تصویری که از شیطان در سریال احضار عرضه شد. تصویری که منجر به شکل‌گیری ابهامات زیادی در ذهن مخاطبان شد که اساسا می‌شود شیطان در ظاهر روح یک فرد ظاهر شود و به واسطه آن مردم را فریب دهد.

احضـار روح ‌دروغ و فریب است

به گزارش قدس آنلاین، یکی از سریال‌های ماه رمضان امسال، «احضار» ساخته علیرضا افخمی بود که قسمت‌های پایانی‌اش این روزها از شبکه اول سیما پخش می‌شود. سریالی که حاشیه‌های زیادی داشت و در معرفی‌اش گفته شد که در پی شناسایی و مقابله با عرفان‌های کاذب است و جریان‌های انحرافی دینی. با این وجود تاکنون قسمت یا حتی سکانس برجسته‌ای درباره عرفان‌های کاذب دیده نشده و آنچه از این سریال برداشت می‌شود این است که برپاکنندگان مراسم احضار روح هم خودشان قربانی جریان یا تفکرات دیگری هستند. البته این سریال حاشیه‌های دیگری مانند عدم توجه به رده‌بندی سنی در قسمت‌های ابتدایی و همچنین بازی‌های ضعیف بازیگران جوان و اساسا مبهم بودن فضای سریال هم داشت. مساله مهم تصویری بود که از شیطان در این سریال عرضه شد. تصویری که منجر به شکل‌گیری ابهامات زیادی در ذهن مخاطبان شد که اساسا می‌شود شیطان در ظاهر روح یک فرد ظاهر شود و به واسطه آن مردم را فریب دهد. در این مجال و در گفت‌وگو با کارشناسان دینی، مبناهای اسلامی و اعتقادی آنچه در این سریال به نمایش درآمده را بررسی می‌کنیم.

رضا برنجکار، استادتمام دانشگاه تهران و رئیس مرکز تخصصی معارف اهل‌بیت(ع) است. با او درباره احضار روح، شیطان مجسم و اجنه صحبت کردیم و نقدهایی که به سریال احضار وارد شده است.

* تصویری که سریال «احضار» از احضار روح و تجسم شیطان نشان می‌دهد، چه میزان مبنای دینی و اسلامی و اعتقادی دارد؟

چند مساله را باید بیان کنیم تا به پاسخ این سوال برسیم، چون در اینجا یک مساله وجود ندارد. نکته اول اینکه در قرآن خداوند از شیاطین جن نام می‌برد یعنی شیطان غیر از ابلیس است. شیطان هر موجودی است که انسان را به کارهای بد و زشت وسوسه می‌کند که این دو قسم است. یکی شیاطین جن و دیگری شیاطین انس یعنی انسان‌ها هستند. اینکه رفیقی ما را وسوسه کند که کار خلافی انجام دهیم، شیطان است. انسان معمولی است ولی انسان دیگری را وسوسه می‌کند چون کار شیطان وسوسه به کارهای زشت و بد است. براساس قرآن این شیاطین دو قسم هستند، یکی شیاطین انس یعنی انسان‌هایی که دیگران را وسوسه می‌کنند و دیگری اجنه هستند. اجنه که ابلیس از آنهاست، هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند الا وسوسه کردن همانند دوستی که انسان را وسوسه می‌کند، این دو فرقی با هم ندارند ولی آن دوست را شما می‌بینید ولی ابلیس از درون قلب وسوسه می‌کند. پس شیطان فقط جن نیست، شیطان‌هایی هم هستند که انسانند و ممکن است فردی خوب باشد ولی بعد بد شود و انسان‌ها را به کارهای بد وسوسه کند. هریک از ما می‌توانیم شیطان باشیم و دیگران را به کارهای بد و زشت وسوسه کنیم.

