کارشناس جامعه شناس ورزشی با اشاره به حواشی اخیری که در داربی پایتخت رخ داد با اشاره به اینکه ساختار اجتماعی کشور به سمت افزایش خشونت و پرخاشگری پیش رفته است گفت:طی سالهای اخیر نتوانستیم الگوهای فرهنگی مناسبی را جایگزین الگوهای پیشین کنیم.

لطفاً کمی هم در فرهنگ سرمایه گذاری کنید/در پیام آذری جهرمی نشانه‌های تحقیر و در پیام عزیزی‌خادم خشونت دیده می‌شود

قدس آنلاین؛ بـا توجـه بـه گـستردگی و رواج ورزش فوتبال در نیم قرن اخیر و عرصه پهناور آن نسبت به سایر رشته‌های ورزشی -که از یـک سـو معلول جاذبه‌ها و جذابیت خـود ایـن رشـته ورزشـی اسـت و از سـوی دیگـر حـضور انبـوه تماشاگران را در میادین فوتبال به همراه دارد – بیش ازسایر رشـته‌هـای ورزشـی شـاهد برخوردهای خشن و هیجانی بوده‌ایم.

خشونت در ورزشگاه‌هـا بـه ویـژه در ورزش فوتبـال از اوایـل دهـه  ۱۹۶۰  در اروپـا و همچنین از دهه ۱۳۴۰ در ایران آغاز شد و روز به روز افزایش یافت. به طوری کـه امـروزه دغدغه اصلی بسیاری از کشورها رویارویی با مساله خشونت در ورزشگاه‌ها است.

پدیده خشونت در عرصه فعالیت‌های ورزشی معمولاً از سه سطح مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد نخست خشونت و پرخاشگری تماشاگران علیه یکـدیگر و بعـضاً دارایی‌هـای عمـومی صورت می‌گیرد؛ شکل دوم خـشونت، پرخاشـگری تماشـاگران علیه ورزشـکاران است و در نهایت خـشونت و پرخاشگری توسط ورزشکاران نسبت به یکدیگر و علیه تماشاگر و داوران شکل سوم خشونت در ورزش فوتبال است.

خشونت فوتبالی در کشور ما نیز به وفور یافت می‌شود و مثال‌های متعددی از اشکال گوناگون خشونت را می‌توان برای آن برشمرد؛ حوادث رخ داده در دو دیدار مهم فوتبالی در لیگ برتر فوتبال کشور(سپاهان- پرسپولیس و پرسپولیس- استقلال) که به عنوان ویترین رقابت‌های فوتبال در کشور از آن یاد می‌شود ما را بر آن داشت که برای کالبدشکافی این مسئله و دلایل ظهور و بروز این خشونت‌ها آنهم در شرایطی که فوتبال کشور تحت تاثیر شیوع کرونا از حضور هوادار و تماشاگر بی بهره است به سراغ  دکتر محمدمهدی رحمتی، جامعه‌شناس و عضو گروه، فلسفه، تاریخ و جامعه‌شناسی ورزشی پژوهشگاه تربیت‌بدنی و علوم ورزشی برویم.

 این گفتگو با رویکرد بررسی تأثیرات شیوع کرونا ویروس، کانال‌های هواداری بر افزایش بروز خشونت در فوتبال صورت گرفته و به آسیب شناسی حوادث دو دیدار اخیر لیگ برتر پرداخته است.

