۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۲
کد خبر: 751022

غائله دوباره در فرغانه!

مرصاد جمالی، کارشناس امنیت بین‌الملل

۴۰ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی تنها گوشه‌ای از مصائب تقسیم مرزی دره فرغانه بوده که بین سه کشور ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان است. این مرزبندی‌ها پس از فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری‌های جدید در آسیای مرکزی، همواره محل درگیری‌های خونباری بوده که دامنه آن نه تنها کاهش نیافته بلکه روز به روز بیشتر شده است. این بار هم شاهد استفاده گسترده از سلاح گرم بودیم، چیزی که در این وسعت سابقه نداشته است.

ریشه بحران اخیر به تقسیم‌بندی‌های پس از ۱۹۹۱ بازمی‌گردد. جایی که دره حاصلخیز فرغانه بین سه کشور ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان تقسیم شد ولی پس از گذشت ۳۰ سال، همچنان مرزبندی‌ها مورد اختلاف است و هر از چند گاهی بحرانی اینچنینی رخ می‌دهد که جان و مال مردم این منطقه را به طور جدی تهدید می‌کند. به‌تازگی نیز شهر مرزی ایسفارا، واقع در شمال تاجیکستان و در مرز با قرقیزستان محل بحران جدیدی بود.

بحران از آنجا آغاز شد که دولت تاجیکستان تصمیم گرفت در تأسیسات آبی رودخانه ایسفارا، دوربین‌های نظارتی نصب کند تا نظارت بر این رودخانه افزایش یابد. از طرفی این رودخانه محل اختلاف دو کشور است و قرقیزستان این اقدام را تحریک‌برانگیز خواند اما پیش از اقدام عملی این دولت، عده‌ای از افراد ساکن مرز، اقدام به گشودن آتش علیه نیروهای تاجیک کردند که دامنه بحران را گسترش داد تا اینکه پس از کشته شدن دست کم ۴۰ تن، با گفت‌وگوی وزیران خارجه دو کشور، آتش‌بس برقرار شد. تاجیکستان و قرقیزستان ۹۷۲ کیلومتر مرز مشترک دارند. از زمان فروپاشی شوروی تا امروز دو کشور همسایه تنها بر سر تعیین و علامت‌گذاری نزدیک ۵۲۰ کیلومتر خط مرزی به توافق رسیدند و بقیه این مرزها مورد مناقشه است. چیزی که به دلیل تقسیم‌بندی‌های نادرست مرزی، آسیای مرکزی را همواره آسیب‌پذیر و ناامن کرده است. اما این نخستین بحران خونبار این منطقه نیست.

اتفاقات ناگوار سال ۲۰۰۵ در اندیجان ازبکستان و بنابر برخی ادعاها کشته شدن هزار و ۵۰۰ نفر از معترضان به دست نیروهای امنیتی ازبکستان که دولت این کشور ادعا می‌کرد حزب تحریر موجب آن شده، موجی از واکنش‌های جهانی را در پی داشت به‌طوری‌که حتی روابط ناتو و ازبکستان را دچار تغییرات زیادی کرد و موجب شد رئیس جمهور وقت، در نشست ناتو در استکهلم حاضر نشود. همچنین از دیگر موارد قابل توجه، مشکلات تاجیک‌هایی است که به علت تقسیم‌بندی‌های نادرست پس از ۱۹۲۱ در ازبکستان زندگی می‌کنند و همواره مورد ستم ازبک‌ها قرار دارند. این مردمان حتی در بسیاری از سرشماری‌ها حذف می‌شوند تا نتوانند به حقوق عادی خود دست یابند.

نگاهی به نقش روسیه

در این میان، باید به نقش روسیه در این بحران‌ها توجهی ویژه داشت. روسیه پس از فروپاشی، به دلیل وجود تأسیسات گوناگون شوروی در مناطق تازه استقلال‌یافته و میراث آن برای روسیه، حضور خود را همچنان حفظ کرد. البته این حضور تنها حضوری فیزیکی نبود بلکه این کشور به لحاظ سیاسی نیز سعی در نقش‌آفرینی در منطقه داشته است. از جمله این موارد می‌توان به بحران اخیر ایسفارا اشاره کرد که تأثیر روسیه بر شکل‌گیری آتش‌بس مشهود بود. تماس دو وزیر خارجه تاجیکستان و قرقیزستان به طور حتم تأثیری شگرف بر توقف درگیری‌ها داشت اما این تماس با پیشنهاد مسکو و با توصیه‌ای جدی همراه بود که نیمه پنهان ماجرای تماس تلفنی ذکر شده است. اما چرا مسکو مایل به حل هرچه سریع‌تر بحران بود؟

منطقه آسیای مرکزی پس از کنفرانس لیسبون و تصویب خروج ناتو از این منطقه در سال ۲۰۱۴ بار دیگر با حضور روسیه روبه‌رو شد که تا حد زیادی با تمایل رهبران منطقه، شکلی جدی‌تر پیدا کرد؛ زیرا با خروج ناتو، این کشورها نیاز به متحدی توانا داشتند تا از پس مشکلات امنیتی و اقتصادی خود برآیند. بر این اساس روسیه به هیچ وجه مایل نیست با امنیتی شدن فضای سیاسی منطقه، پای دیگر رقیبانش به این کشورها باز شود. به این ترتیب تمام سعی خود را می‌کند بحران‌های آسیای مرکزی را به سرعت به حالت منجمد نگه دارد تا هم دست خود را برای استفاده از آن‌ها باز گذاشته و هم از حضور رقیبان اصلی خود جلوگیری به عمل آورد، درست مانند بحران قره‌باغ در قفقاز جنوبی که روسیه با این راهبرد هم بحران را مهار و هم نقش خود را تثبیت کرد. با این تفاسیر، اگرچه بحران ایسفارا به طور موقت پایان یافت، اما باید شاهد درگیری‌های جدیدی باشیم که این دره به طور طبیعی ظرفیت آن را دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.