* این یعنی می‌توانیم شیطان باشیم یا فقط شیطان از ما استفاده می‌کند؟

خیر، ما فکر می‌کنیم شیطان به معنای ابلیس است. این درست نیست. ابلیس رئیس شیاطین جن است. این بدین معنا نیست که جن در قالب بدن انسان برود، ممکن است رفیق ما آدم خوبی باشد ولی من را به کار بد وسوسه می‌کند. براساس ترمونولوژی و فرهنگ قرآن این رفیق ما شیطان است. نکته دوم اینکه گاهی شیطان می‌خواهد ما را وسوسه کند؛ ممکن است مستقیم ما را وسوسه کند، ممکن هم هست یک انسان دیگری را وسوسه کند که او مرا وسوسه کند. در این‌جا انسان هم شیطان است اما بازیچه شیطان جنی است.

 * می‌توان از اصطلاح باواسطه و بی‌واسطه استفاده کرد؟

بله، بی‌واسطه شیطان انسانی است و با واسطه شیطان جنی. نکته دیگر بحث روح است که از شیطان و جن جداست. این چیزی که معمولا به‌عنوان روح و احضار روح شناخته شده، درست نیست. اینها احضار جن است که اجنه کافر و شیطانی است. اینها روح نیست منتها او چون از برخی وقایع اطلاع دارد، می‌گوید من پدر شما هستم و اطلاعات را می‌دهد و این انسان نیز فریب می‌خورد. روح بعد از اینکه از دنیا می‌رود در اختیار خداست. این نیست که این روح بتواند وارد این عالم شود. آن روح به بهشت یا جهنم برزخی رفته است و در اختیار خود نیست. البته محال نیست که خداوند به روحی اجازه دهد یعنی خدا باید اجازه دهد که او بیاید ولی اینکه من روحی را احضار کنم، شدنی نیست.

* این که در خواب می‌آیند، چطور است؟ چه میزان اختیاری است؟

بهتر است به ترتیب جلو برویم. معمولا وقتی چند مساله به هم گره می‌خورد، نمی‌توان حلش کرد. نکته سوم این شد که احضار روح به‌صورت طبیعی ممکن نیست مگر خدا بخواهد و سنت خدا نیز این نیست. ممکن است استثنائاتی باشد، محال عقلی نیست ولی سنت خدا این نیست. وقتی کسی از دنیا رفت این‌چنین نیست که وارد این عالم شود و کارهایی انجام دهد. او باید برای حساب و کتاب برزخی خود برود و بعد نوبت حساب و کتاب قیامت است. بنابراین احضار روح‌هایی که انجام می‌شود یا ۱۰۰درصد یا ۹۹ و خرده‌ای درصد دروغ و فریب است. درواقع احضار جن می‌کنند. جن خود را در قالب روح شخص مدنظر جا می‌زند تا فرد را فریب دهد. بنابراین احضار روح کار ساده‌ای نیست و تنها با اجازه خداوند انجام می‌شود. ممکن است کسی از اولیای الهی باشد و از خداوند بخواهد که آن روح بیاید و مطلبی را عنوان کند، این خیلی امر استثنائی است. این محال عقلی نیست، امکان عقلی دارد ولی معمولا واقع نمی‌شود مگر اولیای الهی همانند معصوم باشند و از خداوند بخواهند. بنابراین همه این احضار روح‌ها فریب و دروغ است و احضار جن است.

* پیرو فرمایش شما، چند مورد از کتاب خاطرات عارف و عالم‌های معاصر وجود دارد که گفته‌اند کسی خواب فلان کس را دیده و نکته‌ای را گوشزد یا توصیه کرده است. اختیار این روح که به خواب فرد می‌آید، دست چه کسی است؟

این که روح می‌تواند در خواب انسان بیاید یا خیر، عقلا محال نیست، اگر روحی از خداوند بخواهد می‌شود که بیاید. در اینجا هم با اذن خداوند است. الان کاری که ما یا اجنه می‌کنیم با اجازه خداوند نیست چون ما گناه می‌کنیم، این را که خداوند اجازه نداده است. خداوند می‌گوید نکنید ولی ما گناه می‌کنیم. روح این‌چنین نیست که هر کاری خواست بتواند انجام دهد. اگر روح بخواهد وارد این عالم شود با اذن خداوند است، برای اینکه به خواب کسی هم بیاید، همین‌طور است. بنابراین اینکه خواب می‌بینیم ۱۰۰درصد به این معنا نیست که روح آمده است. ممکن است واقعا روح باشد و خداوند اجازه داده باشد که به خواب بیاید. سنت خداوند اجازه نمی‌دهد که به این عالم بیایند اما اجازه می‌دهد در خواب برود ولی این بدین معنا نیست که هر خوابی دیدیم، ضرورتا همان فرد است. ممکن است خواب‌های الکی و تصورات ما باشد. خواب‌هایی که ما می‌بینیم یکی رویای صادقه است و دیگری «اضغاث احلام» است. اضغاث احلام تخیلات و تصورات انسان است.