ساختار اجتماعی کشور طی چند دهه اخیر به سمت افزایش خشونت و پرخاشگری پیش رفته است

استاد جامعه شناسی دانشگاه گیلان در پاسخ به این پرسش که چه میزان از شرایط کنونی حاکم بر هواداری ورزشی کشور ناشی از شیوع کرونا است گفت: استیصال، خستگی، ملال، روزمرگی و یکنواختی ناشی از شرایط کرونایی تمام مردم از هر طبقه اجتماعی را ناخرسند کرده است، اما به نظر بنده نباید مسئله را به کرونا و شرایط ناشی از بروز و شیوع آن تقلیل دهیم. ما با یک ساختار و فضای اجتماعی روبه‌روییم که طی چند دهه اخیر به دلایل گوناگون به سمت افزایش خشونت و پرخاشگری پیش رفته است. فارغ از تجربه های زیسته، نگاهی گذرا به پرونده‌های قضایی و روند این پرونده‌ها و طبقه بندی دعاوی نشان از افزایش خشونت در جامعه دارد.

وی ادامه داد: امروز دیگر آن همبستگی‌های اجتماعی پیشین و گذشته را در سطح جامعه، محیط های همسایگی و محلات نمی‌بینیم. برای مثال، در گذشته همسایه گی و محله، یکی از منابع هویت اجتماعی بود. اما امروز در زندگی آپارتمان نشینی گاه افراد حتی علاقه ندارند با هم یک احوال‌پرسی ساده کنند. البته ممکن است گفته شود این شرایط اقتضای زندگی امروز است که بعضا به دلیل افزایش جمعیت، تحول در فعالیت و شرایط اقتصادی و گسترش شهرها اجتناب ناپذیر بوده است، اما نکته مهم این است که ما نتوانستیم الگوهای مناسبی برای زیست، روابط و همبستگی اجتماعی جایگزین الگوهای پیشین کنیم. این خود یک خلأ بزرگ در تعاملات و کنش‌های متقابل اجتماعی ما ایجاد کرده است. این خلأ را در میدان‌های مختلف مشاهده می‌کنیم. در عرصه سیاست هم با بداخلاقی های فراوان مواجه هستیم، که شاخص آن برخورد جناح های سیاسی با یکدیگر، یا مناظره های انتخاباتی در سال های گذشته است، که نامزدها برای دست یابی به جایگاه سیاسی به هر شیوه و وسیله‌ای متوسل می شدند.

در یک حالت بحران به سر می‌بریم /کرونا اقبال به کانال‌های هواداری را بیشتر کرد

به گفته رحمتی در ساحت کلان جامعه ما به دلایل مختلف جامعه پرتنشی است؛ ما به اندازه ای درگیر بحران‌های مختلف بوده ایم – بحران هایی که بعضاً تحت تأثیر نیروهای بین‌المللی و خارجی و برخی به دلیل مدیریت‌های داخلی و رفتارهای خودمان بوده است – که به زندگی در حالت بحران عادت کرده ایم، و همواره منتظر ظهور و بروز یک بحران جدید و یک اتفاق جدید هستیم. حال این اتفاق ممکن است یک بلای طبیعی مانند سیل و زلزله باشد، یا افزایش دلار و قیمت کالاها و مایحتاج مردم. همین مسئله تورم افسارگسیخته به تنهایی می‌تواند روح و روان جامعه را دچار پریشانی کند. زمانی که عاملی مثل کرونا به این موارد اضافه می شود، سبب احساس سرخوردگی می شود و بسیاری از دلخوشی‌ها و لذت‌ها و حضورهای اجتماعی خود را از دست رفته می ببینیم.  ابهام و ناهماهنگی در سیاست گذاری کلان و راهبردی نیز به این موضوع دامن می‌زند. طی یکسال اخیر به خاطر کرونا کانال های هواداری و فضای مجازی فعال تر از گذشته شده‌اند، و هواداران نیز به این دلیل که امکان حضور در ورزشگاه را ندارند اقبال بیشتری به سمت این کانال ها پیدا کرده‌اند. اینجا است که یکی از معضلاتی که ما با آن در حوزه ورزش مواجه هستیم نمود پیدا می‌کند؛ خلأ فرهنگی.

