امروز یک نوامبر روز جهانی نویسنده است. روز آدم‌هایی که خودخواسته از همه مسیرها و انتخاب‌های پیش رویشان سخت‌ترین و رنج‌آورترین مسیر را انتخاب کرده‌اند. مسیری مشخص؛ نوشتن، خواندن، نوشتن و در نهایت پاک کردن و باز نوشتن!

از رنجی که می‌بریم...

روز عده‌ای که گمان می‌کنند زندگی چیزی جز رنج نیست و برای رهایی از این رنج، چاره‌ای جز نوشتن نیست پس می‌نویسند تا تحمل رنج بودن و زندگی را اول برای خودشان و بعد برای ما آسان کنند.

روز نویسنده، بهانه‌ کوچکی است برای گرامی داشتن کسانی ‌که با روح و قلمشان در کتاب‌ها و نوشته‌هایشان غرق شدیم و هزاران تجربه دوست‌داشتنی را با خواندن هر کتاب رقم زدیم.   در این روز به سراغ چند نویسنده پیشکسوت رفتیم تا از تجربه‌های نویسندگی‌شان برای نویسندگان نوقلمی بگویند که در آغاز مسیر نوشتن هستند. این تجربه‌ها را بخوانید.

محمدرضا شرفی خبوشان؛ واقع‌نگر باشید

با توجه به اینکه در کشور ما نوشتن امری حرفه‌ای نیست نویسندگان جوانی که می‌خواهند به صورت جدی به نوشتن بپردازند باید راجع به این مسئله بیشتر فکر کنند و نگاهی جدی داشته باشند. اگر کسی می‌خواهد نویسندگی را برای راه آینده انتخاب کند باید زمان زیادی را صرف نوشتن کند، باید عمرش را در این راه بگذارد چون نوشتن امری همیشگی و همواره است. از این رو کسانی که می‌خواهند به صورت حرفه‌ای وارد ادبیات داستانی شوند و از طریق نوشتن کسب درآمد کنند، انگشت‌شمارند. از طرفی نمی‌توان کسی را که با انگیزه است و نوشتن را دوست دارد دلسرد کرد. پس باید چه کرد؟

کار عملی و شدنی این است که نویسنده علاقه‌مند حتماً به فکر شغل دیگری باشد و از درآمد آن به نویسندگی برسد. این میان بهتر است شغلی انتخاب کند نزدیک به نویسندگی.

چاره‌ای نیست در این شرایط باید واقع‌نگر بود کسانی بوده‌اند که بدون سنجیدن شرایط و درک وضعیت همه هم و غم خود را برای نوشتن گذاشته‌اند اما نتوانسته‌اند دوام بیاورند، تنگدستی بر آن‌ها غالب شده و از نوشتن قهر کرده‌اند و تبدیل شده‌اند به آدم‌هایی ضد نوشتن!

البته ناگفته نماند در ایران نویسندگان حرفه‌ای هم هستند اما در مسیر نوشتن رنج‌های بسیاری کشیده‌اند. من آرزو می‌کنم به شرایطی برسیم که بتوانیم خیلی محکم و بااطمینان به جوانان توصیه کنیم تمام وقت به سمت نوشتن، پیش بروند و در نوشتن متخصص شوند و آن‌ها را مطمئن کنیم، می‌توانند از این راه درآمد داشته باشند.

زمانی به این سمت می‌رویم که جامعه هم این شرایط را ایجاب کند و این وقتی میسر می‌شود که مردم به کتاب به عنوان کالای اساسی نگاه کنند و برای تأمین زندگی آن را ضروری بدانند نه اینکه آن را حذف کنند چون حمایت مخاطب برای نویسنده و چرخه نشر اهمیت زیادی دارد.

علی‌الله سلیمی: تجربه و کسب مهارت‌های زیستی

نویسندگی در وهله نخست برگرفته از تجاربی است که انسان در زندگی دارد و سپس مهارت‌هایی است که فرد علاقه‌مند در حوزه نوشتن کسب می‌کند.

کسانی که این دو مقوله را به صورت همزمان پیگیری کنند، می‌توانند وارد مسیر نوشتن شوند. یک نویسنده موفق در حوزه‌های مختلف هم مستقیم و هم غیرمستقیم تجربه‌آزمایی می‌کند یعنی برای هر اتفاقی دست به تجربه می‌زند. تجربه هم از طریق مطالعه، دیدن فیلم و آثار هنری بدست می‌آید. نویسنده باید همیشه خودش را در معرض کسب تجربه قرار دهد تا به مهارت‌های بیشتری از نویسندگی دست پیدا کند و بتواند تجارب، دیدگاه‌ها و برداشت‌های خودش را در قالب داستان منتقل کند.

