گرچه شانزدهم آذر به انگیزه پاسداشت اتفاقات سال ۱۳۳۲ به نماد استکبارستیزی جنبش دانشجویی در ایران تبدیل شده است، اما نام‌گذاری این روز به نام دانشجو، فرصت مغتنمی است تا ضمن یادآوری جایگاه ارزشمند دانشجویی و ضرورت بهره‌مندی از سرمایه‌ گران نسل جوان دانشجو در جامعه، به نقش آن‌ها در تعالی جامعه نیز اشاره کنیم.

 خودتان را دست‌کم نگیرید

پروفسور یوسف ثبوتی، فیزیکدان سرشناس ایرانی و مؤسس مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان که از سال ۱۳۲۹ وارد دانشگاه تهران شده و به گفته خودش از آن سال تا امروز با دانشجو و دانشگاه همراه بوده در گفت‌وگو با ما از دانشجویی و فرصت‌های پیش روی این دوران برایمان گفته است.

روز دانشجو

دکتر ثبوتی با مروری بر دوران دانشجویی خود می‌گوید: سال ۱۳۲۹ که وارد دانشگاه شدم، اوضاع کشور به دلایل مختلف از جمله ملی شدن صنعت نفت و روابط بین‌الملل نابسامان بود، اما سال ۱۳۳۲ با محاکمه دکتر مصدق، این نابسامانی افزایش یافت و اعتراض‌ها شکل تازه‌ای به خود گرفت و به اعتصاب و تظاهرات به‌ویژه در میان قشر دانشجو تبدیل شد، تا اینکه با خبر ورود ریچارد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا به ایران، این اعتراض‌ها در دانشگاه تهران شدت گرفت و سرانجام این حادثه ناگوار در دانشکده فیزیک اتفاق افتاد و سه تن از دانشجویان این دانشکده کشته شدند. به همین دلیل ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو نام‌گذاری شده است. البته من آن زمان تازه دوره کارشناسی را تمام کرده و در یکی از دبیرستان‌های تبریز دبیر فیزیک بودم و در آن واقعه ناگوار حضور نداشتم. 

ایده‌آل‌جویی جامعه دانشجویی کشور

وی در پاسخ به این پرسش که دانشجویان امروز چه تفاوتی با دانشجویان چند دهه پیش دارند، اظهار می‌کند: من در جوانانمان هیچ عیب و ایرادی نمی‌بینم و همه آن‌ها به اقتضای سنشان و به اقتضای توانمندی‌هایی که دارند افراد ایده‌آل‌جویی هستند و همین ایده‌آل‌جویی موجب شده جامعه دانشجوی کشور، جامعه‌ای پویا و توانمند باشد.
پروفسور ثبوتی ادامه می‌دهد: اکنون یکی از آفت‌های موجود در کشور ما این است که دانشگاه‌ها دانشجویان خوبی تربیت می‌کنند، اما جامعه نمی‌تواند از دانش و مهارت‌های آن‌ها در رشد و توسعه کشور استفاده کند و آن‌ها را دودستی تقدیم کشورهای توسعه یافته می‌کند. در حالی که کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس مشتری جوانان و دانش‌آموختگان کشور ما هستند و به‌خوبی می‌توانند از دانش‌ها و مهارت‌های علمی آن‌ها استفاده کنند. بنابراین با توجه به اینکه کار دانشگاه انتقال دانش به دانشجو است، دانشگاه‌های ما کارشان را به‌خوبی انجام می‌دهند و پذیرش دانش‌آموختگان ما از سوی کشورهای توسعه‌یافته تأیید این موضوع است. 

وی با اشاره اینکه بیشتر دانشجویان ما جوانان بسیار خوبی هستند که هیچ عیب و ایرادی ندارند، ادامه می‌دهد: اگر ما سر به سر دانشجوها نگذاریم به‌سختی می‌توان گفت در بین هزار نفر از آن‌ها ممکن است یک نفر بد باشد. من ۵۷ سال است استاد دانشگاه هستم. ۳۳ سال آن در دانشگاه شیراز بوده‌ام و پس از آن با بنیان‌گذاری دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان در سال ۱۳۷۰ تا امروز معلم این دانشگاه هستم و تاکنون حتی یک دانشجوی ناخلف نداشته و ندیده‌ام. همه آن‌ها جوانان بسیار شایسته و خوبی بوده‌اند و بر همین مبنا با آن‌ها رفتار کرده‌ام. 

