کامران شرفشاهی گفت: یکی از آفات شعر آیینی انبوه شعرهایی است که دارای مضامینی بوده که اصلاً به کار مردم روزگار ما نمی‌آید. در صورتی که شعر آیینی و به ویژه شعر عاشورایی شعری ستم‌ستیز و حرکت‌آفرین است.

 شعر عاشورایی باید ستم‌ستیز و امروزی باشد
 شعر آیینی پس از انقلاب اسلامی یکی از شاخه‌های توانمند در حوزه شعر و ادب معاصر بوده است و این مسئله را می‌توان هم از منظر کمی و هم از حیث کیفی مشاهده کرد اما این حوزه شعری به ویژه در سال‌های اخیر از نظر مضمون و محتوا با افت و خیزهایی مواجه بوده است. به طوری که با وجود آثار فراوان در عرصه شعر آیینی شاهد آثار ضعیف بسیاری هستیم.
در این زمینه با کامران شرفشاهی که خود از شاعران پیشکسوت در عرصه شعر به ویژه شعر آیینی است، گفت‌وگو کرده‌ایم. از آثار وی می‌توان به گزیده ادبیات معاصر، سبز و سپید و سرخ، راز سرفرازی، سرشار از انتظار، زلال بیکران، از همیشه عاشقانه‌تر، غنچه‌های هلال، هدیه آفتاب، مجموعه داستان: فصل آبی پرواز، طنین عطش، کمی تا قسمتی لبخند و پژوهش‌هایی نظیر سرزمین ستاره و زیتون، دسترنج، حماسه جاودان، به پیشواز سپیده، بانوی آینه‌ها، نخل‌های سرخ و ... اشاره کرد.  
نوآوری و خلاقیت در هر حوزه‌ای حائز اهمیت است، به نظرتان نوآوری در حوزه شعر آیینی و عاشورایی چقدر مورد توجه بوده یا دچار تکرار شده است؟
موضوع نوآوری در شعر، موضوع چندان ساده‌ای نیست و ظهور شاعران بزرگ و خلاق در ادبیات هر سرزمینی یک موهبت بزرگ است. شاعرانی که می‌توانند از دریچه و زاویه دیگری به هستی نگاه کنند و رهاوردهای تازه‌ای داشته باشند. این واقعیت غیرقابل انکاری است که بسیاری از شعرهای عاشورایی دچار نوعی تکرار هست. این مسئله از یک سو به توانمندی شاعر برمی‌گردد و از سوی دیگر به موج‌هایی که گاهی اوقات برمی‌خیزد و شمار زیادی را تحت الشعاع قرار می‌دهد، مربوط می‌شود. به گونه‌ای می‌توان گفت؛ تکرار در شعر و پیروی از آثار شاعران دیگر معلول کم‌کاری شاعران و عدم خلوت‌های لازم برای رسیدن به لحظه‌های ناب و گفتنی‌های ناگفته است. به عبارت دیگر شاعر باید با مطالعه عمیق و بالا بردن سطح اشراف ادبی، خود را مهیای رسیدن به درک و دریافت‌های تازه کند. بسیاری از شاعران از مطالعه و زیر و رو کردن کتاب‌های تاریخی ابا دارند و این کاهلی موجب می‌شود به شعرهای دم‌دستی روی بیاورند که چنگی به دل نمی‌زند.
شما هم مانند برخی از شاعران پیشکسوت معتقد هستید که شاعران جوان در آغاز راه به شعر عاشورایی ورود نکنند و وقتی به پختگی رسیدند به این عرصه ورود داشته باشند؟
برای همه شاعران نمی‌توان چنین نسخه‌ای پیچید. به هر حال هر شاعری ارادتی نسبت به خاندان پاک اهل بیت(ع) دارد و می‌خواهد ارادتش را بیان کند اما من شاعران جوان را به مطالعه کتاب‌هایی که مربوط به تاریخ صدر اسلام است، دعوت و توصیه می‌کنم در این عرصه کوتاهی نکنند. همچنین مطالعه عمیق کتاب‌های قرآن، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و کتاب‌هایی که دربرگرفته سخنان پیشوایان دین است، می‌تواند افق‌های تازه‌ای را پیش روی شاعران باز کند و به آن‌ها کمک کند حرف‌ها و دیدگاه‌های تازه‌ای عرضه کنند. این نکته عملاً در شعر شاعران بزرگ با مرور آثارشان قابل لمس است.
