۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۸
کد خبر: 750403

ماجرای فایل صوتی ظریف که برای نخستین بار از رسانه معاند سعودی ایران اینترنشنال پخش شد، همچنان با پیامدهای سیاسی- امنیتی همراه است. این رخداد تلخ دارای دو وجهه قابل تأمل است. اولاً چگونگی درز پیداکردن این فایل صوتی و ثانیاً خطای راهبردی وزیر خارجه کشور که مهم‌تر از اولی است. طبیعتاً جرم نشت اطلاعات با شناسایی عوامل آن و برخورد قانونی پاسخ داده خواهد شد؛ اما پیامد اظهارات ضدامنیت ملی از زبان بالاترین مقام وزارت خارجه کشور -که به‌مثابه دست‌انداز در مسیر منافع ملی است- چگونه جبران خواهد شد؟! این قلم به بررسی ابعاد این خطای راهبردی می‌پردازد. 

۱. تاریخ روابط بین‌الملل، حکایت از سرّی و پنهان بودن امور دیپلماتیک دارد. هرچند عصرجدید وجوه دیپلماسی عمومی را رونق بخشیده است؛ اما همچنان حفظ اسرار، هنر یک دیپلمات است. حال باید پرسید چگونه ظریف با ادعای تخصص و تجربه، قبل از اتمام مأموریتش در دستگاه دیپلماسی و درخلال مذاکرات هسته‌ای سخنانی ضدمنافع ملی به زبان آورده است؟ جناب ظریف نمی‌داند این اظهارات درخلال مذاکرات -که با هدف برداشتن تحریم است- سبب تضعیف روابط ایران با متحدان راهبردی‌اش همچون روسیه می‌شود؟ آیا عبارتی از جنس بی‌مهری به راهبرد مقاومت دستاویزی برای بهره‌برداری دشمن نخواهد شد. گواه این ادعا دقیقاً توییت پمپئو است. وی می‌نویسد: «ترور [شهادت] سلیمانی توسط دولت ما تأثیر گسترده‌ای بر ایران و خاورمیانه داشته است اگر حرف مرا قبول ندارید از ظریف بپرسید!».

۲. بی‌تردید اظهارات نسنجیده ظریف درباره سیاست‌های کلی نظام، یک رفتار غیرحرفه‌ای است. در واقع مصاحبه چندساعته ظریف، پیام اختلاف در جبهه خودی و تضاد «میدان» و «دیپلماسی» را مخابره کرد. این اظهارات تعجب‌برانگیز درحالی است که در همه دنیا، از جمله در ایالات متحده، وزیرخارجه نقشی خارج از دایره سیاست‎های کلی آن کشور ندارد. وزیر خارجه ایالات متحده، مجری سیاست‌های بالادستی دولت آمریکا است؛ بنابراین هیچ‌گاه شنیده نشده وزیر خارجه آمریکا سیاست‌های میدانی آمریکا را مبنی بر حضور در غرب آسیا، یا تمرکز بر حوزه پاسفیک و شرق آسیا -که هزاران کیلومتر با آن‌ها فاصله دارد- مغایر با دیپلماسی آن کشور قلمداد کند؛ اما متأسفانه ظریف؛ مغایر با اصول اولیه و اساسی سیاست‌خارجی و امنیت ملی سخن رانده است.

۳. تعابیر ظریف نسبت به شهید والامقام حاج‌قاسم سلیمانی دقیقاً نقطه مقابل با ارادت و دلبستگی ملت ایران به این مرد آسمانی است. تشییع ده‌ها میلیونی پیکر مطهر حاج قاسم، بر اساس شاخص‌های دموکراسی، نشان از اراده ملی و همراهی مردم با سیاست میدان است. از این رو چگونه وزیر همین ملت، قرائتی متفاوت از مطالبه اکثریت را در ذهن دارد؟! و دقیقاً اظهاراتی در مقابل اراده ملی مطرح می‌سازد. این اظهارات اگر بی‌اعتقادی ظریف به آرمان‌های انقلاب و ملت ایران برداشت نشود؛ حتماً خطای راهبردی در تضعیف اراده عمومی ملت ایران است.    

۴. دوقطبی‌سازی یا شکل‌دادن به دوگانه‌های کاذب، سناریوی نخ‌نمای جریان غرب‌گرا در مسیر انتخابات پیش ‌رو است. این رویکرد نخستین بار با دوگانه چرخ اقتصاد- چرخ سانتریفیوژ در انتخابات ۹۲ مطرح شد. در طول این سال‌ها دولتمردان بارها برای فرار از پاسخگویی، دوگانه‌هایی همچون مذاکره و جنگ، تعامل و تقابل را در جامعه تداعی کرده‌اند. ازاین‌منظر اظهارات ظریف دقیقاً همان جرقه دلخواه جریان غرب‌گرا برای دوقطبی سازی میدان و دیپلماسی درجامعه است. یعنی تئوریزه شدن دوگانه کاذب چرخ معیشت و چرخ مقاومت در انتخابات ۱۴۰۰. اما زهی خیال باطل که  پنجه در کاکل آفتاب-بخوانید حاج قاسم- باعث شد مکر دشمن برملا شود. چرا که «درافتادن» با مرد میدان، «ورافتادن» دارد. در نتیجه  اگر ظریف دانسته یا ندانسته در این سناریوی کثیف سیاسی قرار گرفته است؛ او برندۀ بازی نیست؛ بلکه او قربانی جریان غرب‌گرا شد و پیامد اظهاراتش ضد منافع و امنیت ملی قابل ارزیابی است.    

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.