هادی نائیجی نویسنده و کارگردان سینما اعتقاد دارد که در تلویزیون می‌بینیم حتی سر سفره عقد هم از افراد کت و شلواری استفاده می‌شود هرچند موضوع محرمیت و عقد به صورت امری حقوقی و فقهی است.

هادی نائیجی:  روحانی را از قاب تلویزیون کنار گذاشته‌ایم

به گزارش قدس آنلاین، امسال بهروز شعیبی با روز بلوا تصویری متفاوت از روحانیت را در سینمای ایران روی پرده برده است؛ فیلمی که تحسین مخاطبان را به همراه داشته است. درباره تصویر روحانیت در سینما با هادی نائیجی نویسنده و کارگردان سینما که در حوزه سینمای دینی فیلم‌هایی را ساخته به گفت‌وگو نشستیم. او با بیان اینکه اطلاعات جامعه ایران از روحانی شیعه بسیار کم است، سینما را متولی اصلی این امر و مسئول در برابر آگاه‌سازی مردم دانست.

هادی نائیجی نویسنده و کارگردان سینما که در حوزه سینمای دینی نیز فعالیت داشته است، درباره اینکه تصویر روحانیت در قاب سینما در این سالها چقدر با واقعیت منطبق بوده است و چقدر هنوز امکان ورود به فضاهای جدید در این حوزه وجود دارد، بیان کرد: واقعیت این است که روحانیت با این که به عنوان یکی از برجسته‌ترین پدیده‌های اجتماعی در ۴۰ سال اخیر محسوب می‌شود ولی آنقدر کم و انگشت شمار به آن پرداخته شده است که هنوز این سوال زود است که بپرسیم این پدیده اجتماعی که در تاریخ و مذهب و جامعه ریشه دارد تا چه اندازه توسط صنعت سینما به طور واقعی تصویر شده است.

وی ادامه داد: سینما باید فرصت پیدا کند، بیشتر از تعداد انگشتان دست به این موضوع بپردازد و به این پدیده نزدیک شود. البته در همه جوامع، موضوعات جدید نیاز به زمان دارد و حتی در غرب هم اینگونه است که نزدیک‌شدن به موضوعات بکر نیازمند تمرین طرفین است؛ هم سینما تمرین می‌کند که ببیند چگونه به موضوع مسلط شود هم تماشاگر برای ارتباط با این موضوع تمرین می‌کند.

نائیجی با اشاره به نقش حاکمیتی در پرداخت به روحانیت در فضای هنر به ویژه سینما تصریح کرد: تمرین دیگری نیز در ایران ضروری است که نامش را تمرین حاکمیت می‌گذارم. حاکمیت باید فرصت پیدا کند تا ببیند در کنار خطوط قرمزی که در جامعه وجود دارد، چگونه می‌تواند به این موضوع نزدیک شود. در غرب نیز سینما به راحتی نتوانست به مسیحیت نزدیک شود، فیلم‌های متعددی ساخته شد تا این موضوع وارد سینما شد.

وی با اشاره به اولین فیلم‌ها درباره یک صنف و قشر از جامعه عنوان کرد: سینمای ایران حتی در فیلمی مثل «شوکران» با یک شغلی مثل پرستاری مواجهه راحتی نداشت. طلبه و روحانیت نیز چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب تعریف مشخصی دارد اما تا به امروز برخی از تهیه‌کنندگان به دنبال این بوده‌اند که به مردم بگویند روحانیون کسانی‌اند که علاوه بر خواندن کتاب و فراگیری علوم، کار یدی می‌کنند و از این طریق امرار معاش می‌کنند. در حالی‌که کار یدی و فعالیت غیرعلمی با هویت طلبه‌ها و روحانیت سازگار نیست. یک طلبه یا روحانی می‌تواند از مسیر فعالیت علمی فاصله بگیرد و مثل هر شهروندی، شغلی برای خودش انتخاب کند، اما در هویت ذاتی او این شغل که جهت امرار معاش است، دخلی ندارد.

