در صفحه امروز به سراغ نویسنده‌ای رفته‌ایم که در حوزه ادبیات دینی قلم می‌زند. محبوبه زارع، متولد یزد بیش از ٤٠ اثر در حوزه‌ ادبیات دینی و انقلابی داشته و مدتی‌ است به ‌صورت تخصصی وارد حوزه‌ رمان اجتماعی شده است. «نشانی خانه باران»، «دریا، طوفان، تلاطم»، «پنجره‌های دربه‌در»، «پادرمیانی»، «فصل فیروزه» و «آیات مس» بخشی از آثار این نویسنده است.

داستان تحول حُر از نمادین‌ترین معارف عاشورایی است

  به تازگی رمان «بگذار اسبت بتازد» توسط نشر کتابستان معرفت از این نویسنده منتشر شده است. زارع در این کتاب به ماجرای «حر» پرداخته است، داستان از زمانی آغاز می‌شود که حر فرمان فرماندهی سپاه هزارنفره را دریافت می‌کند و با شکی بزرگ روبه‌رو می‌شود.

وادی‌های نوزده‌گانه کتاب فرصتی است برای بهتر دیده شدن شخصیت حر و رفتن به عمق زندگی او.

چه شد که در این اثر به شخصیت حر پرداختید؟

 داستان تحول حر بن یزید در جریان عاشورا به نظر من حاوی نمادین‌ترین و غنی‌ترین معارف عاشورایی است. از این رو در ایام محرم سال پیش، وقتی در شخصیت ایشان تأملی کردم به این نتیجه رسیدم که جای کار در این سوژه در ادبیات داستانی خالی است و این شد که این موضوع را انتخاب کردم.

حر از آن جهت قصه‌ای نمادین دارد که وجوه مختلف قدرت و اعتبار دنیوی را در ساحت اجتماعی دوره زندگی خود کسب کرده و دارای منزلت و اقتدار هم میان قبیله خود و هم در نظر حکومت بود؛ یعنی منتهای خواسته بشر امروز اما با وجود این وقتی به بحران انتخاب میان دنیا و آخرت رسید، بعد «من‌الله» بودن خود را به یاد آورد و با نگرشی معرفتی نسبت به هدف خلقت و حیات خود، زندگی جاوید و آزادگی را بر حیات مادی ترجیح داد. این بینش دقیقاً حلقه مفقوده حیات انسان معاصر در دوره فردگرایی است. اما بعد غنای شخصیت ایشان همان زیربنایی است که تحول نمادین مذکور را در شخصیت ایشان به نمایش کشید. در واقع این غنای شخصیتی، همان شالوده بینش حقیقت‌گرا و آزاداندیش حر را تشکیل می‌دهد.

 حر جزو شخصیت‌های تاریخی است که در برهه‌ای از زندگی‌ با چالش‌هایی درونی روبه‌رو بوده و از این نظر زندگی او بستر خوبی برای روایت داستانی است. پیش از اثر شما داستانی با محوریت این شخصیت نوشته شده بود؟

 من زمانی که این موضوع را انتخاب کردم، با تمام انگیزه و جان در شخصیت و داستان ایشان غرق شدم و تلاش به همزیستی کردم. برایم اهمیت نداشت که این موضوع پیشتر کار شده است یا نه، چون یقین داشتم در رویکردی که به نوعی به من الهام شده، نوآوری لازم را خواهم داشت و احساسم این است به کمک خداوند این اتفاق در خلق این اثر که دهه اول محرمم را از آن خود کرده بود، افتاده است.

شک و تردید و چالش بین خیر و شر از مسائل ازلی و ابدی انسان است. چقدر به دنبال پیوند زدن این مفاهیم با انسان امروز بودید و آیا این طی طریق شک تا وصل برای انسان امروز قابل طرح است؟

 تردیدی نیست که ابتلای انسان امروز در سرگردانی میان حق و باطل، پاسخ و راهنمایی بهتر از الگوی معارف عاشورا نخواهد داشت و از سویی در این الگو، نقطه اوج تحول در شخصیت حر تجلی دارد. شخصیتی که در مقام فرمانده لشکر دشمن در نقطه مقابل امام ظاهر شده، اما با توجه به ریشه‌های معنویت گذشته و حال حقیقت‌جو و ولایی، به مقام شهادت در راه امام(ع) می‌رسد. اوج امیدواری به انسان ره گم کرده دوران مدرنیته، صرف نظر از مذهب، در این قصه قابل احصا و یقین است. اینکه تا وقتی دیده دل باز باشد، بازگشت به حقیقت و تاختن در مسیر حق نیز ممکن خواهد بود.

