البته قصد نداریم که این افراد را به دروغگویی متهم کنیم اما میتوان چنین گفت که این افراد بادادن وعده های عجیب و غریب ، مردم را به نفع خودشان پای صندوقهای رای میکشند و پس از آنکه به مجلس راه یافتند، یادشان میرود که چه وعده هایی داده اند و حالا چگونه باید آنها را محقق کنند. در این رابطه با سید مصطفی طباطبایی نژاد، نماینده اردستان و عضو کمیسیون حقوقی قضایی مجلس گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه آمده است.
*** اکنون نزدیک انتخابات مجلس نهم است و بسیاری از نامزدهای انتخاباتی وعده های غیر واقعی و خارج از توانشان میدهند و متاسفانه این به یک روال تبدیل شده است، نظر شرع اسلام در مورد دادن وعده خارج از توان چیست؟
*چرا میگویید وعده خارج از توان و یک باره کلمه وعده دروغ را به کار نمیبرید؟! در روایات اسلامی دروغ مذموم است و به شدت از آن نهی شده است تا حدی که میگویند کلید تمام بدیها دروغ است. دروغ است که در جامعه بیاعتمادی ایجاد میکند و این رفتار از هر کسی هم که باشد زشت است. مخصوصاً اگر از مسوولان باشد، بر زشتی آن افزوده میشود. زیرا سبب بیاعتمادی مردم میشود و مردم را نسبت به مسوولان بیاعتماد میکند. اگر آن مسئول مقام بالایی داشته باشد مردم را نسبت به نظام هم بیاعتماد میکند و به طور کلی سبب میشود که حمایت مردمی از چنین کسانی گرفته شود که داستان آن را در ماجرای چوپان دروغگو شنیدهایم. این داستان را در کتابهای بچه های دبستانی آوردند که انسان از کودکی به زشتی دروغ آگاه شود. روز اولی که چوپان دروغگو کمک خواست، مردم زیادی به کمک او آمدند ولی در روز بعد وقتی مسجل شد که او دروغ میگوید، کسی به کمک او نیامد و گوسفندان که نماد سرمایه مردمی در این ماجراست از بین رفت . بنا بر این دروغ ضربه بزرگی میزند و کسانی که دروغ میگویند زمانی که واقعیت را هم مطرح بکنند مردم آن را باور نخواهند کرد و کسی به واقعیت آنها گوش نخواهد داد و عمل نمیکند. اما متأسفانه ما شاهد دروغگویی در موارد زیادی بودهایم . چنین وعدههایی دادهشده و چنان صحبتهایی گفته شده ولی به آن صحبتها عمل نشده است. با توجه با این مقدمه از مسوولان میخواهیم در هر جایی که سخنی گفته یا وعده ای داده اند بررسی لازم برای اجرای آنرا انجام دهند و اگر در میان مردم و در مقابل مطبوعات و رسانهها سخنی گفتهاند و وعدهای به مردم دادهاند، بیایند بررسی کنند و پاسخی برای آن پیدا کنند و پاسخی بدهند که سبب بیاعتمادی مردم به نظام و انقلاب اسلامی نباشد.
***مقام معظم رهبری در دیدار با هیات دولت در سال جاری گفتند که وعدههای غیر عملی به مردم ندهید زیرا که تبعاتی به همراه دارد. اما این وعدهها داده شده و هنوز هم عملی نمیشود! چه کاری باید انجام داد؟
*قبل از هر چیز باید توجه داشته باشیم که وعده دادن و انجام ندادن آن عواقب جبران ناپذیری برای خود شخص، مردم و نظام دارد. بنا بر این تا جایی که میتوانیم وعده ندهیم حتی اگر 10 درصد امکان میدهیم که تحقق پیدا نمیکند. اما اگر ناچار بودیم، در جایی که میخواهیم به کسی وعده بدهیم باید چندین مورد را در نظر داشته باشیم. اول اینکه باید توان انجام آن وعده را داشته باشیم و هرگز وعده ای ندهیم که توان انجام آنرا نداریم. دوم اینکه شاید دلایلی برای دادن وعده ذکر شود و عده ای بگویند که میخواهیم با وعده دادن در بین مردم امید به زندگی و آینده ای روش ایجاد کنیم تا جامعه پویا شود. یا دچار یاس و سرخوردگی نشود. در این حالت اگر وعده ای دادیم که توان انجام آن را نداشتیم، برای تحقق آن، شرطی بگذاریم که اگر فلان اتفاق نیفتد یا فلان چیز تحقق پیدا کند، ما این کار را انجام میدهیم. در این صورت، هنگامی که مردم بگویند چرا وعده شما عملی نشده است، پاسخی داشته باشیم و بگوییم آن کار صورت نگرفته است.
