ماجرای شهادت غمانگیز او در جریان تصرف شهر مشهد به دست نادرمیرزا، نبیره نادرشاه افشار اتفاق افتاد؛ او در زمان سلطنت فتحعلیشاه قاجار، به مشهد لشکر کشید و این شهر را تصرف کرد و زمانی که با نفرت عمومی در داخل شهر و محاصره نظامی سربازان قاجار در بیرون آن روبهرو شد، دست به جنایتهای بیسابقه و گستردهای زد که به شهادت رساندن سید محمدمهدی خراسانی هم یکی از آنها بود.
از شاگردی تا کسوت استادی
سیدمحمدمهدی خراسانی سال ۱۱۵۲ق. در اصفهان به دنیا آمد و پس از فراگیری علوم مقدماتی، به آموختن فقه، فلسفه، منطق، ریاضیات و دیگر علوم عقلی رو آورد و برای تکمیل آنها، زادگاهش را ترک و به مشهد مقدس سفر کرد و در آنجا به محضر علمای نامداری همچون علامه حسین عاملی مشهدی، امام جمعه این شهر راه یافت و بعدها افتخار دامادی او را پیدا کرد. سید محمدمهدی بیش از ۴۰ سال از عمر خود را در مشهد ماند. او در این مدت در تمام عرصههای علمی به بالاترین درجه رسید و آوازه دانش و تقوای وی، عالمگیر شد؛ آنگونه که برخی مورخان، سیدمحمدمهدی خراسانی را یکی از بزرگترین مراجع دینی دوران خودش میدانند.
پاسدار اعتقادات و دلسوز مردم
از ویژگیهای شخصیت کمنظیر سید محمدمهدی خراسانی، اهتمام او به حال مردم و تلاشش برای رفع حاجتهای آنها بود. سید برای خدمت به مردم، شب و روز نمیشناخت و به همین دلیل منزلش در مشهد و در منطقه بالاخیابان، ملجأ و پناهگاه عموم مردم از هر طبقهای بود. او به وضعیت اعتقادی مردم بهشدت حساس بود و در برابر فرقههای منحرفی که به دنبال آشفته کردن اعتقادات جامعه برای منافع دنیوی خود بودند، به جد میایستاد. افزون بر این موارد، او در صورت نیاز، به عرصه سیاست و گفتوگو با حاکمیت نیز ورود پیدا میکرد و اتفاقاً شهادت وی هنگامی رقم خورد که در برابر خودکامگی نادرمیرزا، حاکم مشهد، ایستاد.
روایت شهادت
نادرمیرزا پس از تصرف مشهد، دست به کشتار و غارت گستردهای زد. او برای تأمین هزینه جنگهای خود، حتی به حرم رضوی حمله و بخشی از نذورات مردمی را به نفع خودش ضبط کرد. این اقدام، واکنش شدید مردم را در پی داشت. نادرمیرزا برای آرام کردن مردم، به سید محمدمهدی رو آورد، اما او که سابقه ستمگریها و سفاکیهای نادرمیرزا را میدانست، عمل او را بهشدت تقبیح کرد و از مردم خواست که با نبیره نادرشاه همکاری نکنند. با فرا رسیدن ماه رمضان سال ۱۲۱۸ق. شرایط به مراتب بدتر شد. مشهد در محاصره نیروهای قاجار قرار گرفته بود و نادرمیرزا هم در داخل شهر دست به وحشیگری بیسابقهای زد و حتی تعدادی از زائران حرم رضوی را در صحن عتیق به بهانه کمک به قاجارها به شهادت رساند. سید برای کمک به مردم وارد معرکه شد. به همت و راهنمایی او، برای محرومان شهر ارزاق تهیه کردند؛ شخصیت شناخته شده وی، امکان آوردن آذوقه از بیرون شهر را فراهم کرد و سربازان فتحعلیشاه با احترامی که برای این مرجع دینی و فقیه برجسته قائل بودند، مانع از اقدامهای خیرخواهانه وی نشدند. اما این مسئله موجب خشم نادرمیرزا و اطرافیانش شد؛ آنها میخواستند سید توان خود را برای افزایش قدرت آنها به کار گیرد، اما او اصولاً اهل مماشات با ستمگران نبود؛ چه افشاری باشند و چه قاجاری. روز ۱۱ ماه رمضان ۱۲۱۸(دیماه ۱۱۸۲ش) سید محمدمهدی خراسانی در دارالضیافه حرم رضوی با نادرمیرزا روبهرو شد؛ نادرمیرزا از وی خواست مردم را برای کمک به وی مجاب کند، اما سید با آرامشی مثال زدنی به او پیشنهاد داد که تسلیم شود و مردم مشهد را به حال خود بگذارد. او به نادرمیرزا پیشنهاد کرد اگر چنین کاری را انجام دهد، برای گرفتن اماننامه واسطه خواهد شد و به این ترتیب او میتواند از شهر بگریزد. نادرمیرزا از این پیشنهاد که در نهایت آرامش از سوی سید ارائه شد، سخت برآشفت؛ آنگونه که نتوانست جلو خشم خود را بگیرد. دو روز بعد و با پیشنهاد اطرافیانش، تصمیم گرفت سید محمدمهدی را از سر راه بردارد. روز ۱۳ ماه مبارک رمضان سید بنا به عادت همیشگی خود، وارد حرم رضوی و در کنار ضریح مطهر به زیارت مشغول شد. در همان حال، نادرمیرزا و یارانش وارد روضه منوره شدند و مردم را متفرق کردند. سید به این اقدام توجهی نکرد و زیارتش را قطع ننمود. نادرمیرزا با خیرهسری در مقابل وی ایستاد و درخواست گذشته را تکرار کرد، اما وقتی سکوت سید و توجه وی به زیارتش را دید، تبرزین خود را بر پیکر آن عالم مجاهد فرود آورد و او را در حالی که روزه بود در حرم مطهر امام رضا(ع) به شهادت رساند. پیکر مطهر سید محمدمهدی خراسانی در کنار مسجد پایینپای حضرت به خاک سپرده شد. چند روز بعد، نادرمیرزا جزای جنایت خود را گرفت؛ مردم که در شهادت مجتهد خود عزادار بودند دروازههای شهر را روی قشون قاجار گشودند، نادرمیرزا کوشید تا از راه آب زیر باروی شهر بگریزد اما توسط سربازان فتحعلیشاه دستگیر شد. او را به تهران فرستادند و با دستور فتحعلیشاه، گردنش را زدند.
نظر شما