مسعود اطیابی کارگردان فیلم سینمایی « دینامیت» که این روزها در حال اکران است، از تشکیلات عریض و طویل سینمای ایران که بازدهی چندانی ندارد انتقاد کرده، می‌گوید: اینهمه مدیر در سازمان سینمایی فقط مصرف برق را بالا برده‌اند!

پروانه نمایش «دینامیت» را با مساعدت آقای رئیسی گرفتیم/ فارابی سالی چند فیلم می‌سازد که راهی آرشیو می‌شوند

به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، فیلم سینمایی «دینامیت» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی و تهیه‌کنندگی ابراهیم عامریان که این روزها در آستانه فروش ۳ میلیاردی است، با پشت سر گذاشتن فیلم‌های اکران نوروزی به پرفروش‌ترین فیلم سال تبدیل شده؛ این در حالی است که کرونا همچنان بسیاری از فعالیت‌های روزمره را محدود کرده اما طی هفته‌های اخیر و برخلاف رکود دو سال گذشته ناشی از سایه سنگین کرونا، فعالیت سینماها با رونق مواجه شده است.

مسعود اطیابی طی سال‌های اخیر بیشتر به ساخت فیلم‌های کمدی روی آورده و فیلم‌هایش اغلب جزو پروفرش‌های سال هم بوده‌اند اما از شرایط فعلی گلایه‌های بسیاری دارد و برای نخستین بار از اتفاقات پشت پرده «دینامت» سخن گفته است که در ادامه می‌خوانید.

آقای اطیابی «دینامیت» پیش از «تگزاس۲» ساخته شده اما چرا همان زمان و به جای «تگزاس۲» به نمایش درنیامد؟ ضمن این که سال گذشته هم این فیلم متقاضی حضور در فجر بود که پذیرفته نشد.

بله درست است! سال ۹۸ فیلم آماده اکران بود اما جلوی آن را گرفتند و پروانه نمایشش صادر نشد و البته سال گذشته هم متقاضی حضور در جشنواره بودیم که به دلیل عدم صدور همین پروانه نمایش امکان حضورش محقق نشد.

چه مشکلی در صدور پروانه نمایش برای فیلم پیش آمد؟

متاسفانه ما در روند اخذ پروانه نمایش با تهدیدهای بسیاری مواجه شدیم و جالب است بدانید پروانه نمایش «دینامیت» را با کمک آقای رئیسی که آن زمان رییس قوه قضاییه بودند گرفتیم. اگر ایشان مساعدت نمی‌کردند و پشت ما نمی‌ایستادند شاید نمی‌توانستیم پروانه نمایش بگیریم؛ علیرغم اینکه خودشان در مورد فیلم نظراتی داشتند و صراحتاً این نکته‌ها را عنوان کردند اما برای اینکه در نمایش فیلم به مشکلی برنخوریم، به ماجرا ورود کردند. اتفاقاً همین جا می‌خواهم از آقای رئیسی تشکر کنم، علیرغم اینکه شاید بسیاری گمان نکنند اینطور باشد اما ایشان فیلم را دیدند، سوالات و انتقاداتشان را مطرح کردند اما در نهایت بر این مسئله صحه گذاشتند که فیلم پروانه ساخت داشته و حق اکران دارد.

چطور شد به رئیس قوه قضاییه مراجعه کردید؟

اواخر سال گذشته و پیش از اخذ پروانه با ایشان دیدار کردیم. دفتر ایشان گزارش‌هایی داده بود و از ما خواستند آنجا برویم. ایشان وقتی فیلم را براساس گزارش‌ها تماشا کردند آن را فاقد نکاتی دانستند که عنوان شده است. همچنین به درخواست ایشان به حوزه علمیه قم رفتیم و فیلم را نمایش دادیم. این خواست ایشان بود که حوزه علمیه هم فیلم را ببیند و گفتند نظرات آنها را نیز جویا شویم.

اما بهرحال نسبت به محتوای فیلم انتقاداتی وجود دارد و ظاهراً فیلم با ممیزی هم روبرو شده است.

ما نسخه کامل و بدون سانسور را نشان دادیم که روی آن نظراتی داشتند و با این وجود مساعدت کردند و دستورات لازم را دادند، اما باز هم دچار سانسورهای بی‌جهت شدیم و صحنه‌هایی از فیلم حذف شده که اگر آنها را ببینید تعجب می‌کنید که چرا حذف شده‌اند؛ صحنه‌هایی که افراد شاخص و قابل قبولی مردم را به رفتار درست، برقراری حق، عدالت و امر به معروف توصیه و دعوت می‌کنند.

