ایران یکی از ۱۰ کشور اصلی بلاخیز دنیاست و بنابر آمار، در سال‌های اخیر بیش از ۱۸۰هزار نفر در این بلایا کشته شده‌اند. حالا بماند که اگر فوتی‌های ناشی از بحران‌های همه‌گیری هم به آن افزوده شود، این آمار به مراتب افزایش می‌یابد.

سلامت روان؛ حلقه مفقوده بحران‌ها

در بلایای طبیعی و بحران‌های همه‌گیری همچون کرونا آسیب‌های روانی به افراد مانند کوه بزرگ یخی است که قسمت بیشتر آن زیر آب قرار دارد و دیده نمی‌شود. مرگ و آسیب‌های جسمانی در بخش‌های بیرونی آب قرار گرفته ولی معلولیت و عواقب روانی حوادث که گاهی تا پایان عمر باقی می‌ماند، بدنه‌ اصلی این کوه یخی را تشکیل می‌دهد و در بیشتر مواقع مورد غفلت قرار می‌گیرد. این زخم‌های روانی گرچه پنهان هستند، ولی موجب رنج و ناتوانی و اُفت کارکرد بسیاری از انسان‌ها می‌شوند.

برای جبران بحران‌های غیرمترقبه و همچنین بحران‌های همه‌گیری باید کاری کرد. کسی که آسیب می‌بیند باید در شهر و روستای خود در کوتاه‌ترین زمان ممکن به روان‌شناس دسترسی داشته باشد. اما با وجود حدود هزار روان‌شناس رسمی در هر استان متأسفانه مسئله سلامت روان همچنان یک مسئله حاشیه‌ای در کشور است.

بحران مدیریت در بحران

حمید پور شریفی، دانشیار دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی با اشاره به اهمیت ارائه خدمات روان‌شناختی در شرایط بحرانی، به ما می‌گوید: افرادی که دچار بحران می‌شوند و یا در شرایط بحرانی قرار می‌گیرند به‌ویژه در حوادثی مثل زلزله، سیل و یا موارد مشابه آن، دچار اضطراب حاد می‌شوند که اگر خدمات روان‌شناختی بهنگام دریافت نکنند این اضطراب به اختلال PTSD (اختلال اضطراب پس از حادثه روانی) تبدیل می‌شود که آثار آن تا سال‌ها و حتی در مواردی تا پایان عمر ادامه دارد و تا حد قابل توجهی از کیفیت زندگی افراد مبتلا می‌کاهد و موجب بروز مشکلات جدی در شرایط اجتماعی یا محیط کار و روابط افراد می‌شود. همچنین در توانایی فرد برای انجام وظایف روزمره اختلال ایجاد می‌کند. اما اگر مداخلات روان‌شناسی به‌موقع انجام شود، احتمال تبدیل استرس حاد به اختلال PTSD کاهش می‌یابد.

این دکترای روان‌شناسی سلامت در پاسخ به این پرسش که چرا در کشور ما ارائه خدمات روان‌شناسی در شرایط بحرانی مورد توجه قرار نمی‌گیرد، می‌افزاید: این‌طور نیست. کشور ما سوابق بسیار خوبی در ارائه خدمات روان‌شناختی در حوادثی نظیر زمین لرزه بوئین زهرا، زمین لرزه بم و آتش‌سوزی پلاسکو داشته است به‌گونه‌ای که در زمین لرزه بم، ایران همه دستورالعمل‌های روان‌شناختی سازمان بهداشت جهانی را رعایت کرد و مورد تقدیر قرار گرفت.

پورشریفی با بیان اینکه از زمان وقوع زمین‌لرزه بم

تاکنون همواره در همه حوادث غیرمترقبه اکیپ‌های روان‌شناسی حضور داشته‌اند، می‌گوید: یکی از مشکلات اساسی تیم درمان روان‌شناختی برای حضور در مناطق حادثه‌دیده به منظور ارائه خدمات روان‌شناختی بهنگام ناهماهنگی بین مجموعه‌های خدمت‌رسان است که موجب بروز کمبودهایی در این زمینه می‌شود.

به گفته وی متولی اصلی سلامت روان برای مداخله در شرایط بحرانی، دفتر سلامت روانی وزارت بهداشت است اما با توجه به اینکه دفتر سلامت روان وزارت بهداشت ظرفیت‌های محدودی دارد و از آنجا که هماهنگی‌های بین‌بخشی پیش از وقوع بحران صورت نمی‌گیرد، وقتی منطقه‌ای از کشور دچار بحران می‌شود زمان قابل توجهی صرف این هماهنگی‌ها می‌شود و در واقع با مدیریت بحران مواجه می‌شویم که ممکن است مانع ارائه خدمات بهنگام روان‌شناسی شود.