نائیجی اظهار کرد: روحانی مثل یک استاد دانشگاه که قرار است در رشته‌ای دکتری بگیرد یا به درجه پروفسوری برسد، همه زندگی‌اش معطوف به فعالیت علمی است البته یک فیزیک‌دان در رشته فیزیک محض فعالیت ترویجی به صورت عمومی ندارد اما یک روحانی علاوه بر تحصیلات تخصصی، فعالیت ترویجی و تبلیغی نیز دارد. او باید در کنار زندگی سالِکانه خود در کنار مردم و جامعه و در پیوند با آنها باشد و به این ترتیب یک روحانی حتی در عالی‌ترین سطح علمی باید با اقشار جامعه هم در ارتباط باشد، اما این ارتباط اجتماعی او را از مسیر خالص علمی و توجه به مسالک و مناصب دینی نباید دور کند؛ در حالی‌که کمتر با این نوع پرداخت شخصیت در سینما رو به رو بوده‌ایم و طبیعتاً در سینما بیشتر نوعی نشانه‌شناسی عبا و عمامه فقط مدنظر بوده و اینکه نشان دهند او هم مثل باقی مردم تلاش می‌کند، زندگی‌اش را سر و سامان دهد و یا در بدیهی‌ترین شکل زندگی، مانند موضوع همسردوستی یک روحانی در بستر داستان روایت می‌شود.

کارگردان فیلم «حق سکوت» ادامه داد: با دیدن این نوع فیلم‌ها تصور می‌کنم فرض فیلمساز این بود که اگر مردم ببینند یک روحانی عاشق همسرش است، چقدر جالب است! به هر حال باید ماهیت و هویت اختصاصی این شخصیت در داستان پرداخت شود و البته به عنوان یک شهروند، اقتضائات طبیعی هر شهروندی را هم یک روحانی دارد. آن چه ما در فیلم‌ها می‌بینیم این است که اگر شخصیت روحانی داستان را مثلا به یک معلم تبدیل کنیم، همچنان داستان ادامه می‌یابد و این نکته یعنی این که داستان از ضرورت شخصیت یک روحانی و اقتضائاتش بیرون نیامده است.

وی با بیان اینکه اطلاعات جامعه ایران از روحانی شیعه بسیار کم است، تصریح کرد: ماجرای فیلم خودم در «حقِ سکوت» به یک چک هشت میلیونی برمی‌گردد که در زندگی یک طلبه چالشی را رقم می‌زند. آن زمان، بعضی از همکاران نقد داشتند که مردم زیر پای روحانی بنز می‌بینند و برایشان سؤال ایجاد می‌شود که مگر امکان دارد، یک روحانی برای هشت میلیون تومان به دردسر بیفتد!؟ ببینید،  وجوه سیاسی و یا برخی از مشاغلی که روحانیون به ضرورت حاکمیت پذیرفته‌اند، باعث شده است که مردم این مشاغل را با زندگی عادی طلبگی آنها یکی بدانند، در صورتی که اگر فارغ از سمت سیاسی و شغل فقط با یک طلبه و یا یک روحانی اهل درس و بحث و مبلغ دینی آشنا باشید، متوجه می‌شوید زندگی او در چه سطحی است و چگونه زندگی می‌کند؛ نه فقط از نظر اقتصادی بلکه در همه وجوه زندگی.

این سینماگر اضافه کرد: در همین وضعیت اقتصادی کنونی یک طلبه متأهل و البته بسیار درس‌خوانی که مزایایی هم شاملش شود با یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان کمتر و بیشتر باید زندگی خود را بگذراند. سینما با موضوع روحانیت به معنای گسترده‌اش هنوز به زمان نیاز دارد تا مورد ارزیابی قرار بگیرد.