ابراهیم حسن‌بیگی: جنگ بین کار دل و کار گِل

نویسندگان جوان بدانند نویسندگی کار دل است و با کار دل نمی‌توان معیشت زندگی را بدست آورد و با دنیا کنار آمد. برای همین همه نویسندگان در طول زندگی‌شان هم نوشته‌اند و هم برای معاش زندگی کاری غیر از نوشتن انجام داده‌اند.

چون در ایران نویسندگی شغل نیست بنابراین توصیه می‌کنم جنگ بین کار دل و کار گِل را جدی بگیرند و سعی کنند رابطه‌ای بین این دو ایجاد کنند نه آنچنان به کار گِل و دنیا بچسبند که از کار دل و نوشتن غافل شوند نه آنچنان به کار دل مشغول شوند که به فقر، فلاکت و بدبختی بیفتند.

امید و آرزوی بسیاری از نویسندگان این بوده به صورت حرفه‌ای کار دل بکنند اما امورات زندگی به آن‌ها چنین اجازه‌ای نداده است.

نویسندگانی هم بوده‌اند که خوب شروع کردند اما نوشتن را کنار گذاشتند چون نیاز به کار داشتند و عده‌ای در کار گل و دنیا شکست خوردند چون به کار دل چسبیدند و گرفتار فروپاشی زندگی شدند. همسر و فرزندان آن‌ها شرایط بدی را گذراندند و زندگی آن‌ها به گونه‌ای گذشت که به فقر و فلاکتی افتادند که چنین زیستی در شأن یک نویسنده نیست. متأسفانه حتی سطح حرفه‌ای نویسندگی در ایران به مراتب کمتر از بازیکن لیگ حرفه‌ای است. بازیکن فوتبال هم کار دلش را می‌کند و هم زندگی‌اش تأمین است اما نویسنده این طور نیست پس اگر می‌خواهید آینده خودتان و خانواده را تا حدودی تأمین کنید در کنار نوشتن به دنبال شغل هم باشید.

یوسف علیخانی: دو تا بخوان و یکی بنویس!

آدمی دو گوش دارد و یک دهان. یعنی دو تا بشنو و یکی بگو. نویسنده کاش دو تا بخواند، ببیند، بشنود و یکی بنویسد.

کامران پارسی‌نژاد: دفترچه‌ای از تجربیات موفق و ناموفق

نویسنده باید دفترچه‌ای از تمامی تجربیات موفق و ناموفق خود را تهیه کند و باید به دقت و با حوصله، تمامی مواردی را که در طول زندگی به آن دست یافته‌ است، یادداشت و زمان و تاریخ آن را در بالای صفحه درج کند.

در بخش دیگری از این دفترچه، نویسنده می‌تواند آمال و آرزوهای بلندمدت و کوتاه‌مدت خود را مشخص کند. بهتر است زمان رسیدن به این آرزوها به‌ صورت واقع‌بینانه درج شود.

معمولاً بازخوانی دفترچه فوق با فاصله‌های زمانی مناسب، ایده و طرح های جدیدی به نویسنده می‌دهد. او می‌تواند حتی ایده‌ها و طرح‌های پیشنهادی را در این دفترچه بنویسد: در بخش دیگری از این دفترچه می‌توان موضوع‌هایی که قابلیت داستان‌ شدن را دارد، یادداشت کرد. حتی برخی از صحنه‌های بسیار کوتاه و جالب را نیز می‌تواند یادداشت کند تا درصورت نیاز از آن استفاده شود. برخی از نویسندگان نیز عادت دارند جملات، تشبیهات و توصیفات جالب سایر نویسندگان را یادداشت کنند. جدا از طرح تجارب ناب زندگی، نویسنده باید آرا و آموزه‌های خود و افراد دیگر را در خصوص مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی، سیاسی و... یادداشت کند.

کلر ژوبرت: مطالعه زیاد، نوشتن بسیار و اصلاح فراوان

نویسندگی عشق فراوان به نوشتن می‌خواهد، چون کار پرزحمتی است، اما برای کسی که عاشقش باشد بسیار هم شیرین است. به کسانی که در اول راه نویسندگی‌اند توصیه می‌کنم زیاد مطالعه کنند. بسیار بنویسند و فراوان اصلاح کنند؛ نقدپذیر باشند اما نقدها را بسنجند و نکاتی را اعمال کنند که سازنده باشند. به آنچه اطرافشان می‌گذرد بسیار دقت و توجه کنند و کوچک‌ترین ایده‌ها را یادداشت کنند تا شاید روزی در داستانی به کارشان بیاید. پشتکار، شهامت و سماجت داشته باشند و ناامیدی را به دلشان راه ندهند. به هر حال راهی طولانی است و پر از فراز و نشیب. برای چاپ نوشته‌هاشان هم عجله نداشته باشند.

