قدس/ هنر/ تکتم بهاردوست: سید‌هادی محقق کارگردان جوانی که با اولین ساخته‌اش «او خوب سنگ می‌زند» توجه مخاطبان بیست و هفتمین دوره جشنواره کودک و نوجوان را به خود جلب کرده، در دومین تجربه کارگردانی‌اش و ساخت فیلم «ممیرو»، توانسته جوایزی را جشنواره‌های خارجی مثل «بوسان» کسب کند.

 «ممیرو» نخواسته‌ام فیلم روشنفکرانه بسازم

این کارگردان امسال در بخش هنر و تجربه سی و چهارمین دوره جشنواره فجر حضور دارد. «ممیرو» فیلمی‌ است که مطمئناً می‌تواند نظر مخاطبان ایرانی را هم به خود جلب کند. به این انگیزه با این کارگردان جوان گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید.

 کمی‌ درباره ایده شکل‌گیری فیلمنامه «ممیرو» بگویید.
هر کدام از ما یکسری حرف‌های شخصی داریم که به اقتضای شغلمان می‌خواهیم آنها را بیان کنیم و برای گفتن آن‌ها دنبال مدیومی ‌هستیم. از آنجایی که شغل من سینماست تصویر را برای بیان حرفهایم انتخاب کردم، البته حرف‌های من از جنسی بود که باید برایش دنبال شیوه روایت خاصی می‌گشتم.
شبی با دوستی نشسته بودیم و او خاطره‌ای را برایم تعریف کرد و همین خاطره ایده اصلی فیلمنامه را فراهم کرد. هرچند می‌دانستم قصه، قصه تهدیدآمیزی است ولی خواستم که حتمأ آن را بسازم. تهدیدآمیز بود، چون خارج از عرف سینماست، احتمال ضربه خوردنش هم بود.

 گفتید قصه و روایتتان خارج از عرف سینما بود. یعنی چه؟ ماجرای فیلم شما چیست؟
این فیلم داستانی، با سبکی متفاوت و نگاهی تازه، به داستان تنهایی ایاز، پیرمرد واخورده از زندگی پرداخته است. ایاز که بعد از اتفاقی مهیب در زندگی، با نوه خود روزگار می‌گذراند، خود را مسبب همه اتفاقات می‌داند. درواقع این فیلم داستانی فردی را روایت می‌کند که در طول زندگی‌اش بازخورد اعمال خود را پس می‌دهد و دارای مضمون اخلاقی است.
اما در خصوص بخش نخست سؤالتان باید بگویم ما یکسری مؤلفه‌ها در سینمای بدنه داریم که اصلاً هم چیز بدی نیست. مؤلفه‌های سینمای بدنه قصه‌ها و ملودرام‌های پررنگ، بازیگر چهره، هزینه سنگین و... است و من از این مؤلفه‌ها فاصله گرفتم و بدون داشتن بازیگران چهره، قصه خیلی پررنگ و... شروع کردم. نبود این‌ها برای ساخت فیلم خطر آفرین است. اینها مواردی است که نمی‌تواند خیلی از عرف سینما تبعیت کند و این قضیه بالقوه یک تهدید محسوب می‌شود، حتی ممکن است مخاطب فیلم را پس بزند و من دقیقاً با احتساب همه این موارد این روش را انتخاب کردم.

 اشاره کردید این فیلم مؤلفه‌های معمول سینما را ندارد. چه تمهیداتی اندیشیدید برای اینکه مخاطب این فیلم را حفظ کنید؟
اولین فاکتور من صبر بود، گاهی یک پلان را چندین بار می‌گرفتم .از آن گذشته سعی کردم بازیگر را خوب بشناسم و او را هدایت کنم. تمام توانم را به کار بردم تا چیزی را که خودم درک کرده‌ام به کل گروه تفهیم کنم.

 بازیگران فیلم شما خیلی شناخته شده نیستند. آن‌ها برچه اساسی انتخاب شدند؟
ضرورت فیلم ایجاب می‌کرد از این مدل بازیگر استفاده کنم. بازیگران من کار نکرده نبودند، ولی در فیلم‌های قبلی‌شان خودشان را بازی می‌کردند. من این را نمی‌خواستم و این جدا کردنشان از فضاهای قبلی و آوردنشان به فضای این فیلم خیلی کار سختی بود. برای این سعی کردم موقعیت‌های مختلفی برایشان ایجاد کنم. گاهی مجبور بودم نقاط ضعفشان را کشف کنم و با دست گذاشتن روی آنها صحنه‌ای را که می‌خواستم بگیرم.  گاهی وادارشان می‌کردم موسیقی گوش کنند، گاهی حتی ممنوع می‌کردم در گروه کسی با آنها صحبت کند تا موقعیتی را که می‌خواستم بگیرم.

 از انتخاب لوکیشن‌ها بگویید.
استفاده از فضای روستایی هم اقتضای داستان بود. من خودم اهل روستای دژکوه کهکلویه هستم، همان روستای حسین پناهی. به تمام آداب و رسوم و خرده فرهنگها و... اشراف دارم.

 ممیرو چه ویژگی خاصی دارد؟
فیلم من دیالوگ ندارد. کل فیلم فقط 4دقیقه دیالوگ دارد و مبتنی بر تصویراست. ممیرو یک فیلم بی‌رودربایستی و گستاخ است.
 
 فیلم بی‌دیالوگ شاید خیلی نتواند مخاطب‌پسند باشد.
من هر چیزی را که باید گفته‌ام و خیلی به این که چه کسی خوشش می‌آید یا چه کسی بدش می‌آید فکر نکرده‌ام. من که نخواستم در فیلم دیالوگ نگذارم، آدم‌های فیلم با هم صحبتی نمی‌کنند که دیالوگی رد و بدل شود. آدم‌های این فیلم تنها هستند. اقتضای فیلمنامه بود وگرنه من که نخواسته‌ام یک فیلم روشنفکرانه بسازم.
به هر شکل من هم دنیا را به این شکل می‌بینم، به نظرم همین که ده نفر هم فیلمم را درست و با رضایت تماشا کنند برایم کافی است. ما باید در سینما قدرت انتخاب را به مخاطب بدهیم. سینما به همه شکل فیلم نیاز دارد.
 
 از اینکه فیلمتان در گروه هنر و تجربه شرکت کرده راضی هستید؟
بله، حضور در این گروه خیلی برایم جذاب است.

 پیش‌بینی شما برای میزان استقبال و موفقیت فیلمتان در جشنواره امسال چیست؟
هیچ پیش‌بینی‌ای ندارم. برایم مبهم است؛ منتظرم ببینم چه پیش می‌آید.

برچسب‌ها

پخش زنده