۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۲
کد خبر: 751153
بن سلمان را یادتان باشد

این روزها در محافل مختلف خبری از چرخش بن سلمان به سمت ایران برای برقراری رابطه دوباره سخنان مختلفی به میان می‌آید و گفته می‌شود عربستان ناگهان در یک چرخش عجیب تصمیم گرفته است که روابط خود را با ایران اصلاح کند.

این حتما خبر خوبی برای ملت مسلمان در سراسر جهان است که دو کشور بزرگ اختلافاتشان را کنار گذاشته و بتوانند در یک فضای مفاهمه مشکلاتشان را با گفت‌وگو و از روش های دیپلماتیک حل کنند. اساسا نگاه جمهوری اسلامی ایران هم بر این مساله تاکید جدی داشته که به هر شکل ممکن و با حفظ منافع و عزت مردم، با همسایگانش روابط نزدیک و دوستانه ای داشته باشد.

مقامات ایرانی همواره تاکید کرده اند که امنیت ایران امنیت تمام منطقه است و هرچه ایران قدرتمندتر شود هرگز از این قدرت بر علیه همسایگان خود استفاده نخواهد کرد مگر این که دولتی مانند رژیم بعث عراق پا را از حدود خود فراتر ببرد. لذا همیشه در همه مناقشات، ایران کوشیده است جلوی تعمیق اختلافات را بگیرد و به همسایگان خود احترام ویژه ای قایل شود که در برخی موارد حتی به گستاخی‌های کلامی آنها هم پاسخ متقابل نداده است چرا که می دانسته این اظهارات تحت تاثیر فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب بر آنها صورت گرفته و تلاشی از جانب غربی ها برای ایجاد شکاف بیشتر بوده است.

اما عربستان طی این سالها تقریبا از هیچ اقدامی علیه کشورمان فروگذار نکرده و به خصوص بعد از روی کار آمدن شاه جدید و قدرت گرفتن بن سلمان او در تمام جبهه‌های ممکن سیاسی و اقتصادی و حتی ورزشی و نظامی به هر اقدامی که می توانسته علیه ایران انجام دهد دست زده است که به عنوان مثال می توان به تجهیز تیم های تروریستی، حمایت اطلاعاتی و تسلیحاتی از تروریست های سوریه و عراق و اشرار منطقه و کشتار مردم یمن و جلوگیری از کمک ایران به آنها اشاره کرد.

بن سلمان درحقیقت نایب آمریکا در منطقه بوده و هرچه توانسته بر علیه ایران انجام داده است. اما او اکنون تصمیم گرفته که نگاهش به سمت ایران را اندکی تغییر داده و به تهران نزدیک شود و این دلیلی ندارد جز این که او در وضعیت بسیار بد بحران یمن و کاهش محبوبیت در بین مردم خود و مسلمانان منطقه گرفتار آمده است. او البته ظاهرا حامی اصلی خود یعنی ترامپ را هم از دست داده است اما خیلی نمی توان تفاوتی بین دموکرات ها و جمهوری خواهان در آمریکا قایل شد لذا خیلی بعید است که مساله اصلی او کنار رفتن ترامپ باشد.

شاید اشاره روزنامه الاخبار در این خصوص جالب توجه باشد که معتقد است: «گزینه‌های محمد بن‌سلمان ولیعهد سعودی، روزبه‌روز کمتر و سخت‌تر می‌شود. چراکه وی نه حمایتی از طرف دولت جدید آمریکا دریافت کرده تا بتواند به راحتی برتخت پادشاهی بنشیند و نه توانسته راهی برای خروج از جنگ یمن بیابد که تبدیل به یک بحران داخلی بزرگ برای عربستان شده است. بن‌سلمان حتی نتوانسته از عادی‌سازی روابط با اسرائیل استفاده کرده و مذاکرات هسته‌ای ایران را که به سرعت درحال پیشرفت است متوقف کند؛ از این‌رو، بازگشایی خطوط تماس با تهران، یک گزینه منطقی و مطلوب برای سعودی‌ها در شرایط فعلی محسوب می‌شود.»

در غرب اما صحبت بر سر کاهش حضور آمریکا در منطقه آنهم بدون برجای گذاشتن یک درگیری بزرگ است. برخی از کارشناسان غربی می گویند: بایدن به دلیل وضعیت بد اقتصادی آمریکا و همچنین سرعت رشد زیاد چین به هر شکل ممکن از ایجاد یک تنش جدید در منطقه پرهیز می کند و می کوشد در حالی که حضور نظامیان خود را کاهش می دهد، روابطش را با قدرتهای منطقه افزایش داده و چندسالی را با روشهای دیپلماتیک اهدافش را دنبال کند.

فارین پالیسی دراین باره نوشته است: کناره گیری واشنگتن از درگیرشدن در کشمکش ها و درگیری های شرکای خاورمیانه ای، قدرت های منطقه را وادار کرده تا به سراغ ظرفیت دیپلماتیک خود بروند. برخلاف پیش بینی های بدبینانه ساختار سیاست خارجی آمریکا، با آغاز روند خروج نظامی آمریکا از منطقه، نه تنها آشوب و آشفتگی سر بر نداشت بلکه دیپلماسی منطقه ای هم فعال شده است. 

با این تفاسیر به نظر می رسد بن سلمان چاره ای جز انتخاب راه دیپلماتیک ندارد. او باید از بحران یمن که پول و سرمایه زیادی را از کشورش به هدر داده و چره منفوری از سعودی ها در جهان ساخته خارج شود. بن سلمان به دنبال اصلاحات اقتصادی است و هر روز حسرت بیشتری از رشد اقتصادی کشورهای خلیج فارس و از دست دادن اعتبار عربستان می خورد و حتی کرونا باعث شده دیگر از مکه نیز نتواند استفاده خوبی در نقش خادم حرمین شریفین ببرد.

اما او همان کسی است که قاشقچی را در ترکیه تکه تکه کرد و کودکان یمنی را با بمب های انگلیسی و آمریکایی به خاک و خون می کشد. او بن سلمان است و اگر امروز از دیپلماسی سخن می گوید یعنی چاره‌ای جز این کار ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.