اخیراً بسیار دیده می‌شود که وقتی شاعران نوقلم شعرهای آیینی‌شان به تعدادی رسید، با وجود اینکه از نظر ادبی و محتوایی هم سطح قابل قبولی ندارد اما اقدام به چاپ آن‌ها می‌کنند. به نظرتان چه راهکاری می‌تواند در تولید محتوای کیفی ادبی عاشورایی مؤثر باشد؟
خلوت شاعرانه خیلی مهم است و اگر شاعر به این باور نرسد که در ساحت مقدسی قدم گذاشته، دچار روزمرگی خواهد شد. نکته مهم درباره ورود به قلمرو شعر آیینی، درک عظمت این قلمرو است و اگر شاعر توجه کند که حضرت اباعبدالله(ع) و دیگر پیشوایان دینی از فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین مردمان روزگار خودشان بودند، این عرصه را دست‌کم نمی‌گیرند. مهم این است که این عرصه دست‌کم انگاشته نشود و شاعر سعی کند در کنار مطالعات عمیق خلوت‌های ژرفی داشته باشد. به این وقایع و گفتارها بیندیشد و تکه‌های پازل تاریخ را کنار هم بچیند و بتواند حرفی درخور روزگار امروز بزند.
متأسفانه یکی از آفات شعر آیینی انبوه شعرهایی است که دارای مضامینی بوده که اصلاً به کار مردم روزگار ما نمی‌آید. در صورتی که شعر آیینی و به ویژه شعر عاشورایی شعری ستم‌ستیز، برانگیزاننده، پویا، حرکت‌آفرین و جریان‌ساز است و با مرور تاریخ ادبیات متوجه می‌شویم که سلاطین و به ویژه پادشاهان دوران قاجار تلاش داشتند شعر آیینی و عاشورایی را وارد عرصه تخدیری کرده و از روح حماسی تهی کنند. یعنی در شعرهای دوره قاجاریه و حتی قبل از آن می‌بینید که درباره حضرت سیدالشهدا(ع) سخن گفته می‌شود. اما همه از منظر سوگ و مرثیه است و چهره ایشان در میدان نبرد بسیار ضعیف و قابل ترحم به تصویر کشیده می‌شود و از آن روح بلند حماسی در این آثار خبری نیست. پس معرفت نسبت به شخصیت حضرت امام حسین(ع) در کنار حب به ایشان می‌تواند موجب تحول در شعر عاشورایی شود و شاعر را از گرداب تکرار مضامین پیشینیان رهایی ببخشد.
به مواضع شاعران گذشته اشاره کردید، در حال حاضر مواضع شاعران در شعرهای عاشورایی را چطور می‌بینید؟
امروز هم با دو جریان شعری در عرصه محتوا مواجه هستیم. گروهی در خط همان شاعران گذشته به دنبال شعرهایی هستند که نمی‌توانند ارتباطی با انسان معاصر برقرار کنند و گروهی دیگر هم هستند که از آن‌ها به عنوان شاعران خلاق یاد می‌کنیم. این گروه کسانی هستند که سعی می‌کنند این پیام را به جامعه بدهند که واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا متوقف نشده و این واقعه همچنان در عصرها و نسل‌های گوناگون تدام یافته و به ما رسیده است. ما نیز باید موضع دینی و اجتماعی داشته باشیم و این نکته را درک کنیم که وقتی امام حسین(ع) در آخرین لحظات روز عاشورا می‌فرمایند؛ آیا کسی هست مرا یاری کند، در واقع دعوت ایشان دعوت از همه عصرها و نسل‌هاست که در مقابل ستم، بیداد و بی‌عدالتی‌ها کوتاه نیایند. همچنین دعوت به امر به معروف و نهی از منکر است که فلسفه قیام خود را بر این پایه قرار دادند. امروز هم شاعرانی هستند که این باور را داشته و سروده‌های زیبایی ارائه می‌کنند و بسیار هم مورد توجه جامعه قرار می‌گیرند.
رسانه‌ها در قبال تحول و شتاب بخشیدن به جریان پویای عاشورایی نباید منفعل باشند. رسانه ملی، مطبوعات، فضای مجازی و ... باید جهت‌گیری هوشمندانه‌ای در رابطه با معرفی شعرهای ارزنده و دارای اندیشه که صرفاً بر عنصر عاطفه، هیجان و احساس تکیه ندارد و بیانگر تفکری از جنس پیام سرخ حضرت سیدالشهدا(ع) داشته باشند.
منبع: ایکنا
انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.