آموزش سلامت روان در حاشیه قرار دارد

وی در خصوص اهمیت ارائه خدمات روان‌شناختی در بحران‌های همه‌گیری نظیر کرونا نیز می‌گوید: شرایط همه‌گیری با حوادث غیرمترقبه متفاوت و نوع خدمات آن متفاوت است، ضمن آنکه در بحران‌های پاندمی تعداد افراد نیازمند دریافت خدمات روان‌شناسی بسیار بیشتر از تعداد افراد حادثه‌دیده در حوادث غیرمترقبه و نوع ارائه خدمات نیز متفاوت است. خدمات روان‌شناختی در بحران‌های همه‌گیری در قالب آموزش ارائه می‌شود و از آنجا که بودجه اختصاص یافته به آموزش سلامت در کشور همواره محدود است همان مقدار محدود نیز صرف سلامت جسمی و درمان و نگهداری بیماران نیازمند بستری در بیمارستان‌های اعصاب و روان می‌شود و در واقع بودجه‌ای برای خدمات پیشگیرانه در نظر گرفته نشده است. ما برای همه‌گیری کرونا می‌توانیم از دستورالعمل‌های آموزشی جامع‌نگر، حمایتی و پیشگیرانه استفاده کنیم تا با افزایش سطح انسجام روانی افراد از بروز اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی در جامعه پیشگیری شود و در واقع هر مبلغی که امروز برای این مهم هزینه کنیم به معنای صرفه‌جویی ۱۰ برابر آن است که به نوعی سرمایه‌گذاری در حوزه درمان محسوب می‌شود.

ضرورت پوشش بیمه‌ای خدمات روان‌شناسی

پورشریفی اضافه می‌کند: پوشش بیمه‌ای خدمات روان‌شناختی یک نیاز بسیار ضروری است که متأسفانه تاکنون تحقق نیافته است و چشم‌انداز روشنی نمی‌توان برای آن تصور کرد؛ بخشی از این موضوع به دلیل کسری بودجه است که شورای عالی بیمه را دچار تردید کرده، اما بخشی نیز مربوط به عملکرد سازمان نظام روان‌شناسی است. زیرا شورای عالی بیمه انتظار دارد سازمان نظام روان‌شناسی، خدمات روان‌شناسی زیر پوشش بیمه را طبقه‌بندی و مشخص کند توسط کدام گرایش روان‌شناسی باید ارائه شود که تاکنون این مهم تحقق نیافته است. بنابراین اگر قرار باشد خدمات روان‌شناسی زیرپوشش بیمه قرار گیرد ابتدا باید مرزهای صلاحیت ارائه خدمات و اینکه دانش‌آموختگان کدام گرایش‌ها می‌توانند خدمت ارائه دهند و همچنین خدمات روان‌شناسی که نیازمند است زیرپوشش بیمه قرار گیرد، توسط سازمان نظام روان‌شناسی مشخص شود، سپس از شورای عالی بیمه انتظار داشته باشیم این خدمات را زیر پوشش بیمه قرار دهد.

تعرفه خدمات روان‌شناسی کمتر از تعرفه‌های پزشکی

وی در خصوص تعرفه‌های خدمات روان‌شناسی نیز می‌گوید: تعرفه خدمات روان‌شناسی در مقایسه با تعرفه خدمات پزشکی بسیار پایین است، اما سوء تفاهم از آنجا پیش می‌آید که تعرفه خدمات روان‌شناسی بر اساس ۴۵ دقیقه تعیین می‌شود، در حالی که متخصصان حوزه پزشکی در همان ۴۵ دقیقه چندین بیمار را ویزیت می‌کنند و اگر مجموع درآمد یک فوق لیسانس حرفه‌ای روان‌شناسی را که معادل پزشک عمومی است با درآمد یک پزشک عمومی و درآمد یک PHD روان‌شناسی که معادل پزشک متخصص است را با این گروه مقایسه کنیم، خواهیم دید دریافتی روان‌شناسان به مراتب کمتر از پزشکان است. با این حال بالا بودن هزینه‌های روان‌شناسی برای درمان‌جویان قابل درک است چرا که در بسیاری از موارد درمان‌های روان‌شناختی نیازمند جلسات درمانی متعدد است که هزینه تمام شده برای بیمار را سنگین می‌کند و با آنکه تعرفه خدمات روان‌شناختی در ایران در مقایسه با سایر کشورها به‌ویژه کشورهای توسعه یافته ارزان‌تر است ضرورت دارد تعرفه‌های خدمات روان‌شناختی در کشور ما، مانند سایر کشورها زیر پوشش بیمه قرار گیرد تا امکان استفاده از این خدمات برای عموم مردم فراهم شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.