ثبوتی می‌افزاید: من همیشه به مردم و دانشجویان اعتماد دارم و به آن‌ها احترام می‌گذارم و معتقد هستم آدم‌های معمولی، آدم‌های سالمی هستند که می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد، بر همین مبنا تا امروز با هیچ دانشجویی مشکل نداشته‌ام؛ چه دانشجویی که از هوش بالا برخوردار بوده، چه دانشجوی با هوش متوسط و یا حتی دانشجویی که هوشی پایین‌تر از متوسط داشته است. من هرگز نه بر مبنای هوش دانشجویان بلکه با توجه به میزان علاقه آن‌ها به یادگیری با آن‌ها رفتار کرده‌ام. بنابراین اگر دانشجویانم در زندگی از من درسی گرفته باشند همین است که به همه احترام بگذارند و اعتماد کنند. 

باید با تکیه بر داشته‌هایمان رشد کنیم

ثبوتی می‌گوید در دانشگاه‌های تهران، کانادا و شیکاگو تحصیل کرده و استادان بسیار خوبی داشته که از همه آن‌ها درس‌های ارزشمندی در زندگی گرفته است؛ استادانی مثل آزاد، جناب، حسابی، وصال در دانشگاه تهران و استادانی مثل «سوبرامانیان چاندراسخار» و «اوون چمبرلین» در دانشگاه شیکاگو.

به اعتقاد ثبوتی، ما صاحب دانشگاه‌های بسیار خوبی در کشور هستیم؛ اما متأسفانه برخی از همکارانمان وقتی می‌خواهند دانشگاه‌ها را نقد کنند تنها به نقاط ضعف آن‌ها توجه دارند و نقاط قوت دانشگاه‌ها را نادیده می‌گیرند. این نگاه که فقط ضعف‌ها را ببینیم و نقاط قوت را نادیده بگیریم خوب نیست. من نگاه متفاوتی به این موضوع داشته و دارم. ما باید نقاط قوت را برجسته کنیم و کاستی‌ها را نادیده بگیریم تا بتوانیم با تکیه بر داشته‌هایمان رشد کنیم. من به همه جوانان، دانشجویان و همکارانم توصیه می‌کنم با ارج نهادن به نقاط قوت دانشگاه‌ها، دانشجویان و همکارانشان از لغزش‌های کوچک یکدیگر چشم‌پوشی کنند و خود را دست‌کم نگیرند.

دکتر ثبوتی معتقد است در هیچ دوره‌ای دانشگاه‌های ما ایستا نبوده‌اند و اتفاقاً شاهد پیشرفت‌های خوب آن‌ها بوده‌ایم. تعداد دانشگاه‌ها در ابتدای تأسیس کم و تعداد استادان هم اندک بود و تنها اقدامی که در آن برهه می‌توانستند انجام دهند این بود که مبانی دانشگاه بودن را به کشور وارد و دانشجو تربیت کنند.

رای این عده در ۲۰ یا ۳۰ سال فرصت، امکان تحقیق و پژوهش وجود نداشت. نمی‌توانستند از این عده انتظار داشته باشند در جامعه‌ای که تازه با کلمه دانشگاه آشنا شده بود به حوزه پژوهش وارد شوند، اما پس از گذشت سه دهه، در دانشگاه‌های کشور از تحقیقات صحبت شد. البته این کار در ابتدا با مشکلات و کمبودهایی همراه بود. پس از گذشت سه دهه دانشجویان و استادان دانشگاه‌ها بیشتر با پژوهش آشنا شدند.

حالا به مرحله‌ای رسیده‌ایم که نه‌تنها دانشجویان دکترا و فوق‌لیسانس بلکه دانشجویان مقطع لیسانس نیز با تحقیقات آشنا شده‌اند و در این مقطع قدم‌های ابتدایی را برمی‌دارند. علاوه بر این، کیفیت مقالات و پژوهش‌ها هم در ۱۰ سال اخیر رشد خوبی داشته و این نشانه پیشرفت است. ممکن است در مقابل، عده‌ای بگویند تعداد افراد سودجو و فرصت‌طلب نیز در این سال‌ها افزایش یافته است. این درست است، اما در کجای دنیا و در کدام بخش از زندگی بشر کاری که در سطح گسترده انجام می‌شود عاری از حقه‌بازی و سودجویی است.

در همه جای دنیا این روند وجود دارد. باید دلایل آن را بررسی کرده و حقه‌بازی‌ها را وجین کرد. اگر وجین کنیم بدنه پژوهشی کشور سالم و سرزنده باقی می‌ماند. در هر کاری که انجام می‌شود معایبی وجود دارد و این اجتناب‌ناپذیر است. باید معایب را رفع کرد، نه اینکه به‌دلیل معایبی که وجود دارد کاری را به طور کامل کنار بگذاریم. همه می‌توانند چنین دیدی داشته باشند. این کار ساده‌ای است. ما باید کاری را که از دستمان برمی‌آید درست انجام دهیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.