برخورد ما با فرهنگ کارشناسی نیست، شعر و شعاری است

وی تصریح کرد: البته بنده هیچ مخالفتی با کانال های هواداری ندارم و همیشه گفته ام که یکی از خلاء های ورزش ما بویژه فوتبال نبود مقوله فرهنگ است و متأسفم که امروز بعد از ۲ دهه باید همان حرف را تکرار کنیم، چرا که برخورد ما با فرهنگ کارشناسی نیست، شعر و شعاری است. صفت فرهنگی در باشگاه‌های ورزشی ما صرفاً جنبه تزئینی دارد و برای اینکه ویترین را زیبا نشان بدهیم می‌نویسیم فرهنگی. اما نمود این فرهنگ کجاست؟ در همین دیدار دربی پایتخت این نماد فرهنگی را کجا دیدیم؟ در رفتار مربیان؟ در رفتار بازیکنان؟ همین مسئله نادیده گرفتن و غفلت از جنبه فرهنگی پیامدهای آسیب زای بسیاری دارد و حتی بر عملکرد و توانمندی فنی نیز اثر منفی می گذارد، که نمود آن را در دیدار تیم ملی فوتبال کشورمان در مقابل تیم ملی فوتبال ژاپن دیدیم.

فرهنگ یکی از پرکاربردترین واژه‌ها، اما در عمل یکی از بی‌محتواترین مقوله‌ها است

این جامعه شناس ورزشی افزود: یکی از واژه هایی که بیشترین فراوانی را در عرصه رسانه و عرصه عمومی ورزش دارد، واژه فرهنگی است، اما متأسفانه در عمل این واژه یکی از بی‌محتواترین و بی اهمیت ترین مقوله‌ها است. از طرفی، سرمایه فرهنگی هم در بین ورزشکاران یا کارگزاران ورزشی اندک است یا  این که تنها وجه اسمی دارد. مطالعه هواداران در ورزشگاه ها نشان می‌دهد که مرجع و تولید کننده رفتارهایی که نام فرهنگی دارند، در بین افرادی است که اغلب سرمایه فرهنگی اندک و سواد اجتماعی پایینی دارند، و به لحاظ سرمایه اجتماعی و فرهنگی بسیار کم مایه هستند. با اینکه تمام طبقات اجتماعی محترم و شریف هستند، اما دلیل نمی‌شود فردی ناکارآمد و غیرمتخصص در جایگاهی که نیاز به تخصص دارد حضور پیدا کند. نتیجه این مسئله بروز چالش های فرهنگی خواهد بود که امروز در ورزش با آن مواجه هستیم. امروزه اگر از هوادارن قرمز و آبی نظرسنجی کنیم، نه هواداران قرمز از وضعیت موجود راضی و خشنود هستند نه هواداران آبی.

چرا مدیریت کانال‌های هواداری در دست افراد فاقد شایستگی لازم است؟

به گفته رحمتی تا وقتی که ما به صورت بنیادی به بحث فرهنگ توجه نکنیم، با یک دور باطل مواجه هستیم. در حال حاضر مشاهده می کنیم که از دانش آموختگان مدیریت ورزشی، تعلیم وتربیت، کارشناسان اجتماعی و روان شناسی در ورزش به ندرت استفاده می‌شود، یا استفاده از آنها به درستی صورت نمی‌گیرد. اگر این تخصص ها در کنار باشگاه‌های ورزشی حضور داشته باشند، بخش عمده‌ای از مشکلات فرهنگی این تیم ها و طرفداران آنها کاهش پیدا می‌کند. چرا باید مدیریت کانال‌های هواداری در دست افرادی باشد که از نظر فاقد شایستگی و تخصص لازم برای انجام این کار هستند؛ کاری که حاصل و تولید آن در اختیار میلیون‌ها جوان و نوجوان هوادار قرار می گیرد. بسیاری از فحاشی‌هایی که در فوتبال می‌بینیم، فراورده افراد کم مایه فرهنگی و کانال‌های هواداری است. بنده به شدت با فعالیت تشکل ها و کانال‌های هواداری، به عنوان یک تشکل مدنی موافقم، اما با نگاهی تخصصی و متعهدانه.