این تخیلات در عالم واقع هم وجود دارد که برای خود تخیل می‌کنیم. در عالم خواب هم این تخیلات امکان دارد. ممکن است روح با اجازه خدا آمده باشد، هر دو امکان‌پذیر است. احتمال اینکه روح در خواب بیاید بیشتر از این است که مجسم شود و یا در بیداری صدا کند. این ضرورتا بدین معنا نیست که درست باشد و ممکن است خواب و خیال باشد. نکته دیگر اینکه در این سریال شیطان جنی در قالب انسان مجسم می‌شود و حرف‌هایی را بیان می‌کند، اگر این را حمل بر صحت کنیم، می‌توان گفت فیلم کار هنری است و در هنر به قول افلاطون عنصر تخیل وجود دارد. با آن تصرف عنصر خیال می‌خواهد امری را القا کند. ممکن است آن مطلب درستی باشد که افلاطون می‌گوید اگر این‌چنین باشد هنرمندان را اجازه می‌دهیم در مدینه فاضله باشند. اگر نه، ممکن است با این هنر امر باطلی را القا کند که افلاطون می‌گوید ما اینها را اجازه نمی‌دهیم در مدینه فاضله باشند. اگر هنر، فیلم، سینما و ذات هنر را بشناسیم می‌توان این‌چنین تشخیص داد که کارگردان با فرض اینکه فرد درستی است، می‌خواهد مطلب حقی را القا کند، منتها این مطلب حق، لازم نیست دقیقا همان باشد. فیلم‌هایی که برای ائمه ساخته شد هم اصل تاریخش درست بود اما مسائلی که به‌صورت جزئی بیان می‌شود دقیقا چنین نبوده است.

* یعنی همان بحث‌های دراماتیکی داستان است که بدان اضافه می‌شود.

بله، برای جذابیت دادن به داستان است و هدف این نیست که دقیقا بگوید امام در فلان جا ایستاده و آب خورده است بلکه برای جذابیت کار است. مثلا اصل مطلب درست است که امام رضا به مرو آمده است اما جزئیات را اضافه می‌کند. کارگردان می‌خواهد این نکته را بیان کند که شیطان القا می‌کند. این القا گاهی این‌چنین است که این را فلانی بیان کرده، وسوسه یا تصوری در بیداری می‌شود که فلانی به من این‌چنین گفت، آن القائات شیطان به این شکل مجسم می‌شود نه اینکه واقعا شیطان آمده و تجسم یافته است. اگر این است چنین قدرتی وجود ندارد، حداقل قرآن می‌گوید شیطان فقط می‌تواند وسوسه کند. این که شیطان به شکل آدم شود و آب و غذا بخورد و با ما صحبت کند، برای ما اثبات‌شده نیست. آن که اثبات شده، این است که می‌تواند وسوسه کند. منتها هنرمند و کارگردان می‌خواهد بگوید شیطان وسوسه می‌کند، این به شکل خیالی است. من می‌گویم فلانی این‌چنین می‌گوید نه اینکه آدمی جلوی من نشسته و به شکل مادی است.

