می‌گوید ۱۰ سال از وقتش را لابه‌لای کتاب‌های تاریخی و روایی گذاشته تا بتواند نمونه‌هایی تاریخی از زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) را همچون تکه‌های پازلی که بعضی قطعات آن در دسترس نیست، کنار هم بچیند و تلاش کند تصویری ملموس و قابل الگوبرداری از سیره اجتماعی ایشان پیش چشم آورد.

 جمع حجاب و حضور

حاصل کار او در کتابی با عنوان «اُماه» سعی کرده به گزاره‌های تاریخی، رنگ تعین‌بخشی برای زندگی امروز را بدهد و تعاملات اجتماعی حضرت زهرا(س) را در قالب دختر، همسر، مادر و عضو برجسته‌ای از جامعه مسلمانان برای مخاطب ترسیم کند. آنچه می‌خوانید حاصل گفت‌وگو با حجت‌الاسلام حمید سبحانی صدر، پژوهشگر تاریخ اسلام در این خصوص به مناسبت هفته حجاب و عفاف است. در این گفت‌وگو تلاش کرده‌ام پرسش‌هایی را درباره نسبت این تعاملات اجتماعی با مبحث حجاب مطرح کنم.

سؤال من ناظر بر عنوان فرعی کتاب شما یعنی «سیره اجتماعی حضرت زهرا(س)» و نسبتش با مسئله میزان الگوپذیر بودن این سیره است. به هر حال شما بهتر از من می‌دانید ما چندان تصویر اجتماعی از زن در صدراسلام نداریم و حداقل در خصوص حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) فارغ از کنش‌های سیاسی، اطلاعات درخوری از سیره این حضرات نداریم.

نکته نخست این است ما درباره این بزرگواران با محدودیت اطلاعات روبه‌رو هستیم.  اطلاعات درباره حضرت زهرا(س) بیشتر است و برای دخترشان حضرت زینب(س) این اطلاعات به‌جز آنچه درباره حادثه کربلا وجود دارد، محدود است.

علتش نیز این است فضای اجتماعی-سیاسی دوره حضرت زینب(س) سبب شده گزارشگرانی که زندگی این بزرگواران را گزارش کنند بسیار محدود باشند و به همین خاطر احادیث زیادی حتی از حسنین(ع) نیز نمی‌بینید. وقتی وضعیت در خصوص امامان ما این‌طور باشد، علت این کم اطلاعی درمورد حضرت زینب(س) واضح‌تر است.

در خصوص حضرت زهرا(س)، نکته اول گزارش‌های محدود از ایشان است و نکته دوم اینکه همان‌هایی که گزارش شده نیز  استخراج و تدوین کمی داشته‌اند. ما لابه‌لای کتب حدیث و تاریخ شیعه و سنی می‌گردیم، معمولاً آنچه جمع‌آوری شده ناظر بر جنبه‌های پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و حوادث سیاسی آن دوران است. خیلی کم اتفاق افتاده مثلاً از سیره اجتماعی حرف بزنیم و به این منظور با کنار گذشتن تنبلی ورق به ورق کتب تاریخی را بررسی کنیم.

همین مشکل در عرصه‌های دیگر هم وجود دارد. مثلاً در مقوله حجاب اینکه لابه‌لای کتب تاریخی و حدیثی عصر پیغمبر اکرم ببینیم و استخراج کنیم که روند حجاب چه بوده و چه اتفاقی برای سیره پیغمبر(ص) به لحاظ تاریخی افتاده تا این حجاب نازل شد و رویکرد جامعه نسبت به این موضوع چه بوده... موضوعاتی هستند که در خصوص آن‌ها خیلی کم کار شده است.

آنچه در این کتاب به آن رو آوردیم، به این جهت بود که یکی از مهم‌ترین عرصه‌های زندگی همه ما، عرصه‌های اجتماعی است. شخص حضرت زهرا(س) یک رویکرد اجتماعی و تعاملاتی داشته‌اند ولی نهایت کاری که در این خصوص شده بررسی‌های کوتاه با عناوینی چون «رفتار حضرت با همسر» و امثال این‌هاست.

علاوه بر این برای اینکه بتوانیم اطلاعات بیشتری را از همان مقداری که در متون تاریخی و حدیثی ما وجود دارد استخراج کنیم، باید با عینک جدید و نیازهای امروز، سیره و تاریخ را مطالعه کنیم. ممکن است در تاریخ و سیره مطلبی ذکر شده باشد ولی ما توجه نداشته‌ایم که این مطلب در آن مقوله به کار می‌آید. مثلاً یک برهه از زندگی حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) در کنار فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین بوده است.

شاید عده‌ای در همین حدود این روایت و گزارش را خوانده باشند ولی به این موضوع توجه شده که از دل آن، سیره اجتماعی حضرت زهرا(س) با مادر شوهر استخراج شود. بخشی از این موضوع به‌واسطه بی‌توجهی است؛ یعنی این گزارش با در نظر داشتن نسبت عروس و مادرشوهری خوانش نشده و به اینکه ایشان مثلاً مدتی در خانه مادرشوهر زندگی کرده اعتنایی نکرده‌اند. چنین قضیه‌ای-یعنی رابطه عروس و مادرشوهر-یک موضوع امروزی است.

بنابراین از این زاویه جدید و امروزی باید نگاه کرد تا بتوان سیره اجتماعی را استخراج کرد. چون این‌گونه نگاه‌ها  در بررسی سیره اتفاق نیفتاده، ما به یک سیره اجتماعی مدونی نیز دست پیدا نکرده بودیم و این موارد تازه دارد به سبک و مدلی تبدیل می‌شود که نسبت به آن آثاری شکل بگیرد.

