قدس انلاین - شکیبا گرگانی: بازیگری که خیلی دیر شروع کرد ولی توانست با بازی در یکی دو فیلم وقرار گرفتن جلو دوربین یکی دو کارگردان صاحب نام یک شبه ره صد ساله را طی کند.همایون ارشادی بازیگر فیلمهای طعم گیلاس،درخت گلابی و....این شبها در نقشی متفاوت در سریال تا ثریا ظاهر شده است.

بازیگر شدنم یک توفیق اجباری بود!// هر بازیگری آرزو دارد مقابل حاجیان بازی کند

*آقای ارشادی شما در رشته معماری تحصیل کرده اید چطور شد بازیگر شدید؟

**شاید بشود اسمش را شانس گذاشت شاید هم یک اتفاق.شاید هم یک توفیق اجباری نمی دانم!
من به شانس معتقدم وبه نظرم درهر موردی شانس خیلی دخیل است. اینجا هم من خیلی خوش شانس بودم که برحسب تصادف وارد سینما شدم . زمان درست، بخت درست و در واقع یک اتفاق ساده و چیزهایی از این قبیل.

*به نظر شما برای بازیگر شدن همین که این حرفه را دوست داشته باشیم کافی است؟

**نه اصلا.شما به من نگاه نکنید که بازیگری را خیلی دیر شروع کردم ودر ضمن هیچ تحصیلات آکادمیکی هم ندارم .
من معتقدم که باید در هرکاری دانش را تجربه با هم داشت.در این کار تکنیک، نقش مهمی دارد و تنها داشتن غریزه و حس کافی نیست.

*ولی شما که تحصیلات آکادمیک ندارید وهیچ دوره بازیگری هم ندیده اید!

**بله.عرض کردم.من از روی حس بازی می کنم نه تکنیک. هر چند سعی کرده ام در طول ان سالها چیزهای زیادی یاد بگیرم.

*آقای ارشادی گفتید شانس.از آشنایی تان وشانس برخوردتان با عباس کیارستمی وقرار گرفتن جلو دوربین او بگویید.

**یکروز پشت چراغ قرمز یکی از خیابان‌های تهران منتظر بودم که دیدم کسی به شیشه پنجره خودروام می‌زند. سرم را برگرداندم و متوجه شدم که او عباس کیارستمی است. شیشه را پائین کشیدم.آن آقا گفت من عباس کیارستمی هستم می‌خواهم یک فیلم بسازم و دوست دارم شما هم در این فیلم باشید.
فردای آن روز کیارستمی به دفتر کارم امد. ما ساعتی را با هم صحبت کردیم تا اینکه کیارستمی گفت که قرار است برای شرکت در یک جشنواره خارجی ازکشور خارج شود وخواست که من به دفترش وبه دستیارش مراجعه کنم وتست بدهم.رفتم.تست دادم وبعد ازسه هفته با من تماس گرفته شد وگفتند که من را برای بازی در فیلم "طعم گیلاس" انتخاب کرده اند.

*آقای ارشادی شما یک بازیگر سینما هستید یک بازیگر بین المللی چرا پذیرفتید برای دومین بار در یک پروژه تلویزیونی حاضر شوید؟

**شاید مهمترین دلیل این است که تلویزیون ملی‌تر است شما به هر ده‌کوره‌ای که بروید بالاخره یک تلویزیون وجود دارد و با تلویزیون ارتباط برقرار می‌کند ولی سینما این‌طور نیست، اگریک فیلم بیشترین تعداد تماشاگر را داشته باشد، بازهم تعداد آنها معادل تعداد بیننده‌ای است که در یک شهرستان کوچک به تماشای تلویزیون می‌نشیند.
در تمام کشورهای دنیا تلویزیون و سینما سیستم‌های جداگانه‌ای دارند حالا گاه بازیگران از سینما به تلویزیون می‌روند و گاه بالعکس؛ در ایران پیشترها این‌گونه نبود که کسی به راحتی از سینما به تلویزیون برود. برای من مهم این است که بتوانم با مردم رابطه برقرار کنم.
*یعنی در واقع چیزی که شما را جذب تلویزیون کرد، مخاطب انبوه این رسانه بود؟

** تلویزیون مخاطب عام دارد تعداد مخاطب پرفروش‌ترین فیلم سینمایی هم به اندازه یک شهرستان کوچک نیست که شب پای تلویزیون می‌نشینند. تلویزیون بیشتر از سینما می‌تواند مردم را راهنمایی کند و به آن‌ها فرهنگ یاد بدهد.
سینما بیشتر جنبه وقت‌گذرانی و تفریح دارد و به همین دلیل برخی معتقدند فیلم‌های هنری ما پرفروش نیستند چراکه مردم ما دوست دارند دو ساعت به سینما بروند، گریه و یا خنده‌شان را در آنجا انجام دهند و وقتی بیرون آمدند همه‌چیز تمام شود. ولی تلویزیون اصولا با تله‌فیلم‌ها و سریال‌هایی که می‌سازد مردم را به سمت خود می‌کشد و اصولا خود تلویزیون در بعضی موارد از سینما خیلی برتر است هرچند سینما یک مقوله جداگانه است و دنیایی کاملا متفاوت دارد.

*از حضورتان در سریال تا ثریا بگویید.

**ببینید،قصه سریال تا ثریا قصه ای کاملا قابل لمس و درک دارد.یک قصه امروزی . اتفاقاتی که در آن رخ می دهد اتفاقات روز است .همین قضیه باعث شد بازی در این کاررا قبول کنم.
من هم مثل هر کس دیگری کارگردان،نویسنده وبازیگر مقابلم برایم اهمیت دارد.من پیش از این هم در یک تله فیلم با خانم حاجیان همبازی بودم اوآنقدر بازیگر خوبی است که هر بازیگری آرزو می‌کند یک‌بار هم که شده مقابل او بازی کند.خانم حاجیان در ارائه نقش سرهنگ خیلی کمک کرد.

*به عنوان آخرین سئوال بفرمایید نظرتان در خصوص حضور فیلم سینمایی جدایی نادر از سیمین به عنوان نماینده ایران چیست؟

**همانطور که خودتان هم اطلاع دارید این فیلم توانسته تا کنون موفقیتهای زیادی را در فستیوالها وجشنواره های خارجی کسب کند وهمین که به این فستیوال راه پیدا کرده جای خوشحالی دارد.امیدوارم که بتواند در این مورد هم موفق باشد.

 

پخش زنده