از برخی فرازهای تاریخی درباره ایشان این طور برمی‌آید که او انسانی برجسته در قوم خود بوده و این برجستگی گرچه ظاهراً به شجاعت، جسارت و جنگجویی او در میان قبیله‌اش برمی‌گردد و او را زبانزد مردم کرده تا جایی که حتی در درگاه بنی‌امیه هم مقبولیت یافته است؛ اما با وجود این چیزی فراتر از جنگجویی او را در مرحله تصمیم تاریخی خود یاری کرده است. در میان اعراب آن دوره، عنصر جنگجویی و دلاوری، گوهر کمیابی نبوده که حر به خاطر آن به مقام خاص و عظیم تحول دست یابد بلکه در اشارات تاریخی که اتفاقاً روح کلی قصه من هم هست، ما با خصیصه آزادمردی و حقیقت‌طلبی حر روبه‌رو هستیم. ضمن اینکه تنها نگرش معرفتی نسبت به حیات باقی و زندگی پس از مرگ است که انسانی چون حر را وامی‌دارد که به مقام و موقعیت خویش پشت پا بزند و در پی دریافت بشارت بهشت، به استقبال از مرگ آن هم در بحرانی‌ترین روز تاریخ دست بزند. از سویی در فرازی که امام(ع) انتخاب اسم او را که به معنی آزادمردی است، ستوده و تأیید می‌کنند؛ به خوبی می‌توان بر ریشه‌های معرفتی او صحه گذاشت و به این نتیجه رسید که اصالت او در آزاداندیشی که نقطه عطف حیات معرفتی است، جوشش داشته است.

 شما پیش از این هم در داستان‌هایتان به شخصیت‌های تاریخی دینی علاقه داشتید، حضرت علی‌اکبر(ع) در آیات مس، حضرت معصومه(س) در فصل فیروزه، حضرت علی‌اصغر(ع) و حالا هم حر. علت توجه شما به خلق داستان بر اساس شخصیت‌های تاریخی دینی چیست؟

 من نویسندگی را ۲۰ سال پیش با گرایش به ادبیات آیینی شروع کردم و دلیل اصلی آن علقه ذاتی و حبی است که ریشه در تربیت خانوادگی دارد. اما چند سالی است با انگیزه بیشتر در راستای پاسخگویی به ذائقه تنوع‌پذیر و به‌روز مخاطب به خصوص مخاطب جوان، تلاش کردم با رویکردهای تلفیقی و نو در این عرصه خدمت کنم. هر چند به تازگی با توجه به نیاز جامعه معاصر گرایش به رمان اجتماعی پیدا کرده‌ام و امیدوارم در این حوزه بتوانم رسالت قلمی خود را ادا کنم.

 کتاب بعدی شما درباره چه شخصیتی است؟

 کاری با موضوع دوران ۶ سال پیش از غیبت صغری امام عصر(عج) با نام «طاووس مستور» دارم که همین روزها توسط انتشارات جمکران وارد بازار خواهد شد. این کتاب در قالب داستانی بلند و با زاویه دید شخصیت‌های مختلف به روایت وقایع ۶ سال اول حیات امام عصر(عج) بر اساس منابع روایی و تاریخی پرداخته است و همراه با قصه، شرایط خاص آن دوره و تلاش امام یازدهم را برای معرفی حضرت حجت(عج) به شیعیان خاص خود با توجه به جو اختناق بنی‌عباس و همت آن‌ها برای نابودی جانشین ایشان روایت می‌کند.

 چقدر به پرداخت و انعکاس مشکلات و چالش‌های انسان و زندگی امروز در داستان توجه دارید؟

 این مضامین چیزی است که باید بر روح کلی نوشته حاکم باشد. در انتخاب وادی‌های نوزده‌گانه کتاب، معیارم توجه به این روح کلی بوده است.

 شما جزو نویسندگان پرکار هستید. آیا به صورت حرفه‌ای نویسندگی می‌کنید و عادات نوشتن شما چگونه است؟

 من قلم را با شعر شروع کردم. از استادم زکریا اخلاقی جمله‌ای در ذهنم مانده که هرگز سراغ شعر نرو بلکه بگذار شعر، تو را انتخاب کند. این توصیه را من به نویسندگی به خصوص نوشته‌های آیینی تعمیم دادم و تا وقتی سوژه‌ای من را برای نوشتن انتخاب نکرده، نوشتن و حتی اندیشیدن به موضوعی را شروع نمی‌کنم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.