بازیگر نقش مجید در سریال «در کنار پروانه ها» گفت: رابطه مجید با رهی یک رابطه دو سویه است. جالب اینجا است که قصه به جایی می رسد که مخاطب می گوید اگر مجید دراینجا حضور نداشت، رهی چه کار می کرد؟

دیگر استندآپ کمدی انجام نمی دهم/ نقش رفاقت در سریال «در کنار پروانه ها»

به گزارش قدس آنلاین، شاید موضوع رفاقت دست مایه خیلی از سریال های تلویزیونی باشد که حالا در برخی سوژه محوری و در برخی هم کلیت سریال را شامل می شود.

اما در سریال «در کنار پروانه ها» که این شب ها از شبکه دو پخش می شود، رفاقت یکی از موضوع های محوری داستان است که البته گهگاهی به موضوع اصلی هم می رسد.  

رفاقتی که میان شخصیت رهی- نقش اصلی سریال- با مجید، برقرار است شاید از جنسی است که شاید کمتر شبیه به آن را در اطرافمان دیده باشیم. رفاقتی بدون هیچ چشم داشتی که دو دوست را به هم نزدیک تر هم می کند و باعث می شود در مواقع حساس زندگی خود را مسئول و مراقب زندگی رفیقشان بدانند.

«وحید رحیمیان» بازیگر نقش مجید است که از کودکی استعداد بازیگری داشته و بعد از آن با شرکت در دوره های آکادمیک بازیگری، به این حرفه آمده است. او کار حرفه ای اش را با حضور در برنامه خندوانه آغاز کرده است و بعد از حضور در چند فیلم کوتاه، به سریال «در کنار پروانه ها» رسیده است.

مجید تنها شخصیت این سریال است که بار کمدی بر دوش او است و همین باعث شده تا از فضای تلخی که بر قصه آن حاکم است کاسته شود. با رحیمیان درباره ورودش به بازیگری، استندآپ کمدی، پرداختن به موضوع رفاقت در یک سریال و ... گفت و گو کردیم.

 این شب ها سریال «در کنار پروانه ها» در حال پخش است. سریالی که یکی از نقش های فرعی آن به عهده شما است و به عبارتی می توان گفت اولین سریال شما هم محسوب می شود. چطور شد که در این سریال در نقش مجید، دوست رهی بازی کردید؟

اولین جلسه ای که با آقای یاری صحبت کردیم در برخورد اول گفت این خود مجید است و انگار که همان جا من را برای بازی در نقش مجید پذیرفت. بعد از آن خاطره ای درباره کار کردنم در مکانیکی تعریف کردم و آقای یاری هم از من خواست برخی رفتارهایی که برای خودم است را برای نقش مجید هم بیاورم که یکی از آنها شغل مکانیکی او بود و دیگر ویژگی هایش هم رفتارهایی بود که در خلال سریال از او سر می زد.

 به هر حال از آنجایی که نویسنده ها بخش مهمی از قصه و داستان یک سریال را در دست دارند و به عبارتی زاییده ذهنشان است، می توانند بهترین کمک به یک بازیگر برای خلق یک نقش شوند. شما چقدر از حضور نویسنده در ایفای نقش مجید بهره گرفتید؟

خیلی زیاد. کاری ندارم به اینکه داستان ما واقعی است یا نه، می گویم کلیشه نبودن و نو بودن یک داستان مهم است و از آن مهمتر اینکه یک نویسنده بتواند قصه ای بنویسد که به کلیشه های مرسوم نزدیک نباشد و از سویی هم برای مخاطب حرفی داشته باشد.

 شخصیت مجید که می شود گفت دوست صمیمی رهی است، یکی از شخصیت های این سریال است که با حضورش فضای سریال که رو به تلخی می رود را تلطیف کرده است.

بله درست است مجید آمده تا تلخی ها را کمتر کند و این در فیلم نامه هم وجود داشت و من هم در بازی سعی کردم آن را درست اجرا کنم تا به آنچه مد نظر کارگردان و نویسنده است نزدیک شوم.

 این موضوع کار شما را به عنوان بازیگر سخت نمی کرد؟

نه. چون از کودکی همینطور بودم که می توانستم در شرایط بحرانی خودم را کنترل کنم. یادم است مراسم ختم  مادرم بود که سر کار رفتم و از همه افرادی که آنجا حضور داشتند بیشتر می خندیدم. فقط به خاطر شادی دل آنها و اینکه قبول دارم آدم هایی که بیشتر از همه می خندند بیشتر از همه حالشان بد است و دردشان را در دل خودشان می ریزند و بیرونشان می خندد.

