ابراهیم ابراهیمیان در عین حال که از تدارک ساخت فیلم جدیدش با عنوان «رقص روی دانه های انگور» خبرمی دهد که پیش بینی می کند: این روزها فکر می کنم، همراه با واکسینه شدن ۶۰-۷۰ درصد جمعیت ایران، از نوروز سال آینده به مرور سینماها رونق می گیرند. اما همین مورد هم به سیاست های فرهنگی وابسته است. با توجه به تغییر دولت و سیاست های جدید باز هم نمی توان قطعی نظر دارد. اما امیدوارم در آینده ای نزدیک، چنین شرایطی را تجربه کنیم.»

پیش بینی برای وضعیت سالن های سینما و حکایت یک "محاق"

به گزارش قدس آنلاین، ابراهیم ابراهیمیان که به تازگی ساخت فصل نخست سریال «میدان سرخ» را به پایان رسانده است، درباره ساخت فیلم سینمایی که به زودی آغاز می ­کند گفت: «طی یکسال گذشته سرگرم ساخت فصل نخست «میدان سرخ» بودم و ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی را تجربه کردم. اما قطعا آدم­ های شبیه من که دغدغه ساخت فیلم سینمایی دارند، به هیچ وجه با ساخت سریال اقناع نمی ­شوند. چیزی که در سینما و شکل قصه گویی و برخورد با مخاطب وجود دارد در هیچ مدیوم دیگری نیست و اساسا تجربه سریال سازی و پیش تولید و بعد ساخت، آنقدر چرخه صنعتی و پر فشاری است که به زعم من به مرور به عنوان کارگردان نگاه هنری را کنار می­ گذاری و مجبوری که با شرایط موجود همگن باشی و در شتاب رساندن سریال به پخش بسیاری از موارد نادیده گرفته می­ شود.

وی در عین حال گفت: تمام تلاشم را کردم چنین شرایطی در «میدان سرخ» ایجاد نشود، اما با همه اینها من کارگردان سینما هستم و نگاهم در سریال سازی متفاوت است. زمان ساخت سریال تصور می ­کردم اگر پشت مانیتور بنشینم و شروع به کار کنم، ممکن است لااقل در زمان ساخت سریال عطش ساخت فیلم سینمایی در من فروکش کند، اما بر خلاف تصورم این اتفاق نیفتاد. البته اینطور نیست که تجربه ساخت سریال برایم خوشایند نبوده و یا دیگر سریال نخواهم ساخت، اما به نظرم کارگردان سینما ذهنش را برای یک قصه حداکثر ۱۲۰ دقیقه ای تربیت می­ کند. قصه­ ای که در روایت به ایجاز نیاز دارد و نشانه­ ها و فرم بسیار اهمیت پیدا می ­کنند. شکلی که مستقیم با خلاقیت فیلمساز سر و کار دارد. اما در سریال این­ها تقریبا بی ­معنی ست. من وسواس هایی دارم که درساخت سریال جایی نداشت و اگر این تغییر مسیر هر چه سریعتر انجام شود و کارگردان این تفاوت ها را بپذیرد و هماهنگ شود، کارش به راحتی پیش می رود.»

کارگردان فیلم سینمایی «پیلوت» ادامه داد: «یک سال و نیم گذشته بیشتر سرگرم ساخت سریال بودم اما از آنجایی که فیلمبرداری سریال پر فشار بود، فرصت نوشتن پیدا نکردم و بعد از اتمام فصل نخست و اتمام تعهدات ام، این روزها روی فیلمنامه متمرکز شدم. دراین فیلمنامه باردیگر بازگشتی به پلات معمایی دارم. این شکل قصه ­گویی را خیلی دوست دارم و ایده ­آل من است. بعد از ساخت «آدت نمی کنیم» به عمد از این فضا جدا شدم اما فیلمنامه اخیر رجعت به شکل قصه­ گویی باب طبعم است. قصه­ ای که به لحاظ روایی پیچیدگی ­های خاص خودش را دارد و بسیاری از ما آن را تجربه کردیم و ملموس است. به زودی فیلم «رقص روی دانه های انگور» به تهیه کنندگی جواد نوروز بیگی  را می سازم.»

ابراهیمیان در بخش دیگری از صحبت هایش درباره یک سال گذشته و بی رونقی سالن های سینما نیز گفـت: «زمانی که کرونا آمد، در گام نخست سینماها تا خرداد ماه تعطیل شدند، همه به قرنطینه رفتند و بسیاری ازما خوش بین بودیم که این مسئله زود تمام می­ شود وبار دیگر سینماها به شکل قبل دایر خواهد شد. اما ما مرحله به مرحله کرونا را تجربه کردیم. زمانی که به پیک بعدی رسیدیم، متوجه شدیم که قرار نیست به این زودی از این بیماری و تاثیراتش عبور کنیم. به نظرم یکی از حرفه هایی که به شدت تحت تاثیرکرونا قرار گرفت، سینما بود. تجربه جمعی فیلم دیدن در یک سالن تاریک تجربه جذابی است و هیچ چیز جای آن را نمی ­گیرد.»