کارگردان برای گفتن مطلب حق خود از این امر استفاده می‌کند. مثلا خود شما به‌عنوان کارگردان فرضی، چطور می‌خواهید بیان کنید شیطان وسوسه می‌کند؟ برای اینکه این را مجسم کنید به شکل آدمی می‌آید یعنی شیطان جن را همانند شیطان انس نمایش می‌دهد. این واقعیت دارد. این که مثل آدم‌های معمولی جسم داشته باشد، درست نیست. حمل بر صحت این است که کارگردان می‌خواهد مطلب حقی را عنوان کند و اینکه شیطان وسوسه می‌کند. این را باید به‌نحوی در فیلم بیان کند. بهترین راه این است که همانند شیطان انس باشد و ببینیم وسوسه‌های شیطان چطور است. اگر این‌چنین باشد، درست است و به نظرم می‌رسد این‌چنین است چون هنر به این معناست. فیلمی که نشان می‌دهد بدین‌معنا نیست که ۱۰۰درصد اتفاق افتاده. این که آن را بال و پر می‌دهید و چیزهایی بدان اضافه و یا کم می‌کنید؛ همه این را می‌دانند و آگاه هستند. این جزئیات در هیچ کتابی نوشته نشده ولی برای فیلم شدن نیاز است مخاطب واقعیت را بفهمد.

* ابهامی که در ذهن برخی مخاطبان ایجاد شده، این است که برخی آدم‌هایی که با آنها روزانه در ارتباط هستیم، ممکن است شیطان باشند. پس این تصور درست نیست؟

این تصور اشتباه است. این امر عدم تلقی مقصود کارگردان است. صداوسیما قبلا این کار را می‌کرد که کارشناس مذهبی می‌آورد، الان متاسفانه این کار را نمی‌کند حتی وقتی فیلم تجربه‌های نزدیک به مرگ را نمایش می‌دهد، کارشناس حرف خود را می‌زند. باید صداوسیما این را نشان دهد اما اینها تجربه‌هایی است که باید تفسیر دینی شود. کسی که به قرآن، روایات، کلام و اعتقادات مسلط است باید کمک کارگردان بیاید، باید با سریال همکاری داشته باشد. نباید این‌طور باشد که امری را تولید کنید و بعد نظر بخواهید. باید پابه‌پای تولید یک اثر، کارشناس مذهبی یا کارشناسان مذهبی همکاری کنند و نظر بدهند. برخی مسائل باید از جنبه‌های مختلف اعم از اعتقادی، کلامی، حدیثی و... بررسی شود. اگر در همین سریال‌ها با کارشناسان مذهبی هماهنگ بودند می‌توانستیم طوری جلو برویم که این القائات اشتباه ایجاد نشود.

البته هفته گذشته و بعد از پخش یکی از قسمت‌های سریال احضار، این اقدام را انجام دادند.

من هم شنیدم که در یکی از این برنامه‌ها، کارگردان توضیحاتی داده است. من به مسئولان صداوسیما گفتم کارشناسانی می‌آیند که به آنها گفته‌اید درباره این صحبت کنید و آنها هم قبول می‌کنند. باید صحبت‌های خانم یا آقا را در برنامه زندگی پس از زندگی کارشناس مذهبی گوش دهد و ناظر به آن تحلیل کند و بگوید این کلمه اشتباه است، یا معنای درست این است، یا منظور این است. نه اینکه درباره قیامت و مرگ صحبت کند و فرد هم درباره تجربه خود بگوید. باید تجربه فرد تفسیر شود. توسط کارشناس کلمه به کلمه تفسیر شود و حتی برخی قسمت‌ها را بگویند این غلط و توهمات است. صداوسیمای جمهوری اسلامی است و از یک‌سو به ما می‌گوید حوزه شما کاربردی نیست و از سوی دیگر از ما در این برنامه‌ها استفاده نمی‌شود. صداوسیما باید در مسائلی که به‌صورتی به مذهب تنه می‌زند، باید حداقل یک کارشناس داشته باشد. از نظر روان‌شناختی، اعتقادی، تاریخی و... باید چندین کارشناس مذهبی داشته باشد. درنهایت یک برنامه‌ای تولید می‌شود که چنین ابهاماتی دارد و کارکرد درستی هم نخواهد داشت و بعد از پخش برنامه هم با ما تماس نمی‌گیرند که در فلان برنامه این‌چنین گفته شد، درست است یا غلط!

منبع: مشرق نیوز

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.