۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۲
کد خبر: 754938

۱- در طول ۳۵ سال پس از انقلاب اسلامی یعنی تا سال ۱۳۹۲ و به موازات راهبرد اصلی انقلاب یعنی نفی نظام سلطه و استکبارستیزی، تفکری در بدنه برخی مسئولان و پاره ای از مردم شکل گرفت مبنی بر اینکه اگر با آمریکا ببندیم مشکلات کشور حل می شود. این تفکر در برخی بزنگاه ها مانند ماجرای مک فارلین یا مذاکرات سعدآباد تهران در سال ۸۲ خود را تا حدی به منصه ظهور رساند. اگر با اغماض از تجربه دولت های اصلاحات چشم بپوشیم، این دیدگاه هیچ‌گاه در قامت یک دولت مستقر نتوانسته بود ادعای خود را راستی آزمایی کند. به همین دلیل و همزمان با تشدید مشکلات اقتصادی ناشی از سوء مدیریت داخلی، بدنه اجتماعی این تفکر روز به روز قوی تر می شد.

۲ – هشت سال پیش در چنین روزهایی حسن روحانی با وعده حل و فصل مشکلات ایران و آمریکا مشغول تبلیغات انتخابات بود. قبل از آن در سال های ۹۰ و ۹۱ تحریم هایی علیه نظام اقتصادی ایران و به ویژه در دو حوزه نفت و بانک تصویب شد که ایجادکنندگان این تحریم ها و در رأس آن ها باراک اوباما رئیس جمهور اسبق آمریکا وعده فروپاشی چند هفته ای و چند ماهه می دادند. در ایران اما حسن روحانی، علت تحریم های آن زمان را دیپلماسی ضعیف دولت وقت دانست. او با شعار تنش زدایی و با وعده بهبود اقتصاد ایران موفق شد بدنه اجتماعی مورد اشاره را تحریک و با تکرار همین رویکرد در سال ۹۶ نیز پیروز انتخابات شود. رئیس دولت یازدهم در طول انعقاد و اجرای برجام توجه چندانی به هشدارهای دلواپسان داخلی نداشت. از جمله او و تیم دیپلماسی اش معتقد بودند امکان ندارد رئیس جمهور بعدی آمریکا با یک امضا از برجام خارج شود، اما این اتفاق رخ داد و به دلیل شرطی شدن اقتصاد ایران به اخم رؤسای جمهور آمریکا، بیشترین نوسان‌های اقتصادی در داخل رخ داد.

۳- دولت روحانی در عمر هشت ساله خود بیشترین حمایت های سیاسی را از رهبر انقلاب دریافت کرد. با اصرار وی شورای سران قوا ایجاد شد و به استناد شرایط جنگ اقتصادی، بیشترین اختیارات ممکن در مدیریت کشور به وی اعطا و برای نخستین بار تابو مذاکرات دو جانبه با آمریکا شکسته شد. اما در نهایت نتیجه اجرای ایده اصلی دولت روحانی چیزی نشد جز ۱۰ برابر شدن قیمت ارز و جابه‌جایی رکوردهای اقتصادی بی نظیری در سقوط ارزش پول ملی، بلعیدن میلیاردها دلار ارز ترجیحی توسط رانت خواران و حتی تضعیف جایگاه منطقه ای و بین المللی ایران در ابعاد مختلف و از جمله کم شدن ارزش پاسپورت ایرانی.  

۴- ملت ایران برای یک دوره هشت ساله، همه زندگی خود را به دست تفکری داد که تنها یک ایده یک خطی برای اداره کشور به نام «سازش با غرب» داشت. از طرفی چالش های پیش روی کشور مشابه اتفاقاتی است که در سال های اخیر رخ داده است. هفت نامزد فعلی انتخابات هر کدام دیدگاهی درباره ریشه مشکلات و راه عبور از آن دارند. اما این بسیار مهم است که این نامزدها هشت سال گذشته را چگونه تفسیر می کنند. اگر نامزدی ریشه مشکلات اقتصادی را نبود تعامل با آمریکا و علت وضعیت موجود را «تحریم» بداند، طبعاً در صورت پیروزی هم به نسخه بدلی دولت فعلی تبدیل خواهد شد و همین توجیهات را درباره مشکلات ارائه خواهد کرد، در آن صورت جای گلایه ای برای مردم نخواهد بود. اهمیت این مسئله از آنجاست که آمریکا رسمی و درعمل رفع واقعی تحریم ها را به خلع سلاح موشکی ایران و پاک شدن از جغرافیای منطقه منوط کرده که هر دو مسئله موضوعاً منتفی است. ایران عزیز در هشت سال گذشته تجربه بسیار گرانسنگی را بدست آورده و برای این تجربه، هشت سال عمر ۸۵ میلیون جمعیت خود را گرو گذاشته، امید که مردم از این تجربه در انتخابات پیش رو استفاده کنند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.