 با توجه به توصیفاتی که از اخلاق خودتان تعریف کردید انگار که شخصیت مجید برگرفته از روحیات شخصی شما است. درست است؟

یکی از ویژگی های مجید سر به هوا بودنش است. در صورتیکه او کاملا با شخصیت و باهوش است که شغل مکانیکی دارد. از طرفی آنقدر باهوش است که بتواند عاشق شود و به کارهای رهی هم گیر بدهد. اما من هم زمانیکه این نقش پیشنهاد شد بیشتر سعی کردم از خودم برایش خرج کنم.

 در کنار مضمون اصلی که در این سریال به نمایش درآمده است، موضوع رفاقت هم جای  ویژه ای برای خود دارد. رفاقتی که بین مجید و رهی شکل گرفته است از نوع رفاقت هایی است که این روزها کمیاب شده است. دو دوستی که هیچ گاه در سختی و شادی همدیگر را تنها نمی گذارند و تا جایی که از دستشان برمی آید همدیگر را کمک می کنند. موضوع رفاقت در ابتدا در فیلم نامه آمده بود؟

اگر به قصه ما توجه کرده باشید، مجید، پدر و مادر و هیچ کسی را در زندگی اش ندارد که بخواهد به آنها محبت کند و یا آنها هوایش را داشته باشند و فردی تنها است. رابطه مجید با رهی یک رابطه دو سویه است و همانطور که رهی او را دوست دارد، او هم رهی را دوست دارد و یک لحظه هم تنهایش نمی گذارد. رهی به واسطه اینکه مجید از لحاظ سنی از او کوچکتر است، مواظبش هست و می خواهد تا خلاهای موجود در زندگیش را به نوعی پُر کند. جالب اینجا است که قصه ما به جایی می رسد که مخاطب می گوید اگر مجید در اینجا حضور نداشت، رهی چه کار می کرد؟

حتی الان که در قصه می بینید که رهی به شمال رفته و مجید تنها شده است مخاطب بیشتر نبود رهی در کنار مجید را احساس می کند و این رفاقت بیشتر به چشم می آید. از سویی دلسوزی ها و حمایت های رهی و پدرش علی محمد در شکل گیری این رابطه دو سویه بسیار تاثیرگذار است.

 یکی از هدف های این سریال نشان دادن تحول درونی آدم ها است که حالا و در اینجا در یکی از شخصیت های سریال بروز پیدا کرده است. چقدر مجید در این تحولی که قرار است برای رهی رخ دهد، نقش دارد؟

مجید از تصادفی که رهی داشته و به ابراهیم زده و فرار کرده ناراحت است و نیازی به تحول در این داستان ندارد. چون اعتقاد دارد اگر رهی این پنهان کاری را ادامه دهد، قطعا پای آن را خواهد خورد. اما آنچه در شخصیت مجید وجود دارد این است که در پایان داستان می بینیم او از سر به هوایی درآمده و کمی عاقل می شود و تصمیمی می گیرد که برای آینده رهی هم بهتر است و هم اینکه روی اعتقاد خود استوار است. البته این را هم می دانستیم که دراین سکانس ها استرسی که اغلب در مجید دیدیم کمتر نمود بیرونی داشته باشد و با آرامش تصمیمی که می گیرد را اجرایی کند.

 یکی از موضوع هایی که مخاطب دوست دارد بداند این است که آیا مجید تا پایان قصه در کنار رهی می ماند؟

بله. اگر تا به اینجای کار توانستیم مخاطب را طوری راضی کنیم که این دو دوست باید در کنار هم باشند قطعا از اینجا به بعد هم به همین روال پیش می رویم تا به جمع بندی نهایی برسیم.  

 بعد از پایان پخش این سریال قطعا شما بیشتر دیده خواهید شد. همچنان می خواهید بازیگری را ادامه دهید یا دوست دارید شاخه های دیگر هنری را دنبال کنید؟

در هر صورت آدم در زندگی اش الگوهایی برای خودش دارد و من هم دوستانی دارم که در بازیگری و کارگردانی موفق هستند و در کنار کار هنری کار دیگری هم دارند که به غیر از بازیگری است و مواقعی که پیشنهاد بازی ندارند به آن شغل دوم خود مشغول می شوند و از آن طریق امرار معاش می کنند. تصمیم من این است که فعلا صبر کنم تا ببینم پیشنهادها به چه سمتی می رود و به چه صورت است تا برای انتخاب شان تصمیم بگیرم. اما شاید مثل خیلی ها اینطور نباشم که اگر بازی نکنم ناراحت شوم و دیگر نتوانم کار دیگری انجام دهم. نه، اصولا کار کردن و بدست آوردن رزق و روزی حلال را دوست دارم. از همان کودکی از کار کردن ابایی نداشتم و تا به حال دست فروشی هم کردم.