متاسفانه این سانسورها به فیلم ضربه زده است. سه سال جلوی اکران فیلم گرفته شد و خسارت بسیاری به ما وارد کرد، این در حالی است که درآمد امروز فیلم به درد من نمی‌خورد و با آن نمی‌توانم برای فیلم بعدی‌ام کاری انجام دهم و این ظلمی است که به ما شده و بی‌پاسخ نخواهد ماند.

البته می‌دانم که این اتفاق از سوی همه اعضای پروانه نمایش رخ نداده و فقط یک نفر چنین تاثیری داشته است. یک نفر به تنهایی چنان در شورای پروانه نمایش فساد ایجاد کرده که به راحتی زور می‌گوید و زور کسی هم به او نمی‌رسد.

من بابت دو اتفاق ناراحتم! نخست اینکه این پروژه سه سال عقب ماند و کار به جایی رسید که مجبور شدیم در شرایط کرونایی فیلم را اکران کنیم. نکته بعدی اینکه شیوه سانسورها ناراحت‌کننده است.

من اعتقاد دارم ممیزی حق مردم و حکومت است و باید در آثار فرهنگی باشد، اما ممیزی درست نه سانسورهای بی‌منطق. من با این مخالفم نه اصل ممیزی! کسی با سانسور کارشناسانه مخالف نیست و معتقدم ممیزی حق مردم است که حکومت باید این حق را اجرا کند، اما آنچه که در این فیلم سانسور شده ممیزی نیست، بلکه رفتار لجبازانه‌ای است و در ادامه ما را با تهدید هم روبرو کرد.

من سه سال هیچ حرفی نزدم زیرا می‌خواستم فیلمم را نجات دهم که  دچار دلجبازی بیشتری نشود اما امروز می‌گویم که این فیلم تابحال بی‌دلیل نگه داشته شده بود و امیدوارم خداوند به کسانی که مانع عقب افتادن ما شدند جزای سختی بدهد.

چرا آقای رییسی در قوه قضاییه باید مساعدت کند که فیلم من به نمایش درآید؟ همانطور که اشاره کردم ایشان درباره فیلم نکته‌ها و نگرانی‌هایی داشتند اما وقتی می‌گویند حق شما نمایش فیلم است چرا برخی مانع شدند و دست به سانسورهایی زدند که اتفاقاً ایشان آن صحنه‌ها را تایید می‌کرد!

در هفته‌های اخیر بحث حمایت دو و نیم میلیاردی سازمان سینمایی از فیلم‌های در حال اکران مطرح بود که با تغییر آن به یک میلیارد، «درخت گردو» به عنوان یکی از فیلم‌های آماده نمایش، از اکران انصراف داد؛ شما عنوان کردید که این فیلم در حالت عادی فروشی بالاتر از ۵۰ میلیارد خواهد داشت اما چطور به اکران در این شرایط رضایت دادید؟

ببینید من با شرایطی که آن زمان سازمان سینمایی مطرح کرد هم موافق بودیم. وقتی فیلمی وجود دارد که نمی‌تواند به اقتصاد سینما کمک کند اما در مقابل فیلمی داریم که در شرایط عادی فروش چند ده میلیاردی دارد طبیعتاً باید پیذیریم که حمایت بیشتری از آن صورت بگیرد. اگر به فیلمی که  فروش ۱۰۰ میلیونی دارد، ۵۰۰ میلیون تومان بدهند ظلم است، اما فیلمی که در زمان عادی ۴۰ میلیارد می‌فروشد و در زمان کرونا این رقم ۲۰ میلیارد می‌شود حتی اگر ۱۰ میلیارد هم کمک کنند همچنان به آن بدهکارند.

سازمان سینمایی شرطی تعیین کرد که بر مبنای آن اگر فیلمی فروش دو میلیاردی داشت حمایت یک میلیاردی دریافت کند و اگر ۵ میلیارد فروخت یک میلیارد و نیم دریافت خواهد کرد که به نظرم شرط عادلانه ای است. بهرحال سرمایه‌گذاران فیلمی ساخته‌اند که در شرایط نرمال می‌توانست ۵۰ میلیارد بفروشد اما آنها حالا به ۲۰ میلیارد هم راضی هستند و این مابه‌التفاوت در واقع سوبسیدی است که دولت باید آن را پرداخت کند.