باتوجه به اینکه مشخصاً سیره حضرت زهرا(س) را مورد مداقه قرار داده‌اید تاریخ چه نوع نگاهی را از نحوه تعاملات اجتماعی ایشان ارائه می دهد؟ منظورم غیر از فعالیت‌های صرفاً سیاسی است.

بحث بر سر این است که زن در جامعه حضور داشته باشد یا نداشته باشد.

 ما در سیره اجتماعی حضرت زهرا(س) درباره این بحث کردیم. بالاخره ایشان حضور داشته یا نداشته است؟ ما می‌شنویم حضرت فدک را به ایشان بخشیده و فدک نخلستان و دارایی حضرت زهرا(س) بوده است. پس از قضیه غصب فدک شاهدیم کارگران و وکلای فاطمه زهرا(س) را از آنجا بیرون می‌کنند. معلوم می‌شود ایشان کارگر داشته و فعالیت اقتصادی انجام می‌داده است.

 این‌ها همه حاکی از تعامل اجتماعی حضرت است. مثلاً می‌شنویم ایشان به حجه‌الوداع رفته است. این رفتن تا مکه و برگشتن مستلزم حضور اجتماعی و تعامل است. همان زمان می‌بینیم امیرالمؤمنین(ع) از طرف پیامبر مأمور رفتن به یمن می‌شود و از اول همراه با حضرت زهرا(س) نبوده است. یکی از کارهایی که باید در سیره و تاریخ انجام دهیم همین تصویرسازی و دقت در ترسیم درست آن فضاست. مثلاً در  حجه‌الوداع حضرت زهرا(س)، حسنین و زینب و ‌ام کلثوم را داشته است. از طرفی نیز می‌دانیم امیرالمؤمنین(ع) از طرف پیامبر مأمور به رفتن به یمن بوده است. پس در آغاز حرکت از مدینه تا به مکه برسند، امیرالمؤمنین(ع) نبوده است. ما این‌طور نگاه نکردیم یک زن با چهار فرزند و صرفاً با همراهی پدرش در حالی که شوهرش نیست چطور این مسیر را طی می‌کند؟ آیا جز با تعامل اجتماعی امکان‌پذیر است؟

وقتی با زاویه ذهنی خودمان نگاه می‌کنیم نمی‌توانیم چنین حضوری از زن را در جامعه تصور کنیم. چون سیره را به خوبی استخراج نکردیم و با ذهنیت خودمان نگاه کردیم فکر می‌کنیم با شرایط امروزی ما منطبق نیست در حالی که این‌گونه نیست. حضرت هم حضور اجتماعی داشته و هم پوشش ایشان متناسب با این حضور اجتماعی بوده است.

همین ذهنیتی که گفتید سبب شده بسیاری نتوانند امکان حضور اجتماعی زنان را با روایت حضرت که می‌فرمایند: «برای زن بهتر این است نه او مرد نامحرم را ببیند و نه نامحرم او را» جمع کنند. ما دو سه روایت این‌گونه داریم که فاطمه زهرا(س) می‌فرمایند: «خیر للنساء أن لا یرین الرجال ولا یراهن الرجال» برای زن بهتر است نه مردها او را ببینند و نه او مردها را ببیند.

 ما باید این روایت را به دو جهت و دو شکل باز کنیم. یکی اینکه بررسی کنیم روایت چه تعابیری دارد و دوم اینکه آن را بر سیره خود حضرت زهرا منطبق کنیم تا به یک جمع‌بندی برسیم. اینکه در روایت از لفظ «بهتر» استفاده شده، یعنی دلالت بر وجوب نمی‌کند ولی دست به یک اولویت‌سنجی می‌زند. بالاخره به لحاظ رفتار اجتماعی باید چگونه باشد؟ می‌فرماید:

اگر بخواهید اولویت سنجی کنید، اولویت این است زن از مواجهه با مردها دور باشد. این بهتر است. بنابراین اگر بخواهیم در جمهوری اسلامی تکالیف و وظایف را تفکیک کنیم می‌گوییم همه زن‌ها سر کار بروند بهتر است یا اینکه به وظیفه اولیه‌شان که مدیریت خانه است مشغول باشند؟ آن سیره می‌گوید اول برای زن مدیریت خانه تعریف شود، چرا که هم با ساختار او هماهنگ است و هم مواجهه‌اش با نامحرم را کم می‌کند.

در قضیه تقسیم کار بین حضرت علی و فاطمه توسط پیامبر نیز می‌بینیم فرمودند کارهای بیرون خانه با علی و داخل خانه با فاطمه باشد. این قضیه نفی اشتغال بانوان را نمی‌کند.

این منطبق با آن کلام حضرت زهراست و می‌خواهد اولویت‌سنجی کند.

شاید کسی بپرسد این حرف معادل این است که زن‌ها کار اقتصادی نکنند؟ فرمودند: خیر، حضرت زهرا خودش این کار را می‌کرد که نمونه‌اش همین قضیه فدک است. بنابراین اگر بخواهیم صرفاً این کلام حضرت را نگاه کنیم با سیره حضرت در تعارض است و با سیره دخترشان حضرت زینب نیز در تعارض قرار می‌گیرد. پس این کلام یک نوع فرهنگ‌سازی است و می‌خواهد اولویت را در اصل تقسیم وظایف اجتماعی تبیین کند. اولویت با کار داخل خانه است ولی بنا بر ضرورت‌ها می‌تواند این فعالیت‌ها ناظر بر فعالیت سیاسی، سخنرانی در مسجد یا کار نظامی و حضور در پشت جبهه‌ها باشد. ضمن اینکه حضرت در داخل خانه هم کار اقتصادی می‌کرده‌اند و پشم‌هایی را که حضرت علی(ع) تهیه نموده و می‌آوردند، نخریسی می‌کردند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.