تحصیلات شما در زمینه بازیگری است؟ یا اینکه بعد از دوران تحصیل کلاس های آکادمیک هنری رفتید؟

وقتی در مدرسه تحصیل می کردم خیلی از معلم هایم با توجه به استعدادی که در من می دیدند می گفتند که بازیگری را انتخاب کن. یادم است بعد از مدتی که از حضورم در کلاس های بازیگری می گذشت، به خاطر شوخی هایی که سر کلاس می کردم و بچه ها هم به حرف هایم می خندیدند از کلاس اخراج شدم. برایم خیلی جالب بود که من با لحن جدی این حرف ها را می زدم و باز بچه ها به حرف هایم می خندیدند و گهگاهی همین باعث می شد که استادها از کلاس بیرونم کنند. همین شد که از کلاس بازیگری هم اخراج می شدم.

 یعنی این شوخ طبعی از ابتدا در وجود شما بوده است؟

بله از دوران مدرسه خیلی از معلم هایم که این شوخ طبعی را در من دیده بودند می گفتند حتما در آینده بازیگری را دنبال کن چون تو استعدادش را داری و حتما در این زمینه موفق خواهی شد.  

 یادم هست اولین کار حرفه ای شما آن هم در قالب تصویر، برنامه خندوانه و اجرای استندآپ کمدین بود. قبل از آن هم در سینما و تلویزیون بازی کرده بودید؟

چند فیلم کوتاه بازی کرده بودم که خیلی هم دیده نشد.

 آن زمان با اینکه چهره شناخته شده ای نبودید، چطور شد که به خندوانه رفتید؟

همان سال های ابتدایی خندوانه آقای جوان می گفتند از خودتان حین اجرای استندآپ کمدی برای ما ویدئو بفرستید. آن روزها کار بازاریابی می کردم و در آن کار موفق نشدم و به همین خاطر افسردگی گرفتم و حال خوبی نداشتم. یک روز که به خانه دوستم رفته بودم، شبکه نسیم خندوانه را نشان می داد و باز همان صحبت های آقای جوان که می گفت از خودتان ویدئو بفرستید و چون گوشی اندروید نداشتم از دوستم خواستم تا ویدئویی از من بگیرد و متنی برای اجرای استندآپم نوشتم و ویدئو را گرفتیم و برای برنامه ارسال کردیم. بعد از این، ویدئوی ارسالیم در دو مرحله برنده شد و به مرحله سوم رفت. در مرحله سوم باید ویدئو توسط برنامه خندوانه داوری و تایید می شد که در این مرحله مقام اول را بدست آوردم.

 در برنامه خندوانه به صورت مقطعی حضور داشتید؟ یا نه و در پشت صحنه به عوامل کمک می کردید؟

هنوز هم بچه های خندوانه می گویند بیا، اما خب درگیر بازی در سریال هستم و فرصتش را ندارم. به هر حال خندوانه خانه من است و از آنجا به تصویر راه پیدا کردم اما این تصمیم هم گرفتم که دیگر استندآپ کمدی انجام ندهم.

 چرا؟

نه اینکه کلا نخواهم انجام دهم اما اینکه در برنامه تلویزیونی بخواهم این کار را اجرا کنم نه. در کل استندآپ را در این می بینم که حال اطرافیانم را خوب کنم و کاری کنم آنها بخندند و شاد شوند. هیچ وقت بازیگری اولویت اولم نبوده و هیچ وقت هم برای بازی یا استندآپ به کسی نگفتم به من نقش بدهید و من دوست دارم در برنامه شما استندآپ کنم چون دوست دارم کاری که می کنم برای خودم باشد و اینطور نیست که اگر بازی نکنم حالم بد شود. اما خب برای رسیدن به همین جایی که الان ایستادم خیلی زحمت کشیدم و از بازی در یک سکانس فیلم های مختلف شروع کردم تا به اینجا رسیدم و یک شبه ره صد ساله را نرفتم.

 جمله پایانی ...

از الان برنامه ریزی هایی برای خودم دارم که بعد از تمام شدن بازیم در سریال در کنار پروانه ها به سرعت به سمت تمرین بروم و نقش هایی بازی کنم که برایم چالش برانگیز است. الان هم دنبال این هستم نقشی را بازی کنم که از مجید خیلی فاصله داشته باشد و اصلا شبیه به او نباشد و متفاوت باشد.

سریال «در کنار پروانه ها» به کارگردانی داریوش یاری، تهیه کنندگی بهروز مفید و نویسندگی امیرمحمد عبدی هر شب از سبکه دو پخش می شود.

در این سریال پروانه معصومی، محمود جعفری، برزو ارجمند، بیتا سحرخیز، سامرند معروفی، خسرو شهراز و ... به ایفای نقش پرداختند.

منبع: فارس

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.