کارگردان «قهرمان»، می‌خواهد بگوید رفتار و واکنش انسان در واقعیت با فضای مجازی گره خورده است و اگر بخواهد زندگی خود را بر مدار آن تنظیم کند، در دامی می‌افتد که خلاصی ندارد؛ مگر اینکه مانند قهرمان قصه‌اش بالاخره یک جا زیر میز بزند و برای خودش زندگی کند.

به گزارش قدس آنلاین، «رحیم سلطانی» (با بازی امیر جدیدی) به دلیل بدهی مالی به باجناق سابقش «بهرام» (با بازی محسن تنابنده) در زندان شیراز است. رحیم پسر نوجوانی دارد که با خانواده خواهرش زندگی می‌کند و دچار مشکل تکلم است. به همین دلیل در مرکز گفتاردرمانی تحت درمان است. رحیم در این مرکز با دختر ۳۷ ساله‌ای به نام «فرخنده» (با بازی سحر گلدوست) آشنا می‌شود که با خانواده برادرش زندگی می‌کند. او و رحیم قصد دارند بعد از آزادی ازدواج کنند، اما رحیم توان بازپرداخت بدهی ۱۵۰ میلونی‌اش را ندارد. در این میان، فرخنده کیفی زنانه حاوی ۱۷ سکه طلا (معادل حدود نصف بدهی رحیم) پیدا می‌کند و حالا این رحیم است که باید تصمیم بگیرد سکه‌ها را بفروشد یا به صاحبش بازگرداند...

این خلاصه داستان فیلم «قهرمان» جدیدترین ساخته اصغر فرهادی است؛ کارگردانی که از اولین ساخته‌اش ـ درباره الی ـ دروغ‌گویی را مذمت کرده و اثرات مخرب آن بر عواطف و روابط انسانی را یادآور شده است. از سوی دیگر، این پرسش را مطرح می‌کند که آیا کسی به صرف اینکه کار بدی انجام نمی‌دهد، شایسته تقدیر است؟  چه تفاوتی بین انجام کار خوب و انجام ندادن کار بد وجود دارد؟

فرهادی با ایجاد موقعیت‌های دوگانه، قصه‌اش را پیش می‌برد.  به قول یکی از مسئولان زندان، رحیم یا خیلی باهوش است یا خیلی ساده. اما فرهادی شاید شخصیتی بین این دو خلق کرده باشد، چون اگر او نیت خیر داشت، چرا کیف را به پلیس تحویل نداد تا صاحبش را پیدا کند و خودش شخصاً اقدام کرد؟ چرا شماره تماس زندان را روی آگهی نوشت، نه شماره منزل خواهرش را؟ فرهادی قهرمانی خلق می‌کند که یک‌شبه این موقعیت و مقبولیت را به دست آورده است و یک‌شبه هم، نه تنها آن را از دست‌رفته می‌بیند، بلکه آبرویش هم در معرض خطر است.  موضوعی که ابتدای فیلم حین بالا رفتن و پایین آمدن رحیم از داربست‌های آثار تاریخی استان فارس، به صورت نمادین به تصویر کشیده می‌شود و تا مقدمه‌ای بر فراز و فرود «قهرمان» داستان باشد.

کارگردان «قهرمان»، نقش محوری رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در زندگی افراد را تصویر می‌کند و قضاوت‌های شکل‌گرفته مبتنی بر اخبار و شایعات این شبکه‌ها را چاشنی آن می‌سازد. او می‌خواهد بگوید رفتار و واکنش انسان در واقعیت با فضای مجازی گره خورده است و اگر بخواهد زندگی خود را بر مدار آن تنظیم کند، در دامی می‌افتد که خلاصی ندارد؛ مگر اینکه مانند قهرمان قصه‌اش بالاخره یک جا زیر میز بزند و برای خودش زندگی کند، نه قضاوت‌های مردم که ناشی از گسترش شبکه‌های اجتماعی است.

اصغر فرهادی در «قهرمان» علاوه بر فضای مجازی، تصمیمات اشتباه برخی مسئولان و سنگ‌اندازی آن‌ها را هم در عمیق‌شدن چالش‌های زندگی مؤثر می‌داند و به نقد آن می‌پردازد. به عنوان نمونه، راننده تاکسی در سکانسی از فیلم به مسئول کارگزینی فرمانداری می‌گوید: «من کاره‌ای نیستم پسر جان، تو که کاره‌ای هستی، چرا داری به یک آدم بدخت، یک آدم بی‌گناه تهمت می‌زنی؟ حیف این مملکت که دست شماها افتاده!»

شانس «قهرمان» در اسکار چقدر است؟

اصغر فرهادی در «قهرمان» از ظرفیت بازیگران غیرچهره هم بهره برده است و کیفیت بازی بازیگران را در دو دسته می‌توان تقسیم کرد؛ برخی مانند امیر جدیدی،  مریم شهدایی (ملیحه، خواهر رحیم)،  فرشته صدر عرفایی (خانم رادمهر، مدیر خیریه)،  علیرضا جهاندیده (حسین، شوهر ملیحه) و بازیگر نوجوان (سیاوش، پسر رحیم) بازی‌های درخشانی دارند، اما برخی دیگر مانند محسن تنابنده، سارینا فرهادی و سحر گلدوست، بازی متوسطی را به نمایش گذاشته‌اند.

فیلمنامه قهرمان نسبت به اثر قبلی فرهادی یعنی «فروشنده»، منسجم‌تر و دارای حفره‌های کمتری است و نکات گنگ اندکی ـ مانند دلیل طللق رحیم از همسرش و نقش بهرام در آن ـ برای بیننده فیلم باقی می‌ماند.

نقطه عطف «قهرمان» را می‌توان پایان روشن آن دانست؛ ‌ چون تا قبل از نمی‌دانیم آیا رحیم سزاوار همدردی است، یا نه؟ اما پایان فیلم، جایی که پسر رحیم، فرخنده را به عنوان مادر جدید می‌پذیرد و رحیم با چهره‌ای متفاوت (سر و ریش تراشیده) همچون سیاوشی که از میان آتش گذشته یا ققنوسی تازه متولد شده، به زندان باز می‌گردد، نوع میزانسن، دکوپاژ و قاب‌بندی نویددهنده آینده‌ای روشن برای رحیم است.

اهمیت این موضوع در فیلم‌های فرهادی زمانی بیشتر می‌شود که برخلاف دیگر آثارش که پایانی باز و اکثراً تلخ دارند، این فیلم پایانی امیدوارکننده دارد و اگر از تماشاچی در پایان فیلم پرسیده شود که آیا «قهرمان جدیدی متولد خواهد شد؟» احتمالاً پاسخ مثبت بدهد. با همه این‌ها، اگر واقع‌بین باشیم، «قهرمان» که نماینده ایران در جایزه اسکار است، شانس چندانی برای کسب این جایزه نخواهد داشت. چون مخاطب غیرایرانی درکی از برخی ظرایف فیلم همچون لهجه شیرازی، زیرصدای سازهای سنتی، خوشنویسی رحیم، جهیزیه دختر بهرام و... نخواهد داشت. ضمن اینکه چالش‌های تردیدآمیز فرهادی در فیلم‌هایش، دیگر مانند سابق برای تماشاچیان از جمله هیأت داوران جدید و خلاقانه نیست.

منبع: فارس

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.