وی تصریح کرد: وقتی برنامه ریزی مناسبی در حوزه رسمی در مورد یک پدیده اجتماعی صورت نگیرد، این امر به بخش غیررسمی منتقل می شود، و در آنجا امکان نظارت و هدایت و برنامه‌ریزی مناسب وجود ندارد، و اتفاقات و پیامدهای سوء دیگری نیز به همراه خواهد داشت، چرا که منافع کانال هایی که به صورت غیررسمی فعالیت می کنند در افزایش فالوور(دنبال کننده) است و برای دستیابی به این مسئله دست به هر کاری می‌زنند، از جمله به التهاب موجود دامن می‌زنند.

شما نمی‌توانید برای هر هوادار یک مامور بگذارید/ پیام «عزیزی خادم» مصداق خشونت و بگیر و ببند است

رحمتی ادامه داد: وقتی در بزرگترین باشگاه‌های دنیا، هواداران در انتخاب مدیرعامل دخالت مستقیم دارند، یا مشاهده می کنیم که باشگاه وام مسکن در اختیار هوادار قرار می‌دهد، نشانه ارتباط نزدیک عمیق و نیرومند با هوادار است. بسیاری از این باشگاه ها، همان هایی هستند که گرفتار هولیگانیسم بودند، اما بعد از آزمون و خطا متوجه شدند که مقوله‌ای که با آن مواجه هستند مسئله فرهنگی است که با بگیر و ببند و سرکوب نمی‌توان آن را برطرف کرد، و نیازمند برنامه ریزی و کار فرهنگی است. با احترام به تمام نهادهای اجتماعی، اولویت باید به فرهنگ داده شود. نمی‌توان برای هر هوادار یک مأمور گذاشت. قانون گذاری و اجرای قانون و کمیته انضباطی لازم هستند، اما اولویت معطوف به کار فرهنگی است. ما باید کنترل کننده‌های اجتماعی را به درون جامعه ببریم، و کنترل کننده‌های بیرونی را برای نظارت داشته باشیم نه برای اقدامات مستقیم. همین پیام اخیر «عزیزی خادم» رئیس فدراسیون فوتبال، مصداق خشونت پنهان و بگیر و ببند است. موضع گیری برخی رسانه‌ها نیز در این رابطه که سعی در بزرگ‌نمایی ماجرا دارند، نمونه ای از یک رفتار هیجانی است که نه تنها کمکی به حل این معضل نمی‌کند که بر شدت التهابات موجود می‌افزاید و مشکلات را استمرار می دهد.

ما صرفاً وجه قضایی آسیب شناسی را پررنگ کرده‌ایم

به گفته این جامعه شناس ورزشی بررسی اتفاقاتی مشابه آنچه در اصفهان و دربی پایتخت رخ داد نیازمند کارشناسی قضایی، مدیریتی، جامعه شناختی و روان شناختی است. اما ما صرفا وجه قضایی آن را پررنگ کرده‌ایم و دیگر وجوه را نادیده گرفته‌ایم. البته در وجه قضایی هم به درستی عمل نمی کنیم، و در بسیاری از موارد مصلحت‌طلبی و تسامح و تساهل در پیش گرفته می شود. اگر قانون ضمانت اجرایی نیرومندی نداشته باشد در عمل با چالش مواجه می‌شود.

وظیفه رسانه کالبدشکافی موضوع است و نه دامن زدن به التهاب موجود

رحمتی با اشاره به اینکه وظیفه رسانه کالبدشکافی موضوع است و نه پرداختن هیجانی و دامن زدن به التهاب موجود، اظهار داشت: یکی از حلقه‌های مفقوده فرهنگ عمومی ما به طور کلی، و فرهنگ ورزشی ما به صورت خاص، مسئله نقد است. نقد به معنای بد و بیراه گفتن نیست؛ رسانه های ورزشی باید به خاطر ارزشی که برای ورزش و فرهنگ قائل هستند، به مواردی بپردازند که ثمره اش بهبود وضعیت فرهنگی در ورزش باشد. رسانه‌ها باید تلاش کنند از غوغاسالاری جلوگیری کنند. گزارشگر باید با نگاه تخصصی به رویدادها داشته باشند و از پرداختن هیجانی و به اصطلاح شلوغ کردن بپرهیزند.