او ادامه داد: «مرداد و شهریور سال گذشته بود که هنوز خبری از واکسن نبود و عده ای می ­گفتند سینما مرده است و به یک آیین تبدیل شده است و به نوعی سینما تبدیل شد به فیلم های خاص، که فقط جشنواره ها آنها را نمایش می دهند و دیگر از اکران خبری نیست. بار دیگر در چند ماه اخیر گفت و گو ها عوض شده و برخی معتقدند سینماها به زودی سرپا خواهد شد و همه با خبریم که برخی کشورها مثل فرانسه زندگی عادی را از سر گرفته و نمایش یک فیلم با باز شدن سینماها در ساعت ۸ صبح با یک صف بسیارعجیبی از مردم رو به رو شده است. در حال حاضر فکر میکنم تجربه دیدن فیلم بصورت جمعی و بی واسطه درسینما هیچ وقت از ذهن مخاطب بیرون نخواهد رفت. شاید من هم در این یکسال و نیم هر لحظه پیش بینی ­های غلطی از شرایط داشتم. آنقدر قطعی می دانستیم که فعلا سینمایی وجود ندارد که مشغول کار در مدیوم های دیگر شدیم. طبیعی است وقتی اکران و بازگشت سرمایه وجود نداشته باشد، سینماها مدام باز و بسته می شوند و فروش فیلم هابه شدت ضعیف می شود و به این ترتیب سرمایه گذار هم رقبتی به حضور نداشته باشد و برایم عجیب بود که چطور طی یکسال و نیم گذشته تعداد قابل توجهی فیلم سینمایی ساخته شد؟ چرا که معتقدم اگر سرمایه گذار بخش خصوصی وارد جرگه­ ی سینما می شود، قطعا هدفش بازگشت سرمایه است و به این نتیجه رسیدیم که پشت برخی از فیلم های ساخته شده ارگان یا نهادی است که از بودجه فرهنگی آنها ساخت برخی از این فیلم ها تامین شده است.

ابراهیمیان گفت: این روزها تصور می کنم همراه با واکسینه شدن ۶۰-۷۰ درصد جمعیت ایران، از نوروز سال آینده به مرور سینماها رونق می گیرند. اما همین مورد هم به سیاست های فرهنگی وابسته است. با توجه به تغییر دولت و سیاست های جدید باز هم نمی توان  قطعی نظر دارد. اما امیدوارم در آینده ای نزدیک چنین شرایطی را تجربه کنیم.»

کارگردان فیلم «ارسال اگهی تسلیت برای روزنامه» در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: باید پذیرفت که ما ایرانی ها اساسا غیر قابل پیش بینی هستیم. چرا که در اوج پاندمی کرونا سفرها برقرار بود و متاسفانه نتیجه این عملکرد را دیدیم. شاید کمی خوش بینانه فکرمی کنم که به زودی همه چیز به روال قبل برخواهد گشت. اما شاید واقعا سینمای ایران به محاق رفته است و ما هم به مرور تبدیل شویم به کشوری مثل ترکیه که صنعت سریال سازی پررنگ و پر رونقی دارد.

او درباره نمایش فیلم سینمایی «دابلند» که هنوز پروانه نمایش نگرفته است نیز گفت:  ۳-۴ ماه پیش، از دوستی در وزارت ارشاد خبر از صدور پروانه نمایش این فیلم داد و به من گفت به طور قطع پروانه نمایش فیلم به زودی صادر می شود. واقعیت این است که طی دو سال اخیر هر هفته و هر ماه اخباری از این دست  زیاد شنیدم. متاسفانه اتفاقی که برای فیلم متصور بودم نیفتاد. زمانی که اکران جهانی فیلم شروع شد، کرونا آمد و تمام سالن های سینما تعطیل شد. این فیلم ۱۴ روزرنگ پرده را در سینماهای گرجستان، اکراین و روسیه دید و می دانم نمایش فیلم به زودی در تلویزیون گرجستان آغاز می شود و در کشور ما هم اگر فیلم موفق به دریافت پروانه نمایش شود به وی او دی ها می رود.

ابراهیمیان افزود: ساخت «دابلند» برای من تجربه ی ویژه ای بود و به سلامت فیلم را تولید کردم. این فیلم مخاطب خاص دارد و با توجه به تجربه ای که از تولید مشترک داشتم می توانم بگویم، بی هیچ دردسری فیلم را به اتمام رساندم. در ساخت این فیلم محدودیتی را تجربه نکردم. البته که سانسور در ذهن ما نهادینه شده است. من به عنوان فیلمساز جغرافیای ذهنی خودم را دارم و آن را همه جا با خودم می­برم. «دابلند» یک پلان سانسوری ندارد و حتی لباس بازیگران خانم براساس اینکه فیلم درایران نمایش داده می شود انتخاب شد. به زغم من هیچ چیزی برای پروانه نمایش نگرفتن و سانسور دراین فیلم وجود ندارد. قطعا در ساخت این فیلم محدودیت های مالی آزار دهنده بود، اما محدودیت فکری و کاری برای من وجود نداشت.

منبع: ایسنا

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.