ترویج تفکر مادی که سوغات دنیای متجدد و جهان مدرن برای جامعه ایران و بسیاری از مردم جهان بوده سرنوشت محتوم انسان‌ها را تنها در این جهان متصور است و بر معطوف شدن قوه و توان انسان‌ها به گذران زندگی دنیوی تأکید دارد.

امنیت در سایه دین

قدس آنلاین - سبک زندگی ارتباط مستقیمی با هویت، شخصیت، اخلاق، رفتار و سلوک انسان دارد. شناخت هویت فردی و جمعی و محیطی و نیز هویت دینی انسان و اینکه از چه منظری به خویشتن نگاه می‌کند و خود را در چه جایگاهی از کمالات و ویژگی‌های انسانی می‌بیند، در سبک و سیاق زندگی نقش تعیین کننده‌ای دارد. درک درست انسان نسبت به خویشتن و فلسفه وجودی ریشه‌های رفتار و اخلاق فردی و اجتماعی وی را شکل می‌دهد و بی‌گمان هرچه این شناخت عمیق‌تر و اصولی‌تر باشد، تناسب بیشتری با شأن انسانی وی خواهد داشت.

معضل بزرگی که گریبانگیر جامعه امروز شده است، اینکه بسیاری از افراد، شناختی از جایگاه والای انسانی در آفرینش خود ندارند و به همین دلیل است که تمام وقت و انرژی آن‌ها به زندگی دنیوی و تأمین معاش معطوف می‌شود. این مطلب شاید از منظر افراد بسیاری که دارای نگاه دینی نیستند و ورای این دنیای فانی و زندگی مادی، سرنوشت دیگر و جهان دیگری را متصور نمی‌شوند، نقصی محسوب نشود، اما اشکال بزرگ زمانی پدیدار می‌شود که بینش مادی، انسان را از صفات والای انسانی دور می‌کند.

ضعف تفکر الهی و تسلط اومانیسم

 ترویج تفکر مادی که سوغات دنیای متجدد و جهان مدرن برای جامعه ایران و بسیاری از مردم جهان بوده سرنوشت محتوم انسان‌ها را تنها در این جهان متصور است و بر معطوف شدن قوه و توان انسان‌ها به گذران زندگی دنیوی تأکید دارد. اندیشه اومانیستی در حالی ارزش انسان را در حد غرایز مادی پایین می‌آورد که هویت‌ واقعی و اصیل انسان نه حیات نباتی، بلکه در خوی معنوی انسان است که می‌تواند وی را به اصل الهی خویش برساند و این جایگاهی است که در نظام آفرینش برای اشرف مخلوقات تعیین شده است.

آسیب شناسی جامعه امروز ما نشان می‌دهد، ضعف تفکر الهی در افراد به حذف بسیاری از ارزش‌های اخلاقی منجر شده و روح مادی را در بین افراد حکمفرما کرده است؛ به گونه‌ای که هر کس تنها به سود خود می‌اندیشد و در تحقق این هدف از هر وسیله‌ای بهره می‌گیرد. در کنار آسیب‌های اجتماعی، مناسبات خانوادگی نیز تحت تأثیر اندیشه‌های مادی گرایانه قرار گرفته و این تلقّی از زندگی، در جامعه‌ ایرانی اسلامی که برخوردار از فرهنگ غنی دینی و تمدنی نیز هست، به شکلی تخریبی دیده می‌شود. کم شدن رابطه‌های خویشاوندی، پایین آمدن آمار ازدواج و به همان نسبت اوج گرفتن آمار طلاق خود واقعیتی از خشکی روابط و اضمحلال عواطف را نشان می‌دهد. خانواده‌هایی که ترجیح می‌دهند به جای صله‌ ارحام که امری پسندیده و مورد تأکید در دین مبین اسلام است، وقت خود را در فضاهای تفریحی و بازارها یا در تنهایی خود در محیط خانه و تماشای تلویزیون بگذرانند. کم رنگ شدن مناسبات خانوادگی که شکل دهنده هویت اجتماعی محسوب می‌شد و تعلقات خانوادگی فرد را از بسیاری رذیلت‌های اخلاقی محفوظ می‌داشت، امروزه ارزش خود را از دست داده است.