در پیام جهرمی نشانه‌های تحقیر ، تمسخر و حتی خشونت دیده می‌شد

عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان تاکید کرد: هیجان و کُری مثبت بخش جدایی ناپذیر و لذت بخش فوتبال است به مصداق هر سخن جای و هر نکته مکانی دارد به ورود آقای جهرمی به ماجرا هم بپردازیم و نقد کوچکی هم به کُنش ایشان داشته باشیم. وقتی می بینیم و می‌دانیم چند میلیون طرفدار تیم حریف الان ناراحت هستند، استفاده از چنین واژه‌هایی درست نبود. اینکه موفقیت یک تیم به سخره گرفته شود و در معرض تحقیر قرار گیرد، نه در این موقعیت و نه در سایر موارد صحیح نیست، به ویژه این که به هر حال ایشان دارای جایگاه سیاسی قابل توجهی هستند و اثر گفتار و کردارشان بیشتر در معرض دید قرار می گیرد. در پیام نیم خطی ایشان، نشانه تحقیر ، تمسخر و حتی خشونت دیده می‌شد. اگر تیم شما موفق شده است برای پیروزی تیم خودت شادی کن.

الگوهای فرهنگی مناسبی نساختیم/ بلد نیستیم شادی کنیم

رحمتی افزود: سوال مهم دیگری که در این بین ایجاد می‌شود این است که چرا ما بلد نیستیم شادی کنیم ؟ پاسخ این است که چون ما الگوهای فرهنگی مناسبی نساختیم؛ اینجاست که باید برویم سراغ کارشناسان فرهنگی، و از جامعه شناس، روان شناس و متخصصین علوم تربیتی درخواست کنیم که در این زمینه با انجام پژوهش های علمی به یاری ورزش بیایند. علاوه بر این، می توان به نگاه به تجربه کشورها و جوامع دیگر، بر اساس فرهنگ بومی اقدام به الگو سازی کنیم. نمونه های بسیاری می توان مورد اشاره قرار داد که نشانگر لزوم و ضرورت حضور کارشناسان فرهنگی در ورزش و به ویژه باشگاه هاست. اگر از کارشناس فرهنگی در ورزش به درستی استفاده شود، اتفاقاتی مانند بازی با ژاپن، "عیسی آل کثیر، و ... اتفاق نمی‌افتاد. یا بحثی که به واسطه پیام باشگاه پرسپولیس قبل از سفر به هند در اینستاگرام رقم خورد، و بسیاری از اتفاقات دیگر، که عمدتاً با حذف صورت مسئله تلاش بر نادیده گرفته شدن آنها شده است.

لطفا چند تومانی هم در فرهنگ سرمایه گذاری کنید

این جامعه شناس ورزشی با تاکید بر حضور کارشناسان فرهنگی در ورزش به مدیران باشگاه‌ها گفت: توصیه بنده به باشگاه‌هایی که میلیاردها تومان هزینه سالانه می‌کنند لطفا چند تومانی هم در امر فرهنگ سرمایه گذاری کنید. صرف بودجه در فرهنگ سرمایه گذاری است و بر خلاف سرمایه های هنگفتی که در سایر موارد بعضاً سوخت می شوند، بازگشت سودآوری از جنبه های اقتصادی و اجتماعی دارد. وقتی بحث فرهنگ نادیده گرفته می‌شود، آثار منفی آن دامن ورزش و فوتبال و جامعه را می گیرد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.