*** اکنون که به انتخابات مجلس نهم نزدیک میشویم، شاهد آن هستیم که برخی نامزدهای نمایندگی مجلس وعده هایی میدهند که نه در توان خودشان است و نه در وظایف نمایندگی مجلس می گنجد! نظر شما در این مورد چیست؟
*در کل وعده و وعید دادن در زمان انتخابات زیاد میشود و حتی به صورت گسترده مشاهده میشود که نامزدهای نمایندگی مجلس کارهایی که قادر به انجام آن نیستند و قانون اساسی آنها را موظف به انجام آن کارها نکرده است در سخنرانیهای خود اعلام میکنند و قول انجام آنرا پس از پیروزی در انتخابات و ورود به صحن علنی مجلس میدهند که این وعده ها باعث ایجاد بیاعتمادی در بین مردم میشود. بنا بر این نامزدهای انتخاباتی باید بررسیهای بیشتری انجام دهند که چنین اتفاقاتی رخ ندهد.
*** گاهی شاهد بوده ایم که برخی مسوولان ادعا میکنند که اگر حقیقت را به مردم بگوییم، فضا مسموم میشود و مردم اعتماد خود را از دست میدهند! آیا این انگیزه درستی برای دادن وعده های غیر عملی است؟
*این مباحث در قالب اطلاع رسانی از سوی مسوولان در نشستهای خبری یا در حاشیه مراسم اتفاق می افتد که دراین رابطه بهطور کلی ما دو جور خبر و اطلاع رسانی داریم. یک سری خبرهای سری و محرمانه است که این خبرها را فقط افراد خاص باید بدانند. علت آن هم این است که بخشی از مردم اهل مطالعه نیستند و عقبه خبر را نمیدانند و از سوی دیگر قدرت تحلیل سیاسی، بررسی شرایط موجود وپیش بینی آینده را ندارند در نتیجه امکان دارد تحمل شنیدن آن اخبار را نداشته باشند. بنا بر این طبیعی است که نباید این اخبار را به اطلاع مردم رساند. اما یک خبر دیگر هم وجود دارد که نه تنها گفتن آن به مردم اشکالی ندارد بلکه همه مردم باید آن را بدانند. زیرا اگر مردم آن خبر را ندانند در هنگامی که نظام به آنها نیاز دارد، ما را کمک نخواهند کرد. بنا بر این باید میان این دو خبر فرق بگذاریم و قبل از هر چیز بفهمیم که خبر سری چه گونه خبری است که به مردم نباید آنرا بدانند.
***در دین اسلام بر حقیقت گویی تاکید شده است. آیا با توجه به شرایط کنونی، گفتن حقیقت به مردم اشکالی دارد و نباید با مردم رو راست باشیم؟
*در مورد دلایل و شرایط اطلاع رسانی توضیح دادم. اما در دین اسلام شرایط مخفی کردن خبر تعریف شده و هر گاه که احساس شود خطری وجود دارد میتوان از گفتن حرف راست خودداری کرد. در برخی از موارد میبینیم که اگر حقیقت را بگویم ضربه هایی میزند. به عنوان مثال کسی که ازدواج مجدد کرده و همسر اولش از او میپرسد که آیا ازدواج کردهای؟ اگر مرد پاسخ بدهد بلی، زندگی او از هم میپاشد و اینجا میتواند سخن خود را عوض کند که حقیقت را نگفته باشد و زندگی او از هم نپاشد. در اینجا اهم و مهم در کار مطرح است و در چنین شرایطی باید اهم را مد نظر بگیرید و مهم را رها کنید. اما در جاهایی که اهم و مهم در کار نیست، انسان باید صداقت خود را داشته باشد. در برخی موارد نیز جامعه دروغ پذیر است و طوری میشود که اگر انسان صادقانه صحبت کند، حرف او را نمیپذیرند.
*** در بحث رقابتهای انتخاباتی، برخی از نامزدها وعده ها و حرفهای انتخاباتی میزنند و مردم در این فضا اعتماد میکنند اما در آینده میبینند که به آنها عمل نمیشود. این مردم چگونه میتوانند وعده های داده شده را پیگیری کنند؟
*این نقطه ضعف مردم است که آگاهی لازم را ندارند. در ابتدا باید مردم متوجه باشند که وظیفه نماینده مجلس چیست. اگر مردم بدانند که وظیفه نماینده مجلس قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون است، آنگاه اگر نمایندهای در جمع مردم بگوید من کارخانه میسازم. اشتغال ایجاد میکنم. جاده و راه آهن میکشم و خلاصه اینکه وعده های اجرایی بدهد، طبیعی این است که مردم بگویند این کار شما نیست و شما اینجا دروغ میگویید و باید کار خودتان یعنی قانونگذاری را انجام دهید.