در ضمن به اعتقاد من، نویسندگی را می‌توان در هر سنی آغاز کرد، نه فقط در جوانی. برای تمام کسانی که در این راه قدم برمی‌دارند صمیمانه آرزوی موفقیت می‌کنم.

سیدعلی کاشفی خوانساری: فرصتی برای وقت تلف کردن نیست

علاقه‌مندان به نوشتن نگاه خود را به نویسندگی شفاف کنند. نویسندگی هم می‌تواند یک فعالیت لذت‌بخش داوطلبانه و جانبی برای خیل عظیمی از مردمی باشد که دغدغه‌های دیگری دارند اما در کنار آن نویسندگی هم می‌کنند که این مسئله خیلی خوب و قشنگ است. اما دسته دوم کسانی هستند که نویسندگی را به عنوان حرفه اصلی انتخاب می‌کنند، این گروه باید کارشان را جدی بگیرند و روی مهارت‌های خودشان کار کنند چون فرصتی برای وقت تلف کردن ندارند، باید همیشه دنبال جست‌وجوی آموخته جدید باشند و هیچ روش و مسیری را نادیده نگیرند برای اینکه بتوانند مهارت‌ها و توانایی‌های خودشان را بالا ببرند چون بخش مهمی از موفقیت نویسنده مرهون مهارت‌های اوست.

 نویسندگی مثل هر شغلی به ابزاری نیاز دارد مثل تجارب زیستی، روابط عمومی و ارتباطات اجتماعی، مردمداری، شناخت ارزش‌های فردی و اجتماعی، ارتباط با رسانه‌ها، شناخت مقتضیات فضاهای کاری و حسن رابطه با افراد مختلف اعم از ناشران و ویراستاران، نویسندگان و کتابفروشان و خوانندگان و گروه‌های اجتماعی مختلف.

خلاصه اینکه موفقیت در نویسندگی برای کسی که در این عرصه تلاش کند دور از دسترس نخواهد بود.

علی براتی گجوان: قدم اول را محکم بردارید

وقتی نویسنده جوانی کتاب اولش را برای چاپ به من می‌دهد تا آن را بخوانم از او می‌پرسم: «آیا کتاب تو پیشنهاد تازه‌ای در حوزه ادبیات دارد؟».

چون همه می‌دانیم ما موضوعات زیادی درباره نوشتن نداریم و زاویه دید نسبت به موضوع مهم است. به همین دلیل هر اثر تازه‌ای که قرار است منتشر شود باید پیشنهاد تازه‌ای در حوزه موضوع، فرم و زبان داشته باشد اگر اثری چنین ویژگی‌ای داشت قابلیت چاپ دارد و گرنه نویسنده باید در انتشار اثر کمی مکث کند.

یکی از مسائل و آسیب‌های ادبیات امروز همین است؛ آثار نویسندگان به علت نداشتن تجربه‌های زیستی متنوع و متفاوت در یک سطح است. تجربه‌های زیستی از راه‌های مختلفی بدست می‌آید که یکی از آن‌ها مطالعه گسترده کتاب است که برای نویسنده آورده‌ای مثل غنای زبان و فرم دارد که همین شرایط اثر را خواندنی می‌کند.

نویسنده جوان باید قدم اول را محکم بردارد چون هر نویسنده با مجموعه اولش شناخته می‌شود وقتی کتاب اول قوی باشد گستره مخاطبان گسترش پیدا می‌کند.

وجیهه سامانی: برای قلم به دست گرفتن عجله نکنید

مهم‌ترین پیشنهاد و توصیه‌ای که همیشه به هنرجویان نویسندگی دارم این است که تا می‌توانند مطالعه کنند. بیشتر و پیشتر از آنکه برای قلم به دست گرفتن عجله داشته باشند، باید بخوانند. رمان‌ها و داستان‌های خوب معاصر به خصوص ادبیات کلاسیک ایران و جهان را بخوانند. یک نویسنده گاه برای نوشتن یک صفحه، پشت‌گرم به ده‌ها و صدها کتابی است که مطالعه کرده. پس مطالعه را به صورت جدی و حرفه‌ای دنبال کنند.

معصومه باقری: داستان کوتاه بخوانید

نخستین راهِ رسیدن به آگاهی و آرامش مطالعه‌ زیاد است. مطالعه یعنی آشنایی با افکار و اطلاعاتِ گوناگون، بدست آوردنِ تجربه و راهی برای شروع به نوشتن.

به نویسندگان جوان پیشنهاد می‌دهم نوشتن را از رمان شروع نکنند. بلکه ابتدا داستان کوتاه بنویسند. برای شروع، به مطالعه‌ داستان‌های کوتاه باکیفیت بپردازند مثلاً آثار رولد دال، بورخس، گی دو موپاسان، نایجل نیل و جان کالیر.

تمرین در نوشتن خیلی مهم است و شروع تمرین بهتر است با داستانک و داستان کوتاه باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.