراب و خاموش بود اما مشتری های نسبتا زیادی برای خرید مرغ داشت. حکایت درج قیمت دولتی روی بسته بندی های مرغ و فروش آزاد او نیز شبیه فروشگاه قبلی بود با این تفاوت که مرغ را کیلویی ۳۳ هزارتومان می فروخت و مدعی بود که ۳۱ هزارتومان از کشتارگاه خریداری کرده است.

از این فروشنده هم علت تناقض قیمت درج شده روی بسته بندی مرغ و فروش آزاد آن را پرسیدم و گفت: مگر روغن را با همان قیمت درج شده به شما می فروشند که انتظار داری مرغ هم همینطور باشد. دیروز رفتم روغن بخرم قیمت روی بسته بندی حدود ۵۰ تومان بود اما فروشنده همان روغن را بالای صدهزارتومان به من فروخت. مرغ هم مثل روغن است.

او همانطور که درحال قطعه کردن مرغ برای دیگر خریداران بود، آهی کشید و گفت: تازه باید این نکته را در نظر بگیری که من مستقیما از کشتارگاه خرید نمی کنم. واسطه ای مرغ ها را خریداری می کند و برای من می آورد اما او هزینه چندانی را بر نمی دارد، دلیل اصلی تفاوت قیمت مربوط به قیمت های صوری درج شده روی بسته بندی و فروش آزاد آن در کشتارگاه است.  

مرغ ندارم، چه آزاد و چه دولتی

سراغ یکی دیگر از فروشندگان مرغ رفتم که هیچ مشتری ای در مغازه او نبود و به جای فروش مرغ مگس می پراند. به او گفتم مرغ می خواهم که در جواب عنوان کرد: مرغ ندارم، چه آزاد و چه دولتی، اما هرچه پاچین و دل و جگر و ران مرغ بخواهی موجود است. درواقع مرغ هایش را فروخته و فرآورده های مرغی اش مانده بود.

می دانستم که فروشنده تمایل دارد با سوالات من از بیکاری خارج شده و سفره دل رنگارنگ و بدون مرغش را همان وسط مرغ فروشی برایم پهن کند. پس از او پرسیدم که چرا بیشتر مرغ نمی آوری تا سود بیشتری نصیبت شود و او جواب داد: مرغ سوددهی زیادی ندارد، چه مرغ دولتی و چه آزاد. اما مجبورم برای مغازه بیاورم تا جنسم جور شود. تازه همین دل و جگر و پاچینی که می بینی را به واسطه خرید مرغ به من می دهند. درواقع شرط می گذارند که مرغ بردارم تا متعلقاتش را نیز به من بدهند. فروش گوشت که کم است، اگر این ها را نداشته باشم و نتوانم بفروشم پس چطور گذران زندگی کنم؟

من قانع شده بودم اما او به حرف هایش ادامه داد و گفت: یادت هست مدتی پیش مرغ کیلویی ۸ هزارتومان بود. این دولت آن را به ۴۰ هزارتومان رساند و اکنون با منت به قیمت ۲۵ هزارتومان به مردم می فروشد. تازه باید کلی در صف ایستاد و وقت گذاشت که شاید بتوان به مرغ ۲۵ تومانی رسید و شاید هم نصیبت نشود.

از او پرسیدم که قطعه بندی مرغ ممنوع شده است اما شما ران مرغ داری، آن را از کجا می آوری؟ او پاسخ داد: مجبورم خارج از سیستم دولتی و به صورت غیرمجاز تهیه کنم تابتوانم جواب مشتریان را بدهم. خیلی ها مرغ پیدا نکرده و به ران مرغ بسنده می کنند.

از او خداحافظی کردم و در ادامه به چند فروشگاه دیگر نیز سر زدم تا علت تفاوت قیمت فروش مرغ به صورت آزاد که بیش از ۳۰ هزارتومان بود را با قیمت دولتی که روی بسته بندی آن درج شده است، متوجه شوم اما حرف های مشابه هم شنیدم. هوا دیگر تاریک شده بود اما تقریبا برایم مثل روز روشن بود که فروشندگان مرغ، متخلفان اصلی نیستند. امکان پذیر نیست که این همه فروشگاه، مرغ را با قیمت دولتی از کشتارگاه تهیه کنند اما به قیمت آزاد بفروشند. یکی دوتا که نیستند. احتمالا آب از کشتارگاه آلوده می شود.

 وعده های بی نتیجه

بیایید کمی به عقب تر برگردیم. به روزهای آخر اسفندماه ۹۹. زمانی که رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی به عنوان متولی اصلی تولید و توزیع گوشت مرغ در استان از اقدامات فراوان این سازمان در جهت کنترل قیمت مرغ یاد و اعلام کرد: "در تولید مرغ با توجه به سرانه نیازی که سازمان صمت اعلام کرده است در خراسان رضوی هیچ کمبودی نداریم. "

همچنین اورانی در آن جلسه به خبرنگاران و مردم اطمینان داده بود که با اقدامات انجام شده به میزان کافی جوجه ریزی انجام شده و در نوروز و ماه مبارک رمضان مرغ به وفور در بازار با قیمت مناسب یافت خواهد شد.

اکنون نیمه اول فرودین ماه ۱۴۰۰ به پایان رسیده و در آستانه فرارسیدن ماه رمضان هستیم. بازدیدهای میدانی حاکی از آن است که هیچ کدام از این وعده ها به سرانجام نرسیده است. حتی شاید بتوان گفت که مشکل تهیه و خرید مرغ در سال جدید نسبت به اسفندماه سال گذشته، بیشتر شده است. هر سال دریغ از پارسال!

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.