*** اما اکنون مردم برای گرفتن وام، شغل برای فرزندان بیکارشان، آسفالت جاده شهر و روستایشان و بسیاری موارد اجرایی دیگر به نمایندگان مراجعه میکنند و شما هم نمیگویید که این وظیفه من نیست! بلکه نامه میدهید و پیگیری هم میکنید؟
*البته قبول دارم که ما هنوز نمیدانیم چه کاری به نمایندگان مربوط نیست و نمایندگان نیزاین جرات را ندارند که به موکلانشان بگویند این کار به ما مربوط نیست. ما هنوز جواب این سؤال را پیدا نکردهایم. اما فراموش نشود که نمایندگان مردم در خانه ملت وظیفه نظارت بر اجرای قانون دارند و باید در همه جا حضور داشته باشند و امکان دارد همین مساله ایجاد سوءتفاهم کند. اما در مجموع، کسانی که در رقابتهای انتخاباتی و قبل از ورود به مجلس وعده میدهند تا کار و مسائلی را که در اختیار آنها نیست انجام دهند، مردم باید آنها را شناسایی کنند و به دیگران نیز اطلاع رسانی کنند که این افراد هنوز به وظایف خود آگاه نیستند چگونه میخواهند در مجلس موثر باشند؟!
***در حال حاضر بحث جریان انحرافی بسیار مطرح شده که در استانهای مختلف حضور دارند و از اموال دولت برای پیروز شدن در انتخابات و به دست آوردن کرسی های مجلس سوءاستفاده میکنند. نظر شما در این مورد چیست؟
*اینها خلاف قانون است و کسی که از امکانات دولتی برای شرکت در انتخابات که یک امر شخصی است استفاده کند خلاف قانونی کرده است. بنا بر این شخصی که از ابتدای حضورش اشتباه و خلاف میکند و با قانون شکنی میخواهد آرای مردم را بخرد نه اینکه به دست بیاورد، مطمئناً نمیتواند قانونگذار خوبی باشد، از قانون دفاع کند و پاسداری از قانون داشته باشد.
*** فکر میکنید رئیسجمهور در مقابل اینها چه واکنشی باید نشان دهد؟
*این دو حالت دارد یا رییس جمهور در جریان تخلفات آنان است و یا در جریان قرار ندارد. مسلم است که اگر چنین کسانی را میشناسد، باید آنها را نهی کند و اگر تذکر و ارشاد پاسخ نداد، باید آنها را به تخلفات اداری معرفی کند.
*** با وجود تذکرات مکرر فعالان سیاسی و حتی مراجع ، تاکنون برخوردی با این افراد صورت نگرفته است. در این شرایط مجلس به عنوان قوه ناظر در مقابل این اتفاقات چه کاری میخواهد انجام دهد؟
*مجلس نظارت خودش را دارد و پس از بررسی در کمیسیونهای مربوطه از جمله اصل 90، آن تخلفها را به ردههای مربوطه در دستگاه قضا اعلام میکند و از آن به بعد وظیفه آنهاست که با این متخلفان برخورد کنند.
*** احمدی نژاد نیز وعدههایی داده که محقق نشده است. طرح آتیه برای پرداخت یک میلیون تومان به هر نوزاد، طرح خانه ویلایی برای همه مردم، دادن هزار متر زمین به هر خانواده، ایجاد دو میلیون و 500 هزار شغل و بسیاری موارد دیگر که محقق نشده است! نظر شما در این موارد چیست؟
*این بسیار خوب است که ما بتوانیم به مردم خانه ویلایی یا به هر نوزاد یک میلیون تومان بدهیم و یا مساله بیکاری را حل کنیم، اما فراموش نشود که ابتدا باید زیرساختهای تحقق آن را انجام دهیم و بعد آن را اعلام کنیم. در مورد همین بیکاری و ایجاد اشتغال در آن اندازه، در حال حاضر اکثر کارخانههای ما زیر ظرفیت خود کار میکنند و بسیاری از کارخانههای ما یا تعطیل و یا نیمه تعطیل هستند!؟ هنگامی که ما تعدیل نیرو در سطح گسترده را میبینیم و با این وضعیتی که در بنگاههای اقتصادی ما وجود دارد، وعده ایجاد دو و نیم میلیون شغل با این وضعیت هماهنگی مناسبی ندارد، مگر این که ابتدا وضع موجود را درست کنیم و بعد چنین چیزی را اعلام کنیم. اکنون برخی آمدهاند و توجیهات سوال برانگیزی داشته و شغل را اینگونه مطرح کردهاند که هر کسی در هفته یک ساعت کار میکند، شاغل به حساب میآید تا آمارهای بیکاری را پایین نشان دهند. درحالی که ما این موضوع را قبول نداریم و معتقدیم باید شغل ثبات داشته باشد و شغلی که مقطعی باشد ملاک نیست. اکنون آقایان اعلام میکنند هر فردی که در مسکن مهر کار میکند شاغل است . در حالی که میدانیم شغل او مقطعی است وما اینرا شغل حساب نمیکنیم به واسطه اینکه خود آن جوان که در مسکن مهر کار میکند برای این شغل آنقدر اعتبار قایل نیست که بر مبنای آن به دنبال ازدواج و یا کارهای دیگر برود؟! زیرا که آن را پایدار نمیداند. لذا باید شغل پایدار باشد و با این وضعیتی که ما در مملکت داریم، طرح چنین مباحثی یک مقدار مشکل دارد.