نوستالوژی خانواده گسترده در پناه ارزش‌های دینی

اجتماعات کوچکی که در گذشته زیر کرسی‌های سنتی در منازل ایرانیان شکل می‌گرفت، نمادی از بهترین اشکال و انواع ارتباطات خانوادگی بود که نتیجه‌ آن چیزی جز تحکیم روابط اعضای خانواده نبود. گفت و شنودی که روزگاری در پای همین کرسی‌ها شکل می‌گرفت، حلّال مشکلات اعضای خانواده و برطرف کننده گرفتاری‌ها و مجمع فکری در اندازه‌ای کوچک و اجتماعی بود برای رفع بسیاری از مسایل و گرفتاری‌ها و منبع هویتی برای اعضای خانواده محسوب می‌شد. تقلیل خانواده‌های گسترده به خانواده‌های کوچک اگرچه سرمنشأیی بود برای نادیده گرفته شدن ارزش‌های خانوادگی، اما با این وجود هنوز هم خانواده شکل سنتی خود را حفظ کرده بود. اما امروزه نهادی به عنوان خانواده مفهوم واقعی خود را از دست داده است و افراد هر یک به تنهایی مشغول کار خویش هستند و زندگی مستقلی را شکل می‌دهند که در آن تنها ایفاگر نقش فردی خود هستند. رواج یافتن خانه‌های مجردی که فرزندان با نادیده گرفتن مناسبات خانوادگی زندگی مستقلی را آغاز می‌کنند، پیامدهای ناخوشایندی برای جامعه خواهد داشت و این در حالی است که در گذشته وابستگی‌های خانوادگی عاملی برای تکریم انسانی محسوب می‌شد و حرمت‌هایی که در بین اعضای خانواده وجود داشت، مانعی بر سر راه گرفتاری‌های فردی و اجتماعی بود و سبب حفظ کیان خانواده و سلامت جامعه می‌شد. بنای دین اسلام نیز توصیه بر حفظ کیان خانواده و حسن رفتار و احترام و تکریم در روابط با دیگر انسان‌هاست و آموزه‌هایی که در قرآن و در کلام معصومین(علیهم السلام) مورد تأکید است، تمامی شؤون زندگی یک فرد را در جامعه در بر می‌گیرد. توجه به فرهنگ دینی بیانگر مجموعه کاملی از مناسبات فردی و اجتماعی در بعد اخلاقی و مادی و انسانی است که با معرفی سبک زندگی سالم و به دور از پوچی، هرزگی و روزمرگی، انسان واقعی بودن را می‌آموزد.

هدف قرار گرفتن جامعه زنان

مصیبت بزرگ دیگر، رشد هرروزه ابزارها و رسانه‌هایی است که بر مسمومیت فرهنگ ایرانی افزوده و با تحقیر شأن انسانی و اجتماعی و خانوادگی موجب انحراف‌های اخلاقی بسیاری شده است. این مسأله بیش از همه جامعه زنان را هدف گرفته و آنان را که ستون اصلی خیمه خانواده و عامل اصلی تربیت صحیح نسل آینده هستند، نسبت به اهمیت نقششان دلسرد کرده است. گسترش رسانه‌ها، موجب ترویج ضد فرهنگ‌هایی شده است که جز از هم پاشیدگی بنیان‌های خانواده که در قالب‌های جذابی مانند عشق و محبت عرضه می‌شود، نتیجه‌ای برای فرهنگ ایرانیان نداشته است. صرف هزینه‌های کلان در ساخت سریال‌های ماهواره‌ای یا ترویج و تبلیغ مناسبت‌های ساختگی همچون روز ولنتاین که غیر از هزینه‌های مالی که تحمیل می‌کند؛ با کم‌رنگ کردن پیوندهای خانوادگی و زناشویی، دوست یابی را جایگزین نامطلوبی برای این نهاد پایه‌ای در مناسبات اجتماعی می‌کند. تبلیغاتی که مروج اباحه گری و سبک زندگی غیرملی هستند که با فروپاشی اخلاق اجتماعی و حیا زدایی از آن موجب تزلزل بنیان‌های اعتقادی می‌شوند، در حالی که حفظ و بقای عفت عمومی جامعه و توجه به الگوی اسلامی تقویت حیا، فرزندان را نسبت به آسیب‌های رسانه‌ها حفظ می‌کند و حیات خانواده را که مهم‌ترین نهاد یک جامعه محسوب می‌شود و نخستین آموزش‌ها و آشنایی با آداب و ارزش‌های معنوی و اخلاقی همچون احترام به حقوق دیگران و نیز نخستین آگاهی‌ها از آن آغاز می‌شود، استحکام می‌بخشد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها