۱۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۹
کد خبر: 768074

درست مثل ماجرای مختار و قیامش، یا حتی گاهی شبیه ماجرای کربلا، وعده‌های کوفیان و در نهایت تنها ماندن حسین(ع) و یاران اندکش؛ داستان قیام «زید بن علی» هم بیش و کم شباهت‌ها و نسبتی با قیام عاشورا دارد، همان طور که خود جناب «زید بن علی» نسبتی نزدیک با بازماندگان واقعه عاشورا دارد؛ فرزند امام سجاد(ع) و نوه امام حسین(ع) است و چه در تقوا و پرهیزگاری، چه در علم و دانش و چه در شهامت و جنگاوری، بسیار به پدرانش شباهت دارد.

  پسر سجاد، پدر یحیی

تقویم‌ها، امروز یعنی دومین روز ماه صفر را مصادف با سالگرد شهادت «زید» می‌دانند.

دانشمند شهید

پسر امام سجاد(ع) و برادر امام باقر(ع)، مادرش (حورا یا جیدا) از جمله بانوانی است که می‌گویند مختار ثقفی او را به ۳۰ هزار درهم خرید و به امام سجاد(ع) هدیه کرد. در میان مردم زمان خودش به «حلیف القرآن» معروف است، زیرا همیشه در حال خواندن قرآن و عبادت کردن بود. بیش از این‌ها البته به علم و دانش فراوان شهرت داشت و خیلی‌ها بیشتر از اینکه او را به عنوان «زید شهید» بشناسند یا از شجاعت و جنگاوری‌اش گفته باشند، درباره عالم بودنش حرف زده‌اند.

 در این مطلب هم می‌شد به قصد معرفی این شهید بزرگوار مثلاً به نقل از سید بن طاووس در ربیع‌الشیعه به مشخصات ظاهری «زید بن علی» به عنوان یک امامزاده شهید پرداخت و نوشت: «گفته می‌شود زید دارای قامتی رشید بود و صورتی زیبا و باابهت داشت که متانت و وقار از آن به خوبی آشکار بود.

وی چشمانی درشت و سیاه و جذاب با ابروانی کشیده و نزدیک به هم و محاسنی پرپشت و پیشانی برجسته و بلند و بینی برآمده و کشیده داشت...» و بعد برای از دست رفتن چنین امامزاده زیبا و رشیدی دل سوزاند و اشک ریخت اما این‌ها کمکی به شناخت شخصیت او، انگیزه و چند و چون قیام معروفش نخواهد کرد.

 پس اجازه بدهید شخصیت علمی او را از نگاه  دیگران به خصوص ائمه(ع) ببینیم. خیلی از بزرگان و صاحبنظران علم رجال و حدیث، وقتی صحبت از مقام علمی زید بن علی بوده، او را به عنوان یکی از بارزترین چهره‌های فقهی و علمی ستایش کرده و حتی برایش لقب «عالم آل محمد» یا «فقیه اهل‌بیت» به کار برده‌اند.

 علامه امینی در کتاب الغدیر از قول امام صادق(ع)، زید را «عالِمی درست گفتار» معرفی می‌کند. در کتاب آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی- معجم رجال الحدیث- امام رضا(ع) در ستایش مقام زید بن علی او را عالِم آل محمد لقب می‌دهد. روایتی از امام باقر(ع) نیز وجود دارد که: «به زید همانند علم ما، در وسعت و احاطه افاضه شده ‌است».

چرا قیام؟

برای نسل دیروز و امروز اگر درباره شخصیت «زید بن علی» پرسش و اما و اگری باقی نمانده باشد اما درباره دلایل قیام او، اینکه آیا قیامش مورد تأیید ائمه(ع) بوده و ادعای امامت داشته یا خیر؟ قطعاً پرسش‌هایی وجود دارد. برای پاسخ به این موارد، می‌شود بخشی از سلسله گفتارهای رهبر انقلاب در تحلیل مبارزات سیاسی امامان معصوم(ع) را که سال گذشته روزنامه کیهان هم منتشر کرد، با هم مرور کنیم: «... حالا می‌خواهیم بدانیم که اولاً انگیزه‌ زید از این قیام چه بوده؟ چرا قیام کرد؟ ثانیاً نظر امام صادق(ع) که معاصر با قیام بوده است نسبت به این قیام چیست؟... یک روایت این است که زید بن ‌علی‌ بن ‌الحسین‌ می‌رود پیش هشام (خلیفه وقت اموی)... هشام به امام باقر(ع) برادر زید توهین کرد... اینجا زید ناراحت شد، احساس کرد که دیگر وقت سکوت تمام شده، نوبت به یک عمل حاد رسیده؛ چرا؟ برای خاطر یک کلمه حرف فقط؟ نه، چون دید وضع نظام فاسدی که بنی‌امیه در رأس این نظام قرار دارد به جایی رسیده که این‌ها دیگر ابایی ندارند که علناً نسبت به آیین اسلام - آن آیینی که وجود زید و امثال زید برای زنده کردن آن هستند - اهانت کنند و مقدسات را به بازی بگیرند... زید خیلی متغیر شد، از آن مجلس بلند شد... بعدها به بعضی دوستانش گفت اگر من یک نفر همراه خودم داشتم قیام می‌کردم، دیگر ساکت نمی‌نشستم... زید این جمله را گفت و آمد عازماً بر خروج، تصمیم گرفت که دیگر حرکت کند و مشغول مقدمات کار شد.

 در این خلال یک عده‌ای از مردم می‌رفتند اطراف زید و او را می‌پذیرفتند و با او بیعت می‌کردند. زید از حجاز به عراق آمد؛ چون احساس کرد که در عراق بهتر می‌شود این کار را سامان داد، فکر می‌کرد دوستان پدرش و پدرانش در کوفه و در عراق بیشتر هستند و آمد عراق برای اینکه قیام خود را در آنجا تعقیب کند... مردم مراجعه می‌کردند... از زید سؤال می‌کردند راجع به امام صادق(ع). ایشان می‌گفت خدای متعال در هر زمانی یک حجتی بر خلق گذاشته و در زمان ما حجت بر خلق جعفر بن ‌محمد برادرزاده من است... این را زید مکرر می‌گفت و خود او هم اظهار علاقه‌مندی می‌کرد نسبت به امام صادق(ع)...

امام هم نسبت به زید یک بیاناتی ایراد می‌کردند که این بیانات موجب می‌شد هر کسی این بیانات را بشنود، برود با زید همراه بشود. در یک روایت امام می‌گویند آن کسانی که با زید شهید بشوند، مثل کسانی هستند که با علی ‌بن ‌ابی‌طالب شهید شده‌اند...».

و باز هم کوفه

ماجرای قیام زید در شباهتی عجیب به ماجرای کربلا و یا قیام مختار، به عراق و کوفه گره می‌خورد. دانشمند خاندان پیامبر(ص) البته پیش از آغاز حرکتش به دیدار امام صادق(ع) می‌رود و با ایشان مشورت هم می‌کند. روایات و اقوال تاریخی می‌گویند، حضرت مخالفتی با «زید» نمی‌کنند و حتی از شهادت او نیز خبر می‌دهند.

 زید در شوال سال ۱۲۰ قمری به قصد قیام علیه دستگاه بنی‌امیه وارد کوفه می‌شود.

پنج ماه به شکل پنهانی زندگی کرده و مردم و شخصیت‌های کوفه و بصره را به قیام دعوت می‌کند. می‌گویند حتی تا ۱۵ هزار نفر با او پیمان می‌بندند. بر اساس برخی از اسناد و نقل قول‌ها قرار بر این بوده که شب چهارشنبه، اول ماه صفر در سال ۱۲۱ قمری، قیام علنی شود. اما مثل قیام مختار که حادثه‌ای آن را جلو می‌اندازد، شهادت دو نفر از یاران «زید» سبب می‌شود قیام آغاز شود. گفته‌اند از ۱۵هزار نفری که اعلام بیعت کرده بودند در خوشبینانه‌ترین حالت، بیش از ۲۰۰ و چند نفر در کنار زید حاضر نمی‌شوند. ابتدای کار، حاکمان عراق شاید غافلگیر شده و زید و یارانش موفق می‌شوند پیروزی‌هایی کسب کنند.

 قول‌هایی هم هست که حاکم کوفه مردمی را که در حمایت از زید به مسجد شهر آمده‌اند، محاصره می‌کند. درست در حالتی که قیام‌کنندگان عرصه را بر دشمن تنگ کرده‌اند تیری به پیشانی «زید» اصابت می‌کند و در نهایت رهبر قیام به شهادت می‌رسد. انگار این قیام و شهادت بعدها به فرزندش «یحیی» نیز به ارث می‌رسد تا فرزند «زید» نیز در خراسان علیه امویان قیام کند و مثل پدر به شهادت برسد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.