وی با اشاره به شخصیت معتاد به مواد مخدر در سینمای ایران یادآور شد: به طور مثال یک فرد معتاد در ۴۰ سال سینمای ایران تا قبل از فیلم آقای روستایی کاراکتری نبود که همذاتپنداری مخاطب را برانگیزاند. این ذهنیت به تمرین ۴۰ ساله سینمای ایران وابسته است و این بلوغ اجتماعی به آقای روستایی رسید و به این ترتیب شما چهره یک معتاد را می‌بینید که بر این اساس، اعتیاد را به عنوان یک بیماری در ابتدا و سپس به عنوان یک معضل اجتماعی آن را می‌پذیرید. معتاد در فیلم «ابد و یک روز» آقای روستایی وجوه مثبت و دوست‌داشتنی دارد که تماشاگر با او همذات‌پنداری میکند. همین نوع شخصیت در دهه شصت قابل پذیرش نبود.  

نائیجی در واکنش به اینکه برخی فکر می‌کنند این نقش‌ها کلیشه شده است، گفت: خاصیت سینما همین است، ما با تارانتینو سینمای گانگستری را تجربه کردیم و قبل از او مثلا با اسکورسیزی انواع و اقسام این فضاها تجربه شده بود و اینها تازه فیلمهای شاخصی است که در میان چند صد فیلمی که در آمریکا و اروپا تولید می‌شود و به دست ما می‌رسد و به سرعت همین مسیر در همان بستر قدرتمند سینمای آمریکا کلیشه می‌شود و باز شما تلاش دوباره‌ای برای بیرون رفتن از کلیشه را می‌بینید. تارانتیو از کلیشه‌های اسکورسیزی‌ها فاصله گرفته بود. ما نباید از کلیشه‌شدن بترسیم، هنرمند با تکرار از تکرار دور می‌شود؛ مخاطب که فیلم را نپذیرد او راه حل جدیدی پیدا می‌کند، به شرطی که بتواند ادامه دهد.

وی با اشاره به حضور روحانیت در سینمای قبل از انقلاب عنوان کرد: حضور روحانیت در سینمای قبل از انقلاب به سفره عقد و یا قبرستان محدود می‌شد و حضور روحانیت در سینما دغدغه‌ای بود که بعد از انقلاب پررنگ شد. دغدغه‌ای که گویا در سینما بیشتر از تلویزیون است چرا که در تلویزیون می‌بینیم که حتی سر سفره عقد هم از افراد کت و شلواری استفاده می‌شود. هر چند موضوع محرمیت و عقد به صورت امری حقوقی و فقهی است و این‌گونه نیست که حتما یک روحانی باید عقد کردن را برعهده داشته باشد، اما منظور این است که در همین شرایط هم ما روحانی را از قاب تلویزیون کنار گذاشته‌ایم.

نائیجی که در کارگردانی اپیزودی از «هیهات» هم نقش داشته است درباره کار سینمایی در حوزه روحانیت عنوان کرد: البته موضوع روحانیت، در دل خود سختی‌هایی هم از نظر ممیزی و شیوه پرداخت دارد که برای فیلمسازان می‌تواند بهانه‌ای باشد برای فیلم‌نساختن. به هر حال فیلمساز در عین رعایت خطوط قرمز باید یاد بگیرد چگونه به موضوع نزدیک شود. به نظر می‌رسد دردسرهای ممیزی باعث میشود که برخی از سینماگران تمایل نداشته باشند خطر ساخت فیلم درباره روحانیت را به جان بخرند.

وی در پایان گفت: من قرار بود سریال «پرچین» را با محوریت یک کاراکتر روحانی بسازم که نشد و دوباره و چندباره هم به دستور یکی از مدیران ارشد سازمان صداوسیما برای بررسی مجدد رفت و هنوز هم بلاتکلیف است، البته حرف جدیای که شنیده‌ام همین است که تلویزیون تمایلی ندارد به این موضوع ورود کند، زیرا بسیار نگران اعتراض است. حوزه علمیه شاید واکنش‌هایی را نشان داده است که باعث شده مدیران به این موضوعات نزدیک نشوند. البته ما در دورهای سریالی مثل «پرده‌نشین» را هم داشتیم که هم جامعه و هم روحانیت آن را دوست داشتد. به هر حال امیدوارم تصمیمات مدیران فرهنگی و هنری فقط از سر عافیت‌نشینی بر صندلی‌های مدیریتی‌شان نباشد.

منبع: تسنیم

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.