نکته دوم این که در مجموع این رقم چندانی محسوب نمی‌شود. در همین بنیاد فارابی که زیر نظر وزارت ارشاد قرار دارد، سالی ده‌ها فیلم ساخته می‌شود که به آرشیو می‌رود و کسی ککش هم نمی‌گزد. برای ساخت هر فیلم میلیاردها تومان هزینه می‌شود اما برای کسی مهم نیست که این فیلم‌ها اصلاً قابلیت نمایش ندارند و حتی به تعداد عوامل فیلم هم کسی سینما نمی‌رود تا آنها را تماشا کند. یا فیلمنامه‌هایی که به کرات از فیلمنامه‌نویسانِ پنهانی خریداری می‌کنند و این پول بیت‌المال است که دور ریخته می‌شود و باید به جای آن به فیلم‌هایی کمک کنند که در گیشه فروش دارند. بنیاد فارابی باید در شرایطی از فیلم‌ها حمایت کند که آنها فروش داشته باشند و به هیچ فیلمی پول تولید ندهد و آن را موکول به زمان اکران و میزان مخاطبان فیلم کند. من اگر روزی در سازمان سینمایی مسئولیتی داشته باشم همه اینها را به دادگاه می‌فرستم که پول‌ها را پس بدهند. فیلمی که ساخته و آرشیو شده چرا باید از پول بیت المال صرف آن شود؟

آیا وعده ای که به شما داده‌اند، تحقق پیدا کرده است؟

هنوز عملی نشده است. البته این پول را به من نمی‌دهند و به سرمایه گذاران تعلق می‌گیرد و تا جایی که خبر دارم هنوز پول را نداده‌اند اما چون این یک تعهد رسمی است و صورت جلسه شده باید در این دولت و یا دولت بعدی عملی شود.

به نظرم در این شرایط کرونایی سوبسید دادن به هر فیلمی که بتواند مردم را به سینما بکشاند، آنها را شاد کند و روحیه‌شان را بالا ببرد نه تنها ایرادی ندارد که حتی کاری نیکوست؛ اتفاقاً باید آن پول‌هایی که برای ساخت فیلم‌های آرشیوی و دورریز داده‌اند را پس بگیرند.

مردم امروز حق انتخاب دارند و پولشان را دور نمی‌ریزند. زمانی که «دینامیت» اکران شد تبلیغاتی نداشتیم و در حال حاضر نیز تبلیغات ما مردمی هستند که خودشان سینما رفتند و حاضر شدند باز هم با همراهان جدیدی به سینما بروند. برخی مدیران سینماها می‌گویند تعدادی از مشتریانشان کسانی هستند که در چند روز اخیر با همراهان مختلفی برای تماشای فیلم آمده‌اند و بلیت‌ها در سامانه فروش ۱۰ تا ۱۵ نفره است.

پس از نمایش در سینما تصمیمی برای اکران آنلاین آن هم دارید؟

فعلاً تمرکز ما روی اکران در سینماست و به مردم هم توصیه می‌کنم فیلم را در سینما ببینند. سینما بسیار امن است، فضای بزرگی دارد و خطرش از محیط اتوبوس و هواپیما کمتر است. چرا که در فضایی بزرگ با تهویه‌ و فاصله‌ای مناسب در کنار یکدیگر هستند و به رغم هزینه‌های سنگین اما پروتکل‌های بهداشتی به خوبی توسط سینماداران رعایت می‌شود و فکر می‌کنم فیلم دیدن در سینما بهتر باشد.

فروش «دینامیت» در گیشه باعث می‌شود به فکر اکران «انفرادی» هم باشید؟

خیر. «انفرادی» را برای فصل بهتری نگه می‌داریم.

در آستانه آغاز به کار دولت جدید هستیم، با توجه به شرایط فعلی به نظر شما سینما نیازمند چه تغییراتی برای بهبود و بازگشت به رونق پیشین خود است؟

تعداد مدیران ما در سازمان سینمایی بسیار زیاد است. سازمان سینمایی برای نظارت بر سینمای ایران و هدایت آن به یک مدیر نیاز دارد. به نظرم اینکه یک رییس، ۵ مدیرکل و ۱۰ معاون دارد نه تنها نتیجه‌ای ندارد بلکه اینها فقط مصرف برق را بالا برده‌اند و در اتاق هر کدام یک کولر گازی روشن است. اگر اینها کسر شوند ما بسیار خوشحال می‌شویم و قطعاً کار بهتر پیش می‌رود. به نظرم به جای این همه مدیر می‌توان ۱۰ باغبان استخدام کرد که فضای سرسبزی ایجاد شود و مردمی که از کنار ادارات دولتی عبور می‌کنند از آن لذت ببرند.

به نظرم یک مدیرکل، یک معاون و چند کارمند و یک شورای ثابت برای سازمان سینمایی کافی است. البته شورایی که اعضایش مدیران بخش‌های دیگر نباشند، آنها اصلاً وقت ندارند فیلم بازبینی کنند، فیلمنامه بخوانند و با فیلمسازان در ارتباط باشند. ما مدیرانی می‌خواهیم که همیشه حاضر و ناظر باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.